روزنامه همشهری - پرنیان سلطانی: اگر از دنبالکنندگان جدی موسیقی باشید، احتمالا این روزها نام گروه موسیقی دونفره «لیرا» را شنیدهاید؛ گروهی که زوج موزیسینی آن را تشکیل داده و بهتازگی دومین آلبوم موسیقیشان را روانه بازار کردهاند.
«هشت دقیقه و بیست ثانیه» نام آلبوم اینسترومنتال (موسیقی بدون کلام) آرش هژیرآزاد و یگانه حسینینیا است که بهصورت مجازی منتشرشده و بعد از آلبوم «تهران مریخ» دومین تجربه حرفهای این زوج جوان در دنیای موسیقی بهحساب میآید.
در روزهایی که یگانه و آرش مشغول ساخت چند تک تِرَک متفاوت نسبت به کارهای قبلیشان هستند، سراغی از آنها گرفتهایم تا کمی درباره خودشان و کارهای منحصر به فردشان صحبت کنیم و نظرشان را درباره فضای این روزهای موسیقی و سدهایی که سر راه هنرمندان جوان قرار دارد، جویا شویم.
آرش و یگانه هر دو متفقالقول هستند که سازمانهای متولی فرهنگ و هنر باید بیشتر هوای فعالان جوان موسیقی کشورمان را داشته باشند و با انجام تبلیغات مناسب، مخاطبان موسیقی را به سمت آثار موسیقاییسازی و کلاسیک سوق دهند.
اگر موافق باشید از اسم گروهتان شروع کنیم. چرا لیرا؟
آرش: لیرا نام یکی از صورتهای فلکی است که لایرا هم تلفظ میشود. درواقع این اسم، اسم یک ساز است؛ به چنگ رومی لیرا گفته میشود و از آنجایی که این صورت فلکی شبیه چنگ رومی است، لیرا نام گرفته است.
جایی از قولتان خواندم که هشت دقیقه و بیست ثانیه که اسم آلبوم دومتان است هم، مدت زمانی است که نور خورشید به زمین میرسد. نام آلبوم اولتان هم که تهران مریخ است. چطور است که نجوم تا این اندازه در کارهایتان نمود دارد؟
آرش: من از کودکی علاقه زیادی به بحث آسمان شب و نجوم داشتم. بعدها که جدیتر در دنیای موسیقی مشغول بهکار شدم، برای خلق اثر از علاقه دوران کودکیام الهام گرفتم و همین شد که نجوم در کارهایمان پررنگتر از هر موضوع دیگری است.
شما چطور از طبیعت و بهطور خاص از نجوم الهام میگیرید؟ یعنی چهکار میکنید که درنهایت میگویید اثری که خلق میکنیم رنگ و بویی از نجوم و ستارهشناسی دارد؟
آرش: ببینید موسیقی هنری انتزاعی است. برای همین هیچکس دقیقا نمیتواند بگوید برای خلق اثرش چه اتفاقاتی رخ داده و چطور از طبیعت الهام گرفته است.
اما من زمانی که میخواهم آهنگی بسازم به این فکر میکنم که کدام آکورد و کدام ملودی میتواند حالت آسمان، صدای حرکت سیارات در فضا و... را تداعی کند. ضمن اینکه از موسیقیهایی که در این زمینه ساخته شدهاند هم خیلی الهام میگیرم.
کمی هم به گذشته برگردیم و به شکلگیری گروهتان بپردازیم. چطور شد که تصمیم گرفتید با هم گروه موسیقی دونفره یا به قول خودتان دوئت تشکیل بدهید؟
یگانه: من و آرش همدانشگاهی بودیم و هر دو در دانشگاه تهران موسیقی میخواندیم. روال کار دانشکده موسیقی به این صورت است که همه سازها برای اجراهای آخر ترمشان باید با پیانو همراه شوند.
من هم وقتی بهدنبال یک پیانیست میگشتم، با آرش آشنا شدم و از آن به بعد با هم اجراهای مشترک زیادی در تالار آوینی دانشگاه داشتیم. رفتهرفته با آهنگسازی آرش و نوازندگی هر دو توانستیم آهنگهای خودمان را خلق کنیم و دوئت لیرا را تشکیل دهیم.
هر دوی شما موسیقی کلاسیک کار کردهاید، اما سبک کاریتان در آلبومهایی که ارائه دادهاید با موسیقی کلاسیک متفاوت است. سبک کارتان دقیقا چه سبکی است؟
آرش: متأسفانه ما در جامعهای زندگی میکنیم که مردم آن با موسیقی کلاسیک و بیشتر از آن با موسیقیسازی غریبهاند. برای همین من و یگانه تصمیم گرفتیم موسیقی کلاسیک را با سبکهای عامهپسندتر تلفیق کنیم تا از این راه مردم را با این نوع موسیقی آشتی دهیم.
