حسني محلي در المیادین نوشت: وزیر خارجه سابق آمریکا، جان فستر دالس، رابطه ترکیه با آمریکا را شبیه یک ماهی گرفتار در قلاب صیاد، توصیف می کند، که مادامی که این ماهی در قلاب است، صیاد نیازی به طعمه های جدید ندارد؛ اما در صورتی که ماهی برای نجات از قلاب تلاش کند، صیاد چاره ای ندارد جز آنکه چوب ماهیگیری را تکان دهد تا قلاب، دهان ماهی را پاره کند.
به گزارش خبرداغ به نقل از انتخاب، در ادامه این مطلب آمده است: چند روز پس از تصمیم سنای آمریکا در مورد متهم کردن دولت عثمانی به کشتار جمعی ارامنه، در طول جنگ جهانی اول، اردوغان تاریخ سیاه آمریکاییها را برایشان یادآوری کرد. اما اردوغان به این مساله اکتفا نکرده و تهدید کرد که در پاسخ به تحریمهای مجلس نمایندگان آمریکا، دو پایگاه اینجرلیک و کوراجیک نزدیک به مرزهای ترکیه با سوریه، عراق و ایران را می بندد.
بسیاری بر این عقیده اند که سخن دالس در مورد سیاست آمریکا، همچنان در تحولات داخلی و خارجی ترکیه مؤثّر است. گذشته از این، بدیهی است که رابطه شخصی و رسمی بین اردوغان و پوتین، تعیین کننده سرنوشت روابط دو کشور است؛ بویژه آنکه پوتین موفق شد اطمینان بین آنکارا و هم پیمانان غربی آن که در مقدمه آنها واشنگتن قرار دارد را از بین ببرد.
موشکهای اس 400، و تعدادی دیگر از همکاریهای روسیه و ترکیه، باعث نگرانی صیاد آمریکایی شده است که همچنان گمان می کند ترکیه در قلاب آن است.
با توجه به اینکه سیاستمدار زیرک، پوتین، می داند که نجات ماهی از قلاب آمریکا آسان نیست، می خواهد این ماهی را در قید حیات نگه دارد، تا به وسیله آن، اوراق منطقه ای و بین المللی خود، بویژه در سوریه، عراق، مصر و به طور کلی منطقه را سامان دهد. علاوه بر اینکه پوتین از هر گونه مقابله ای با اسرائیل، که مورد حمایت واشنگتن است، فرار می کند.
تل آویو، تحولات اخیر را به دقت تحت نظر دارد؛ چرا که معتقد است اردوغان و خط مشی عقیدتی او می تواند خطری برای اسرائیل باشد و این، حالِ تعداد زیادی از دولتهای اروپایی است که ترکیه را به اتخاذ سیاستهای تحریک آمیز و متجاوزانه به قبرس و یونان، متهم می کنند.
در چنین شرایطی است که اردوغان با پوتین وارد ائتلاف شده است، تا به ترکیه برای خروج از قلاب آمریکا، کمک کند. اگر چنین احتمالی محقق شود، نقطه تحول تاریخی بزرگی در سیاست جهانی خواهد بود؛ چرا که خروج ترکیه از دایره نفوذ آمریکا و تلاش آن برای برقراری توازنهای جدید، در آینده، موازین قوا را در منطقه تغییر می دهد.
اما آیا واقعا اردوغان می تواند آنچه در مورد بستن پایگاههای آمریکایی می گوید را عملی کند و آیا در مورد چالش های دولتهای اتحادیه اروپا جدی است؟ آیا واشنگتن و پایتخت های اروپایی تهدیدات اردوغان را جدی می گیرند یا هر آنچه در این باره می شنویم، تنها قیل و قال است؟
برای پاسخگویی به این سولات، باید دستاوردهای روابط شخصی بین پوتین و اردوغان را تعیین کرده و مشخص کنیم که برای هر یک از آنها، چه اهدافی محقق شده است.