کد خبر: ۸۵۱۸۴۶
تاریخ انتشار: ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۲۱:۴۶
تعداد بازدید: ۱۰۲۴
ذهن آگاهی به معنای توجه لحظه به لحظه افکار، احساسات ، حواس فیزیکی و به طور کلی آنچه از بیرون و درون بر ما می گذرد است.

هنر ذهن آگاهیبه گزارش خبرداغ ، ذهن آگاهی به معنای توجه لحظه به لحظه افکار، احساسات ، حواس فیزیکی و به طور کلی آنچه از بیرون و درون بر ما
 می گذرد است.همچنین آگاهی به معنای پذیرش- توجه به افکار و احساساتمان بدون قضاوت – است. ذهن آگاهی توجه به چیزهایی است که در حالت عادی به آن توجه نمی کنیم. چرا که مدام  نگران آینده و یا در حسرت گذشته هستیم . آگاه بودن به ما کمک می کند که توجه خود را تربیت کنیم.

ریشه بسیاری از بیماری‌های روحی و جسمی به افکارمان  بر می‌گردد، افکاری که راه خود را نمی‌یابند و نمی‌دانند چه می‌خواهند و دائم در تعارض،  سرگردانی و گم کردن خویشتن خویش به جستجو می‌پردازند. ذهن‌آگاهی، یعنی حواس جمعیِ کامل نسبت به تک‌تک اتفاقاتی که همین الان و همین جا در زندگی ما دارد رخ می‌دهد. ذهن‌آگاهی چیزی از جنس آگاهی است و یک علم و دانش نیست که آن را با حفظ کردن و به خاطر سپردن، بیاموزیم.  ذهن‌آگاهی یک جور روش زندگی کردن تا آخر عمر است. این روش ساده است. کافی است حواسمان را جمع لحظه‌های زندگیمان کنیم و به جای ماندن در گذشته و آینده، در واقعی‌ترین زمان زندگی یعنی همین الان قرار گیریم.

هشیار نبودن در طول روز باعث می شود به صورت یک موجود بی اراده و بی روح و همچون خلبان خودکاری کار کنید که در اکثر مواقع مثل مرده ها روی زمین قدم می زند. بدون ذهن آگاهی به حواس خود متصل نیستید و به یک معنا واقعا زنده نیستید. ذهن آگاهی فقط به قواعد تفکر مثبت اکتفا نمی کند بلکه به شما احساس کنجکاوی برای تجربه کردن می دهد. ذهن آگاهی  جنگیدن با افکار منفی را توصیه نمی کند.جنگیدن با ذهن خودتان تقلایی را خلق می کند  که در نتیجه سطح منفی بودن را در انسان  افزایش می یابد. هر چه بیشتر با یک فکر بجنگید آن فکر قوی تر می شود. اما کاری که ذهن آگاهی انجام می دهد این است که یک قدم از همه افکار چه مثبت و چه منفی فاصله می گیرد. افکار ، افکار هستند و واقعیت نیستند. شما نمی توانید افکار را به طور کامل کنترل کنید. همه کاری که ازدست شما برمی آید این است که افکار را نگاه کنید از آنها فاصله بگیرید و واکنش خود به خودی نسبت به آنها را متوقف کنید. هر چه بتوانید این کار را بیشتر انجام دهید احساس تحت کنترل بودن بیشتری و احساس بیچارگی و تحت فشار بودن کمتری دارید. برای درک ذهن آگاهی نمی توان ازبیرون کمک گرفت. بلکه هر فرد باید کیفیت بیداری ذهن آگاهانه را درون وجود خودش تجربه کند. بزرگترین معلم شما خود درونی شماست. هرکسی باید درون خودش این بیداری را کشف کند.ذهن آگاهی یک نظام باور نیست. یک شیوه زندگی کردن است که هر انسانی می تواند آن را انتخاب کند.

فواید آگاهی

آگاهی به ما اجازه می دهد از جریان افکار و احساساتی که تجربه می کنیم آگاه باشیم. آگاهی  به ما کمک می کند که به طور کامل در فعالیتی درگیر شویم و ظرفیت ما را در برخورد با مسائل ناخوشایند بالا می برد.اگاهی اثرات مفید بی شماری بر ذهن و روان انسان دارد. آگاهی موجب کاهش بیماری های قلبی، بهبود مشکلات گوارشی و بهبود خواب می شود همچنین موجب بهبود افسردگی، مشکلات اضطرابی، اختلالات خوردن و رفتارهای وسواسی می شود.آگاهی، رضایت از زندگی را بالا میبرد. در حال حاضر بسیاری از روانشناسان بالینی از ذهن آگاهی به عنوان یک ابزار غیر دارویی بسیار کارآمد، برای کاهش استرس و اضطراب استفاده می کنند. در مجموع می توان گفت هر چه انسان بیدارتر و هوشیارتر بوده و حواسش نسبت به اتفاقات جاری و اکنون زندگی اش جمع تر باشد ،ذهن آگاه تر است و پاسخ هایش به تحریکات زندگی خردمندانه تر و مؤثرتر و آرامش و اطمینان قلبی اش  بیشتر است.  