اگر چه نمیتوان هنر را مرزبندی کرد و اسم خاصی روی آن گذاشت، اما بهطور کلی در دنیا به سبکی که ما کار میکنیم، New Age (عصر جدید) گفته میشود.
یعنی سبکتان تلفیق سبک کلاسیک و پاپ است؟
آرش: راستش را بخواهید ما سبکی را دنبال میکنیم که هیچکس آن را به سبک خودش راه نمیدهد! کلاسیککارها میگویند این کلاسیک نیست و طرفداران پاپ هم معتقدند که این موسیقی پاپ نیست! درحالیکه ما معتقدیم خودمان باید عمدا این دستهبندیها و ژانربندیها را بشکنیم؛ چون هم خلاقیت را از ما میگیرد و هم باعث یکنواختی در تهیه آثار میشود.
از سبک تلفیقیتان که بگذریم، به رویکردتان در موسیقی میرسیم. چرا برای ارائه آثارتان از موسیقی اینسترومنتال استفاده میکنید؟ فکر نمیکنید اگر یک خواننده هم داشته باشید، بیشتر دیده و شنیده میشوید؟
آرش: چرا، دقیقا همینطور است. نه فقط در ایران، بلکه در همه جای دنیا توجه بیشتر مخاطبان موسیقی به موسیقی وکالدار است. اما من و یگانه از آنجا که از کودکی ساز میزدیم و علاقه خاصی به سازهایمان داریم، ترجیح دادیم در موسیقیسازی و بدون کلام فعالیت کنیم تا زیبایی این سازها بیشتر به چشم بیاید.
ضمن اینکه ما معتقدیم نوازنده برای کسب مهارت در سازی که انتخاب کرده خیلی خیلی بیشتر از خواننده برای خواننده شدن تلاش میکند و زحمت میکشد. برای همین بهنظر ما اثر یک موزیسین بهتنهایی برای ارائه کافی است و کم و کسری ندارد که با وکال کامل شود.
اساسا بهنظرتان موسیقی بدون وکال چه جایگاه و اهمیتی در دنیای موسیقی دارد؟
یگانه: بهنظر من موسیقی بدون وکال باعث میشود تا مخاطب، موسیقی را عمقدارتر گوش بدهد. مشکلی که در موسیقی وکالدار وجود دارد این است که مخاطب بیشتر شعر را دنبال میکند و هزار اتفاقسازی را که زیر این شعر رخ میدهد، نمیشنود.
آرش: این روزها بیشتر بار موسیقی روی دوش شعر است. تا جایی که حتی بیشتر مخاطبان موسیقی وکالدار هم حاضر به شنیدن موسیقی به زبانهای دیگر نیستند! چون فقط میخواهند شعری را گوش بدهند که متوجه آن میشوند. خب اینکه صرفا ادبیات است.
پس موسیقی کجای این داستان قرار دارد؟ درست است که موسیقی در همین حد هم تأثیرش را بهصورت ناخودآگاه روی مخاطب میگذارد، اما بهنظر من مخاطبی که به این شکل موسیقی را دنبال میکند فقط ۱۰ درصد لذت زندگی در میان صدای خوش سازها را درک میکند و از ۹۰ درصد دیگر بیبهره است.
استقبال مردم را از موسیقی سازی تان چطور دیدید؟
یگانه: آلبوم اول ما نسخه فیزیکی داشت و به واسطه این نسخه فیزیکی و رونمایی آن در شهر کتاب ابنسینا، متوجه استقبال مردم میشدیم. اما در آلبوم دوممان که نسخه فیزیکی نداشتیم، نمیتوانیم دقیق بگوییم که استقبال مردم از آلبوممان چطور بوده. اما بهطور کلی آلبوم هشت دقیقه و بیست ثانیه از نظر فروش اینترنتی موفقتر از آلبوم تهران مریخ بود.
آرش: یکی از مشکلات فرهنگی ما در حوزه آثار هنری این است که متأسفانه مردم برای تهیه قانونی اثر موسیقی ترغیب نمیشوند. برای همین ما هیچ آمار دقیقی از میزان شنیدهشدن آثارمان نداریم. اما اینطور که از مخاطبهایمان فیدبک گرفتهایم این آلبوم دوم از آنجا که رویکرد عامهپسندتری داشت و در آن از سازهای الکترونیک هم استفاده شد، بیشتر مورد استقبال مردم قرار گرفته است.
