کد خبر: ۸۲۸۲۰۲
تاریخ انتشار: ۰۷ مهر ۱۳۹۸ - ۱۳:۳۵
تعداد بازدید: ۴۰۷
واقعیت جبهه آنقدرها هم پاستوریزه نیست و همه شهدا و رزمندگان، لزوما نمازشب‌خوان و پسر پیغمبر نبودند؛ ما حتی یک یگان از مجرمین محکوم به اعدام داشتیم.
ده‌نمکی: من خودم یکی از اخراجی‌ها بودمبه گزارش خبرداغ به نقل از کانال فرهیختگان: روایت مسعود ده‌نمکی از جنگ: وقتی جنگ تمام شد، چهار پنج ماه بعد از قطعنامه هم همانجا ماندم. باور نمی‌کردم که جنگ تمام شود.

تصورم این بود که وقتی سوار قطار شویم و به تهران برگردیم، در مسیر میدان راه‌آهن تا میدان ولیعصر نمی‌شود راه رفت. مردم از بالای پشت‌بام‌ها دارند روبان می‌ریزند و جشن می‌گیرند. بالاخره هر جای دنیا این اتفاق افتاده بود، اینجوری برخورد می‌کردند. ولی وقتی آمدیم دیدیم که اینجوری نیست. تازه یکی، دو سال بعد، چند سال بعد تازه باید سین جیم هم می‌شدیم که اصلا چرا جنگیدید؟ چرا بعد از فتح خرمشهر تمام نکردید.

وقتی فرمان قطعنامه جنگ را می‌شنیدم، انگار امام جای همین رزمندگان صفر بی‌درجه است.
واقعیت جبهه آنقدرها هم پاستوریزه نیست و همه شهدا و رزمندگان، لزوما نمازشب‌خوان و پسر پیغمبر نبودند؛ ما حتی یک یگان از مجرمین محکوم به اعدام داشتیم.

هر وقت، ‌از جبهه صحبت شد کسی اجازه نداشت از فرماندهی بگوید که فرار و سپس سربازانش را رها کرد.
زمستان ۶۷ تظاهرات به سمت جماران داشتیم. امام در قید حیات بودند. حرفمان این بود که جنگ جدیدی در حال شکل گرفتن است. جمع کردن تابلوی شهدا از اتوبان‎ها و غیره نشان‎دهنده یک حرکت خزنده‎ای است.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظر شما
در زمینه ی انشار نظرات مخاطبان رعایت چند نکته ضروری است
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید خبر داغ مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است خبر داغ از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب, توهین یا بی احترامی به اشخاص ,قومیت ها, عقاید دیگران, موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه های دین مبین اسلام باشد معذور است. نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نام:
ایمیل:
* نظر: