آقاي كرباسچي در اظهارنظري مطرح كرده «اصلاحات از ابتدا تاكنون رهبري نداشته است، نه آقاي خاتمي ادعاي رهبري اصلاحات را داشته و نه جريان اصلاحات باهم بر سر رهبري اين جريان توافق كردهاند.» پيش از اين هم آقاي بهزاد نبوي موضوع مشابهي را مطرح كرده بود. تحليل شما از موضوع رهبري جريان اصلاحطلب چيست؟
من فكر ميكنم چند موضوع را بايد از يكديگر تفكيك كرد. در جبهه اصلاحات اينكه يك شخصيت برجستهاي مانند آقاي خاتمي وجود دارد كه همه به حرف ايشان توجه ميكنند و اين توجه فقط مختص نخبگان سياسي نيست بلكه بدنه اجتماعي طبقه متوسط نيز به ايشان توجه دارند؛ بنابراين، اين يك موقعيت ويژه است و محبوبيتي كه آقاي خاتمي با آن مواجه است يك سرمايه اجتماعي بزرگ محسوب ميشود. اين موضوع هم به اين دليل نيست كه يك شورايي ايشان را انتخاب كرده است يا يك جنبش آزاديبخش را ايشان مانند نلسون ماندلا رهبري ميكردند؛ بلكه اين محبوبيت برآمده از انتخاباتي است كه آقاي خاتمي را رييسجمهور كرد. ايشان در اين سالها اقدامات ارزندهاي انجام داد و در اين سالها تلاش كرد صادقانه با مردم برخورد كند و طبيعتا انتقاداتي هم به عملكرد ايشان وجود داشته اما در مجموع ايشان يك رهبر سياسي مورد احترام است و به هر صورت اين يك سرمايه ويژه است حال هر اسمي كه ميخواهند ميتوانند روي آن بگذارند.
در مواردي هم آقاي خاتمي عملياتيتر عمل كردهاند براي مثال در تعيين شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات افرادي به صرف انتخاب آقاي خاتمي اضافه شده است و در مقاطع مختلف هم اين اتفاق افتاده است. يعني در مواردي كه قرار بود شورايي تعيين شود و ائتلافي رهبري شود شخص آقاي خاتمي افرادي را منصوب كردند و ديگران هم با اين موضوع مشكلي نداشتند. مطمئنا اگر زماني برسد كه آقاي خاتمي فكر كند اگر دست به انتخاب يا انتصابي بزند ديگران با آن مخالفت ميكنند يا تعداد قابل توجهي آن را نميپسندند قطعا اين كار را نخواهد كرد. به حال آقاي خاتمي تا اين حد هم وارد شدند.
اما اگر منظور از رهبري اين باشد كه آقاي خاتمي يك رهبري مديريتي بكند به اين معنا كه ساعتها وقت بگذارد و بر جزييات امور تمركز كند، تماسهاي تلفني مداوم داشته باشد و حتي براي تامين هزينهها اقدام كند مسلم است كه آقاي خاتمي وارد چنين اموري نخواهد شد.
شما ميگوييد آقاي خاتمي يك رهبري اجرايي يا مديريتي نداشته است؛ آيا اساسا اصلاحطلبان نياز به رهبري مديريتي ندارند يا اين نقش را بايد فردي بهجز آقاي خاتمي به عهده بگيرد؟
در پاسخ به اين سوال كه آيا ضرورت اين نوع رهبري در جريان اصلاحات احساس ميشود يا خير بايد گفت بله اين ضرورت احساس ميشود و به نظرم اصلاحطلبان نياز به يك رهبري اجرايي دارند. قطعا اين ضرورت وجود دارد افرادي در صحنه باشند كه بتوانند با مشكلات روبهرو شوند و جلسات متعددي با ديگران بگذارند و اگر موانعي وجود دارد آن موانع را مرتفع كنند يا در زمان ائتلاف تلاش كنند نظرات را به يكديگر نزديك كنند و نقش فعالي داشته باشند.
در يك مقطعي عارف چنين نقشي را ايفا كرد اما مدتي بعد نسبت به عملكرد او انتقاداتي مطرح شد. البته در مقابل افرادي هم عملكرد ايشان را تاييد كردند اما در مجموع اگر مديريت اجرايي و هماهنگي در جبهه اصلاحات تقويت شود و قويتر از اين عمل كند امر مطلوبي است. با اين وجود هيچكسي ادعا نميكند آقاي خاتمي چنين وظيفهاي دارد مضاف بر آنكه آقاي خاتمي هم چنين نقشي را براي خود تصور نكرده است.