تا از بحث موسیقیسازی خارج نشدهایم، این سؤال را هم بپرسم که بهنظرتان چطور میتوان علاقهمندان به موسیقی را به سمت موسیقی اینسترومنتال هدایت کرد؟
یگانه: بهنظر من یکی از دلایلی که باعث شده امروز استقبال مردم از موسیقیسازی نسبت به موسیقی وکالدار کمتر باشد، این است که تحتتأثیر تبلیغات ما به مردمی تبدیل شدهایم که فقط بهدنبال برند هستیم. برای همین به کنسرتها و ارکسترهایی میرویم که بیشتر تبلیغشان را دیدهایم.
بهنظرم اول باید خودمان به این باور برسیم که با فرصت دادن به آدمهای جدید و جوانها میتوانیم جامعه موسیقیمان را پویاتر کنیم. بعد متولیان فرهنگ و هنر هم آستین همت بالا بزنند تا این سبکها را بیشتر به علاقهمندان موسیقی معرفی کنند.
آرش: امروز بیلبوردهای تبلیغاتی با قیمتهای نجومیشان فقط در اختیار کسانی قرار میگیرد که آنقدر شناختهشده هستند که واقعا نیازی به تبلیغات ندارند. این افراد فقط به صرف گذاشتن یک پست در صفحه شخصیشان میتوانند چند سانس پشت سر هم اجراهایشان را sold out (فروختن تمام بلیتها) کنند!
خب این فضاهای تبلیغاتی و این بیلبوردها باید در اختیار گروههای نوپا و فعالان جدید حوزه موسیقی قرار بگیرد تا مردم بیشتر با فعالیتهایشان آشنا شوند. درحالیکه امروز اصلا چنین اتفاقی نمیافتد و ما باید در صفحات شخصیمان تبلیغ کارمان را بکنیم که واقعا فضای خوبی برای تبلیغات نیست. مجبوریم خودمان بیلبورد کار خودمان بشویم که ناگفته پیداست در مقابله با تبلیغات دولتی و رسانههای مردمی شانس زیادی برای دیده شدن نداریم.
جز تبلیغاتی که باید داشته باشید و ندارید، دیگر چه مشکلاتی سر راه فعالیت هنریتان وجود دارد؟
یگانه: من در یک جمله میتوانم بگویم بزرگترین مشکل این روزهای موسیقی کشورمان این است که متأسفانه موسیقی ما خیلی بازاری و تجاری شده است.
آرش: مشکلات که زیاد است! مثلا یکی از مشکلات همین موضوعی است که یگانه به آن اشاره کرد. متأسفانه درصد زیادی از تولیدات موسیقایی ما صرفا با هدف درآمدزایی بهوجود میآیند و کیفیت خوبی ندارند. برای همین هم هست که بیشتر این آثار تاریخ مصرف کوتاهی دارند؛ در یک دوره کوتاه گل میکنند و بعد فراموش میشوند.
موضوع دانلود غیرقانونی آثار هم همانطور که قبلا گفتم باعث شده فعالان عرصه موسیقی حتی کسانی که در این عرصه بسیار شناخته شده هم هستند، امیدی به کسب درآمد از راه فروش آلبومهایشان نداشته باشند! درحالیکه واقعا خریداری کردن آلبومهای موسیقی چه بهصورت فیزیکی و چه بهصورت الکترونیکی هزینه چندانی ندارد.
هماکنون قیمت یک سیدی موسیقی بیشتر از ۳۰ هزار تومان نیست، اما باز هم مخاطبان موسیقی حاضر نیستند برای حمایت از خواننده یا موزیسینی که طرفدارش هستند، این مبلغ را بپردازند.
یگانه: واقعا جای تعجب دارد. ما حاضریم برای هر چیزی هزینه کنیم، اما وقتی به اثر هنری دلخواهمان میرسیم، نمیخواهیم هزینهاش را بپردازیم و صرفا بهدنبال دانلود رایگان آنها هستیم.
همین حالا خوردن یک سالاد در رستوران بیشتر از تهیه یک سیدی موسیقی که آدمهای زیادی برای شکلگیریاش زحمت کشیدهاند هزینه دارد، اما ما برای سالاد راحتتر پولمان را هزینه میکنیم تا برای حمایت از فرهنگ و هنر کشورمان!
تا جایی که میدانم مشکلات انتشار فیزیکی آلبوم موسیقی و هزینه زیاد چاپ گریبان شما را هم گرفته. تا جایی که آلبوم دومتان را بهصورت مجازی منتشر کردهاید. درست است؟
یگانه: بله. تولید موسیقی کلا کار پرهزینه و پرخرجی است. جدا از هزینههای فنی که شامل صدابرداری خوب، میکس و مسترینگ و... میشود، هزینههای سرسامآور چاپ هم مزید بر علت شده که فعالان عرصه موسیقی بهناچار به انتشار دیجیتال آثارشان روی بیاورند.
