به گزارش خبرداغ به نقل از جام نیوز، پيروزي بر گلگهر سيرجان باعث شد پرسپوليس از شانس زيادي براي كسب عنوان قهرماني نيمفصل برخوردار شود؛ هرچند با توجه به اينكه بازي عقبافتاده سرخپوشان برابر نساجي بعد از ديدار با تراكتور در هفته هفدهم برگزار ميشود، امسال چيزي به نام «قهرمان نيمفصل» نداريم و فاتح اين عنوان كاغذي، قابل تشخيص نيست.
به هر حال اما همين امروز هم پرسپوليس صاحب بيشترين تعداد برد در جدول است و اگر فقط ضربه پنالتي ماجراجويانه عليپور مقابل ماشينسازي به گل تبديل ميشد، سرخها حتي شرايط بهتري هم در جدول پيدا ميكردند. همه اينها باعث شده حجم عجيب و نامتعارف انتقادات از گابريل كالدرون فروكش كند و سرمربي آرژانتيني پرسپوليس كمي در حاشيه امنيت قرار بگيرد. هرچند هنوز گلايههايي در كار است؛ نقدهايي كه عمدتا با كليدواژه «تركيب ثابت» مطرح ميشود و رويكرد كالدرون در جهت اعمال تغيير در ارنج تيمش را زير سوال ميبرد. اما آيا واقعا اين مطالب پشتوانه منطقي دارند؟
اولا كه هيچ كجاي دنيا استفاده از تركيب ثابت لزوما فضيلت نيست و بسياري از مربيان مطرح جهان در تيمهاي بزرگ دنيا از متدهاي چرخشي استفاده ميكنند. ثانيا كالدرون در پرسپوليس تازهوارد بوده و هيچ دليلي نداشته در چهار سال گذشته تكتك مسابقات اين تيم را تماشا كند يا نفر به نفر بازيكنان را به خوبي بشناسد! بنابراين طبيعتا او به گذشت زمان نياز دارد تا با جزييات آشنا شود. در اين مسير، طبيعي است كه آزمون و خطاهايي هم انجام شود. نكته سوم اينكه گاهي مربي واقعا دوست داشته از بعضي نفرات در تركيب اصلي استفاده كند، اما امكانش وجود نداشته. بهترين مثال در اين مورد بشار رسن است كه در يك مقطع قبل از تعطيلي دوم ليگ فيكس شد، اما بعد از آن براي مسابقات ملي به كشورش رفت و با غيبتي طولاني برگشت.
جالب است كه در ايران حتي در مورد عدم حضور بشار غايب هم از كالدرون سوال شده بود! نكته بعدي هم اين است كه پرسپوليس بازيهاي فشرده بسيار زيادي پيش رو دارد. مخصوصا از نيمفصل دوم كه ليگ قهرمانان آسيا شروع ميشود و مسابقات حذفي هم به مراحل حساس ميرسد، طبيعي است كه مثلا جلال حسيني 38 ساله كشش لازم براي حضور در تمامي مسابقات را نداشته باشد. بنابراين مربي كاملا حق دارد هر سه مدافع ميانياش را در فرم بازي نگه دارد و كاري كند كه آنها دو به دو به بازي كنار هم عادت كنند. در مورد برخي ديگر از پستها هم همينطور است. اين تمرين الان بايد انجام شود و فهم داستان آنقدرها سخت نيست. به عنوان آخرين نكته فراموش نكنيم برانكو هم به خاطر استفاده از يك تركيب ثابت به همين اندازه مورد انتقاد قرار ميگرفت و متهم ميشد به اينكه ذخيرهها را بيانگيزه ميكند. بنابراين انگار هيچ راه ميانهاي براي راضي كردن همه وجود ندارد. پس بهتر است به كالدرون اجازه بدهيم كار خودش را بكند!