رای الیوم نوشت: نمیدانیم چه دلایلی معاون اول رئیس جمهور ایران، اسحاق جهانگیری را بر آن داشت تا اعلام کند کشورش به شیوههای دیگری در حال فروش نفت است و آمریکا با وجود تحریمهای شدید خود، نتوانسته است صادرات نفت ایران را به صفر برساند. اما میدانیم که هدف اصلی از این تحریمها، به قحطی کشاندن ملت ایران و تحریک آن برای براندازی نظام است. همانطور که به دنبال گرانی بنزین، مردم معترض به خیابانها ریختند، اما دولت با تمام ابزارهای ممکن، این اتفاق را کنترل کرد.
به گزارش خبرداغ به نقل از انتخاب ، در ادامه این مطلب آمده است: درست است که صادرات نفت ایران از دو میلیون بشکه در روز، به کمتر از ۳۹۰ هزار بشکه در روز رسیده است، اما پس از بازگشت چین، بعنوان مشتری اصلی نفت ایران، این میزان افزایش یافته است.
ایرانی که از ۳۰ سال پیش تا کنون، درگیر محاصره و تحریمهای آمریکاست، حربههای زیادی برای فروش نفت خود دارد؛ که مهمترین آنها، قاچاق، ایجاد تسهیلاتی برای پرداخت پول نفت و قبول هزینههای بارگیری است؛ امری که خرید نفت ایران را برای مشتریهای آن، بویژه در پالایشگاههای چینی، جذاب میکند.
مساله مهمتر آنکه نفت کشهای ایرانی مانع از ردیابی مسیر خود شده و در یک مسیر، بارها پرچم خود را تغییر میدهند و حتی گاهی محموله نفتی، توسط کشتیهای دیگری جز نفت کشها، حمل و نقل میشود.
شاید واداشتن دولتهای اروپایی برای راه اندازی اینستکس، که از سوی ایران صورت گرفت و تا کنون، شاهد پیوستن بریتانیا، فرانسه، آلمان، بلژیک، سوئد، دانمارک، نروژ، هلند و فنلاند به آن بوده ایم، بتواند در تسهیل مبادلات تجاری بین ایران و اروپا، در هم پیچیدن تحریمهای آمریکا و ایجاد شکاف بزرگی در محاصره آن، سهیم باشد.
تحریمهای آمریکا، به میزانی که شدت میگیرد، ممکن است در کوتاه مدت، ایران را تضعیف کند، اما در بلند مدت، باعث تقویت آن میشود؛ چرا که ممنوعیت خرید جنگندهها پس از انقلاب اسلامی به ایران و بلوکه شدن داراییهای آن در بانکهای آمریکا، همگی عواملی است که باعث شد ایران به دنبال جایگزینهای نظامی برای خود باشد، که بارزترین انها، موشکهای پیشرفته، در بردهای مختلف، پهپادهایی قدرتمند و ساخت زیر دریاییهای جنگی بسیار پیشرفته در سطح جهانی، است.
گرایشی که این روزها دولتهای خلیج فارس از جمله عربستان و امارات، برای گشودن باب مذاکره با ایران، بعنوان بهترین گزینه دارند، به دلیل اطمینان آنها از این مهم است که امکان تکیه بر حمایت آمریکا وجود ندارد و دولتهای عربی خلیج فارس، از دشمنی با همسایه ایرانی خود، بیشترین زیان را متحمل میشوند. همچنانکه شاهد بودیم نیروهای نیابتی ایران، در یمن، عراق یا لبنان، چگونه تمام معادلات نظامی در منطقه را تغییر دادند و چه بسا تحولات اخیری که در جنگ یمن ایجاد شد، مثال خوبی برای این مساله باشد.
ایران طرحی بعنوان «صلح هرمز» را به دولتهای خلیج فارس ارائه داده است و یوسف بن علوی، وزیر خارجه عمان، برای بررسی آن، به تهران رفته است؛ ضمن اینکه احتمالا حامل پیامهای عربستان و پاسخهای آن به این طرح ایرانی است؛ پیامهایی که از طریق شاهزاده خالد بن سلمان، معاون وزیر دفاع سعودی، در سفری که به مسقط داشت، به مسئولان عمانی منتقل شد. شاید این تلاشهای عمان بتواند گشایشی در روابط دولت های حاشیه خلیج فارس و ایران ایجاد کرده و عملیات باجگیری مالی ترامپ را متوقف کند.