آرش: چاپ سیدی زیر هزار نسخه عملا انجام نمیشود. یا دستکم ما نتوانستیم جایی را پیدا کنیم که بهصورت محدود سیدیهایمان را منتشر کند. اخیرا هم هزینههای چاپ ۳ برابر شده. بعد این همه هزینه میکنیم و درنهایت نسخههای فیزیکی فروش نمیروند! برای همین تصمیم گرفتیم آلبوم دوممان را بهصورت دیجیتال و مجازی منتشر کنیم که آن هم گرفتار دانلودهای غیرقانونی شد!
یگانه: کلا با پیشرفت تکنولوژی، تقاضا برای نسخه فیزیکی آلبومها حتی در دنیا هم کم شده و مخاطبان موسیقی ترجیح میدهند کارهای مورد علاقهشان را دانلود کنند. به شرطی که دانلودهای غیرقانونی باعث متضرر شدن هنرمندان نشود، اتفاقا این مسیری که دنیا در پیش گرفته و به سمت آلبومهای دیجیتال پیش میرود، خیلی هم خوب است و به حفظ محیطزیست کمک میکند.
این روزها مشغول چه کاری هستید؟
یگانه: کار ضبط چند تکآهنگ را با حضور نوازندگان دیگر آغاز کردهایم که این تکآهنگها احتمالا تا پایان سال منتشر خواهند شد. ویژگی این آثار جدید این است که کارهایمان از شکل بینالمللی کارهای قبلی فاصله گرفته و بیشتر در آن رگ و ریشههای موسیقی ایرانی دیده میشود. هم من و هم آرش خیلی دلمان میخواهد فرهنگ ایرانی بیشتر در کارهایمان نمود پیدا کند. برای همین سعی داریم از این به بعد ماهیت ایرانی را بیشتر در کارهایمان بگنجانیم.
دردسرهای اجرای زنده
آرش و یگانه تا کنون اجراهای زنده زیادی را تجربه کردهاند، اما چند وقتی است که به دلایل مختلف تصمیم گرفتهاند کمتر کنسرت برگزار کنند. از این زوج هنرمند درباره مشکلات برگزاری کنسرت در کشورمان میپرسیم که آرش پاسخ میدهد: «ما هم اجرای زنده کم نداشتهایم؛ اما تجربیاتی که در این اجراها داشتیم نسبت به برگزاری کنسرت دلسردمان کرد.
واقعیت این است که سازوکار اجرای زنده در کشور ما خیلی سخت و پیچیده است. هزینه اجاره سالنهای موسیقایی کشور خیلی زیاد است و تیم موسیقی باید این هزینه را بپردازد؛ بدون اینکه از فروش بلیتهایش مطمئن باشد. ضمن اینکه افراد برای هر بار اجرا باید از اجراهایشان فیلم تهیه کرده و به سالن ارائه بدهند؛ حتی با وجود اینکه صد بار در همان سالن اجرا کرده باشند!
درنهایت این روند اداری و هزینههایی که به تیم موسیقی تحمیل میشود، باعث دلسرد شدن ما برای اجرای زنده شده است.» یگانه هم در تکمیل صحبتهای همسرش میگوید: «این شرایط آنقدر استرس به تیم موسیقی وارد میکند که دیگر ترجیح میدهیم به جای اجراهای زنده به این شکل، جایی بزنیم که خود آن مجموعه مجوزهای لازم را گرفته و نیازی به پرداخت اجاره سنگین ندارد. چون فقط در این صورت است که میتوانیم فارغ از هیاهوهای بیرونی، روی کارمان تمرکز کنیم و کار بهتری ارائه دهیم.»
تهران مریخ نام آلبوم اول گروه موسیقی لیراست که مهرماه سال ۱۳۹۶ منتشر شده. این آلبوم شامل ۱۰ قطعه موسیقایی است که با پیانو و ویولن نواخته شدهاند.
شهریورماه امسال آلبوم هشت دقیقه و بیست ثانیه بهصورت مجازی منتشر شد. در این آلبوم علی جعفری پویان هم بهعنوان نوازنده همکاری دارد.
یگانه حسینینیا
نوازنده و مدرس ویولن متولد ۱۳۶۴ کارشناس ارشد نوازندگی ساز جهانی (ویولن) از دانشگاه هنر
آرش هژیرآزاد
نوازنده و مدرس پیانو، آهنگساز متولد ۱۳۶۳ کارشناسی نوازندگی ساز جهانی (پیانو) از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران