او تدارک اصلاحطلبان برای ورود به انتخابات پیش رو را تشریح کرده است. بخشهایی از نقطه نظرات وی در ادامه آمده است.
«جبهه اصلاحطلبان ایران اسلامی»، چیز جدیدی نیست؛ ما یک شورای هماهنگی جبهه اصلاحات داریم که الان 30 حزب در آن عضویت دارند؛ در آستانه انتخابات مجلس دهم تعدادی از اشخاص حقیقی از طرف سید محمد خاتمی و دیگر دوستان به این احزاب اضافه و مجموعهای به نام شورای عالی سیاستگذاری تشکیل شد. وقتی میخواستیم شورای عالی سیاستگذاری را بهعنوان یک جبهه در وزارت کشور ثبت کنیم، اشکال وارد کردند و گفتند که جبهه باید ترکیبی از احزاب باشد؛ نمیتواند ترکیبی از احزاب و اشخاص حقیقی باشد؛ لذا تعدادی از این احزاب، این مجموعه را بهعنوان جبهه اصلاحات ثبت کردند تا اگر فعالیتی میکنند یا بیانیهای میدهند، یک جبهه قانونی باشد، زیرا به لحاظ قانونی اشخاص حقیقی خارج از حزب نمیتوانند در جبهه حضور داشته باشند.
الان سیدهادی خامنهای، آقای کرباسچی، آقای کواکبیان، آقای کمالی و آقای مرعشی به جلسات شورای عالی سیاستگذاری نمیآیند، مثلاً استدلال سیدهادی خامنهای این است که شخص حقیقی (عضو شورای سیاستگذاری) با هر موقعیتی که دارد، نباید کنار دبیرکلی باشد که در 20 یا 30 استان شعبه دارد و حق رأی مساوی هم داشته باشد.
شورای سیاستگذاری الان با چند نفر تشکیل میشود؟ اول اسمها زیاد بود؛ چند تایی که از سوی آقای خاتمی معرفی شدهاند، جوان و کم سن و سال هستند. من هم خیلیها را نمیشناسم. در شورای سیاستگذاری 30 دبیرکل حزب به اضافه 12 یا 13 شخص وجود دارند که اگر بیایند با 42 یا 43 نفر تشکیل میشود؛ اما دبیران احزاب عموماً نمیآیند و با 28 یا 30 نفر تشکیل میشود
دکتر عارف سرمایهای برای اصلاحات است و فعلاً محل اجماع است؛ اما نواقص یا اشکالاتی که در شورا وجود دارد به احزاب باز میگردد؛ آقای عارف که نمیتواند به تنهایی مشکلات ناشی از فقدان تحزب را حل کند.
افرادی مانند دکتر عارف که وزنی در اصلاحات دارند، حزب درست کنند. اگر کسی میخواهد درفهرست انتخاباتی مؤثر باشد و خودش یا دوستانش به مجلس برود، باید مسئولیت کار حزبی را بپذیرد. نمیشود فهرست داد و مردم به حساب اینکه به جریان اصلاحطلبی رأی دادند، رأی بدهند و بعد هیچ کس مسئولیتش را قبول نکند. هیچ کدام از اشخاص حقیقی (شورای سیاستگذاری) الان حاضر نیست مسئولیت مجلس دهم و شورای پنجم را بپذیرد. ما تلاش میکنیم در داخل همین شوراها مسائل را حل کنیم و فردا به مردم پاسخگو باشیم. نورافکنی باعث میشود مشکل دیده شده و حل شود. اما ما هر وقت آمدیم موضوع را جدی مطرح کنیم، میگویند الان زمان خیلی حساس است بگذارید؛ برای دور بعد.
خیلی زود است که خرجمان را از اعتدالگرایان جدا کنیم. حتی اگر آنها کاری کنند که خارج از مدل ائتلاف باشد. ما الان هم به ائتلاف نیاز داریم. از دست دادن کرسی نایب رئیسی آقای مطهری دور شدن از همان ائتلاف نانوشته بین اصلاحطلبان و اعتدالگرایان است. جریان اصلاحات باید پدر این مجموعه باشد؛ نه فقط پدر فهرست اختصاصی اصلاحطلبان.
آقای خاتمی فکر میکند که سرمایه اصلاحطلبی آسیب دیده است. ما باید حساب ایشان را از فهرستها جدا میکردیم؛ نباید با اسم خاتمی رأی میگرفتیم. اگر شأن ایشان را به شأن دبیرکل یک حزب تقلیل بدهیم و بخواهیم از موقعیتش استفاده کنیم، به ضرر سرمایههای بزرگ اجتماعیمان خواهد بود.