نه عنصر اساسی ذهن‌آگاهی عبارتند از: 

  1. تازه بودن هر لحظه: لحظه همیشه تازه است. ما هیچ وقت در این لحظه نبوده ایم و هر لحظه برایمان جدید است . ما افکار، امیال، ایده ها و رفتار را به لحظه می آوریم که این موضوع باعث می شود نتوانیم همه چیز را برای بار اول ببینیم و به معجزه بودن هر لحظه توجه کنیم.
  2. ۲-      بی‌قضاوتی: یعنی بدون پیشداوری  ، حذف و تأیید با زندگی برخورد کنیم و بخش نهفته‌ درستی و نادرستی اتفاقات درون و بیرون خود را نظاره کنیم. سعی کنیم هر لحظه را بدون قضاوت ببنیم و  این یک چالش واقعی است چرا که در مورد هر موضوعی نظر داریم و مرتب در حال قضاوت هستیم . انسان تمایل دارد تجربه های خود را چه خوب و چه بد، چه آنها را دوست داشته باشد چه نه، مورد قضاوت قرار دهد. مثلا “حس خوشبختی برایم لذت بخش است” یا “از احساس ترس خوشم نمی آید”. رها شدن از این نوع جبهه گیری ها به شما کمک می کند تا هر چیزی را همانگونه که هست ببینید، نه از درون فیلتر قضاوت های شخصی خود که برآمده از یادگیری های پیشینه شماست. بی قضاوتی یعنی آگاه باشیم که چقدر قضاوتگریم یا به عبارتی قضاوت را قضاوت نکنیم
  3. صبور بودن: یعنی حوصله داشتن، شکیبا بودن و حق دادن به اتفاقات برای اینکه در زمان مناسب خودشان رخ دهند.  خیلی اوقات لحظه را به خاطر بی صبری مان از دست می دهیم . وقتی همیشه عجله داریم لحظه را درک نمی کنیم . باید قبول کنیم هر چیزی در زمان مناسب خود رخ خواهد داد همانگونه که کرم ابریشم باید صبر کند تا از پیله دربیاید و تبدیل به پروانه شود.
  4. اعتماد داشتن: یعنی به خودمان، به زندگی و به طبیعت اعتماد کنیم .  ممکن است همیشه آنچه را رخ می دهد درک نکنیم ،ولی اگر یاد بگیریم به خودمان یا دیگران و به ویژه به قوانین هستی اعتماد کنیم، این کار قدرتی عمیق به ما می دهد که امنیت، تعادل و گشایش در کارها را به همراه دارد.
  5.  اصالت بخشیدن به بودن به جای سرگرم کاری شدن: یعنی به جای فرار از لحظه  الان و مشغول ساختن عمدی خود به انجام یک کار (و چه بسا کارهای بی‌فایده)، بپذیریم که «بودن» و «حضور ذهن داشتن» در لحظه  «اکنون»، بسیار ارزشمند‌تر از انجام هر کار دیگری است. 
  6.  پذیرفتن واقعیت‌های زندگی در هر لحظه: به این شکل که اوضاع و اتفاقات و شرایط زندگی خود را همینطوری که واقعاً هست بپذیریم و آن‌ها را انکار نکنیم. در حقیقت با دیدن واقعیت به همین شکلی که هست خود را برای تغییر و اصلاح آن به شکل درست آماده می‌کنیم. 
  7.  دلبسته نبودن و‌‌ رها کردن: یعنی خود را با هیچ چیز دیگری در این عالم یکی ندانستن و اسیر و دلبسته نبودن به هیچ چیز! یعنی بگذارید هرچیزی همانطور که هست باشد و به چیزی نچسبید .اگر هر چیزی در حال تغییر است پس هر تلاشی برای نگه داشتن چیزها به شکل ثابت محکوم به شکست و ناامیدی است. هر چه بیشتر به چیزی بچسبید و بخواهید آن را نگه دارید ناامید تر می شوید و موقع از دست دادنش هم افسرده تر خواهید شد. چاره فرار از این ناامیدی و افسردگی رها کردن و عدم تعلق و وابستگی درونی به چیزهاست. بخشیدن هم روش دیگری برای رهاسازی است. وقتی شما می بخشید،  آسیب و رنج قدیمی را رها می کنید. با بخشیدن دیگران خود را بیشتر از هر فرد دیگری آزاد می سازید. شما به خاطر خودتان است که دیگران می بخشید.
  8. شکر گزاری: ما زنده هستیم. بدنمان و همه اعضای آن در حال فعالیت هستند . می توانیم نفس بکشیم پس باید از موهبت زندگی سپاسگزار باشیم. شکرگزار بودن بهترین روحیه ای است که می توان داشت. همیشه در لحظات ناراحتی سعی کنید به پنج چیز برای شکر گذار بودن بیاندیشید. به اینکه بدنی سالم و سلامت دارید و بیمارنیستید خانه ،شغل ، فرزند و دوست خوب دارید فکر کنید. همینطور از اینکه زنده هستید و اجازه زنده بودن در این دنیا را یافتید هم شکر گذار باشید.
  9. سخاوتمندی: این مهم است که خود را بخشی از طبیعت بدانید و با سخاوتمندی باعث شادی دیگران شوید.

