به گزارش خبرداغ ، روزنامه کیهان در تیتر یک خود در تاریخ 15 اردیبهشت 1399 با عنوان «انتقام اخراجیهای مجلس از مردم با مصوبههای بیخاصیت» در "گزارش خبری تحلیلی کیهان" نوشت: «مجلس دهم با اکثریت طیف موسوم به اصلاحطلب و حامیان دولت تدبیر و امید ضعیفترین مجلس در تاریخ چهل ساله جمهوری اسلامی ایران لقب گرفت».
این در حالیست که همین روزنامه قبلا با اصرار چندین بار، اصولگرایان را پیروز قاطع مجلس دهم خوانده بود: «بلوف مدعیان اصلاحات درباره نتیجه انتخابات»! این تیتر دوم مورخ 12 اردیبهشت سال 95 کیهان است. در این شماره در "گزارش خبری- تحلیلی کیهان" آمده است: «رسانههای زنجیرهای با ذوقزدگی خاصی به سراغ ارائه آمار و ارقام از نمایندگان مجلس دهم و گرایشهای سیاسی آنها رفتند و این ذوق زدگی تا به حدی بود که در ارائه این آمار به طرز فاحشی دچار تناقضگویی شدند».
روزنامه کیهان پس از تحلیل آماری مجلس دهم مینویسد: «این آمار و ارقام متناقض زنجیرهایها (روزنامههای غیرهمسو با کیهان) که نشان از بررسی مغرضانه و عجولانه و همچنین مصادره به مطلوب کردن نتایج انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی است صرفاً به منظور فرار رو به جلو و عقب ماندن آنها از جریان اصولگرایی راهیافته به مجلس است چرا که به گزارش فارس، در بررسیهای صورت گرفته، اصولگرایان 126کرسی، اصلاح طلبان 112 کرسی، مستقلین 42 کرسی و اعتدال گرایان نیز 9 کرسی را در انتخابات مجلس دهم از آن خود کردند.
نکته قابل تامل در آمار و ارقام ارائه شده در روزنامههای زنجیرهای که به جهت پیروز نشان دادن جریان اصلاحات در مجلس تهیه شدهاند همان «تناقض» موجود در این آمارهاست و این تناقض تنها به این جهت صورت میگیرد که آنها تخیل پیروزی را بر واقعیت حقنه کردهاند و با موج سواری بر روی این آمار و ارقام متناقض قصد ایجاد عملیات روانی برای جلب نظر مستقلین را به خود دارند».
ابدا مهم نیست که پیروز انتخابات چه طیفی بود. مهم نیست که چرا مجلس دهم با آن دقت مضاعف در احراز صلاحیت نسبت به مجلس ششم و با ورودی حداکثری گروههای سیاسی در مجلس اول، ضعیفترین مجلس انقلاب بود؟ اصلا مهم نیست که این مجلس ضعیف بود یا ضعیفشده بود یا اصلا ضعیف نبود. مهم این است که کیهان بعد از بارها و بارها مچگیری اینچنینی اعتراف کند که "سیاسی" است. همین! کیهان معادل ارزشهای انقلاب و اسلام نیست.
کیهان، مانند بسیاری از رسانههای دنیا یک رویکرد جناحی با اصرار بر جریان فکری خود دارد. همانگونه که بارها این عمل را اثبات کرده است. مثلا حسین شریعتمداری در شماره مورخه 16 خرداد 1389 کیهان و بعد از به هم زدن سخنرانی آقای حاج سیدحسن خمینی در مرقد امام، این حرکت را «اعتراض يكپارچه، خودجوش و پرخروش تودههاي ميليوني حاضر در مراسم» خواند و بدون کوچکترین نقدی به این حرکت، در تشویق ادامه چنین حرکاتی نوشت:
«اعتراض مردم به آقاي سيدحسن خميني از اوج ارادت آنان به حضرت امام(ره) و ژرف انديشي و بصيرت آنها حكايت مي كند و نشان مي دهد كه وقتي پاي حفظ و پاسداري از بينش و منش حضرت امام(ره) در ميان باشد، رابطه نسبي را به رابطه معنوي و پيروي افراد از آن بزرگوار ترجيح نمي دهند. يعني دقيقاً همانگونه كه امام(ره) بود و به آن توصيه فرموده بود».
درحالیکه مقام معظم رهبری بعدها به صراحت فرمودند: «اینکه شما یک نفر را به عنوان ضد ولایت، ضد بصیرت، ضد چه، مشخص کنید، بعد یک عدهای راه بیفتند علیه او شعار بدهند، مجلس را به هم بزنند، بنده با این کارها هم مخالفم؛ این را من صریح بگویم. این کارهائی که در قم اتفاق افتاد، بنده با اینجور کارها مخالفم. آن کارهائی که در مرقد امام اتفاق افتاد، بنده با اینجور کارها مخالفم. بارها به مسئولین و کسانی که میتوانند جلوی این چیزها را بگیرند، تذکر دادهام. آن کسانی که این کارها را میکنند، اگر واقعاً حزباللّهی و مؤمنند، خب نکنند. میبینید که تشخیص ما این است که این کارها به ضرر کشور است، این کارها به نفع نیست. با احساساتشان راه بیفتند اینجا، آنجا، علیه این شعار بدهند، علیه آن شعار بدهند؛ این شعاردادنها کاری از پیش نمیبرد. این خشمها را، این احساسات را برای جای لازم نگه دارید. در دوران دفاع مقدس اگر بسیجیها میخواستند همین طور بروند یک جائی، طبق میل خودشان حمله کنند، که خب پدر کشور در میآمد. نظمی لازم است، انضباطی لازم است، مراعاتی لازم است. اگر چنانچه به این حرفها اعتنائی ندارند، آنها که خب حسابشان جداست؛ اما آن کسانی که به این حرفها اعتناء دارند و مقیدند که "برخلاف موازین شرع" حرکت نکنند، باید مراقبت کنند، از این کارها نکنند».
از این موارد فراوان است. دوستان کیهان را به احترام به موازین اخلاقی و شرعی دعوت میکنیم.