یک روز  با آگاهی

صبح هنگام بیدار شدن به تنفس تان  توجه کنید. کیفیت تنفس از وضعیت بودن ما می گوید. قبل از برخاستن از رختخواب به افکارتان توجه کنید. ببینید اولین فکرتان بعد از بیدار شدن چیست

درسکوت غذا بخورید. باید به گونه ای غذا خورد که انگار می خواهیم با آن یکی شویم و قرار است غذا بخشی از بدن ما شود. و این همان اتفاقی است که با خوردن یک غذا رخ می دهد. یعنی غذا بخشی از بدن ما می شود. پس حق داریم قبل از غذا خوردن و در اثنای آن  با آگاهی و بیداری کامل با آنچه که می خوریم ارتباط برقرار کنیم و آن را بفهمیم.
در پایان از تمام کسانی که باعث شدند که این غذا به دست شما برسد تشکر و قدردانی کنید.

 در طول روز به بدنتان، کارتان و محیط اطراف خود توجه کنیددر آگاهی توجه ویژه ای به صداها، تصاویر، بوهاو اشیای معمولی می کنیم که در حالت عادی به آنها توجه نداریم. آیا تا به حال به صدای فریزر گوش داده اید؟ کاغذ داخل پرینتر محل کار چه بویی دارد؟

بینایی یکی از احساسات غالب  است. بیش از ۸۰ درصد چیزهایی که آن را درک می کنیم، از طریق چشم است. هنر آگاهی این است که در لحظه حال بدون هیچ قضاوتی ، نگاه جدید به دنیا داشته باشیم . ما عادت کرده ایم همه چیز را قضاوت می کنیم که این را دوست داریم یا آن را دوست نداریم. ما ماشینها را می بینیم ولی ابرهای آسمان را نمیبینیم. برای آرامش و آگاهی بیشتر چندین بار در روز بایستسد و چشمان خود را باز کنید. روی چیز خاصی تمرکز نکنید. درختان و اشکال را ببینید، حرکت اشیا، نوری که از آنها می گذرد. تنها نگاه کنید و در لحظه حال بمانید.

صداها ابعاد غنی ای به تجربیات ما می افزایند. شنوایی، کلید ارتباط است. ممکن است از اثرات شنوایی در روز بی خبر باشیم. آیا صدای راه رفتن خود بر روی پله را می شنوید؟آیا به صدای آب هنگام استحمام  توجه می کنید. آیا صدای انگشتان خود را در لحظات تایپ کردن می شنوید؟ صداها یک رسانه بسیار قدرتمند و احساسی اند و می توانند لذت یا ناراحتی را در ما بیدار کنند بنابراین به کیفیت آهنگ هایی که گوش می دهید توجه کنید. روزانه چند لحظه چشمان خود را ببندید و به صداهای اطراف گوش کنید. صدای اطرافیان، صدای کولر، صدای کامپیوتر . تنها در لحظه بمانید و گوش دهید

بو: بوها در فضا حرکت می کنند ،  می توانند به ما اخطار دهند نظیر بوی سوختن و آنها ما را خوشحال می کنند نظیر بوی قهوه، بوی فصل تازه، بوی سبزه و .. .

هر کاری که باشد از رانندگی و کار با کامپیوتر گرفته تا شستن ظرف ها ، جارو کردن منزل … خوب تجسم کنید. شما در حال دیدن و شنیدن و چشیدن و بوئیدن و لمس کردن و حس کردن و فکر کردن و فهمیدن دنیای اطرافتان هستید و همزمان با آن بخشی از وجودتان که از جنس آگاهی است در بعدی بالاتر در حال نظاره و تماشای شماست.

به خودتان اجازه دهید که آرام و در صلح باشید.از سرنخ های روزانه برای یادآوری استفاده کنید به عنوان مثال از صدای زنگ در، تلفن و .. برای یادآوری آرامش به خود استفاده کنید

وقتی ساعت کار تمام شد لحظه ای برای قدردانی از کارهایی که در روز کردید بگذارید و رابطه تان با دیگران را نیز در نظر بگیرید

وقتی می خواهید برای خواب آماده شوید نفس بکشید و از بدن خود آگاه باشید و ریلکس کنید و فعالیتهای روزانه و پیش بینی برای فردا را رها کنید.

منبع: وبلاگ سزان

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظر شما
در زمینه ی انشار نظرات مخاطبان رعایت چند نکته ضروری است
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید خبر داغ مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است خبر داغ از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب, توهین یا بی احترامی به اشخاص ,قومیت ها, عقاید دیگران, موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه های دین مبین اسلام باشد معذور است. نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نام:
ایمیل:
* نظر: