به گزارش
خبرداغ به نقل از ایسنا، این استاد دانشگاه درباره تیم "ب" معتقد است: به نظر جدا کردن افرادی مثل بولتون و پمپئو و دیگران از ترامپ منطقی نیست، چون سیستم حاکم بر آمریکا یکپارچه است و در نهایت آنها به طور جامع عمل خواهند کرد.
وی با مناسب خواندن اقدام ایران در برابر قرار دادن نام سپاه در لیست "سازمانهای تروریستی آمریکا"، همچنین سیاست و رویکرد ایران مبنی بر ماندن در برجام را درست دانست و در عین حال گفت: هیچ دلیلی وجود ندارد که خود را محدود به یک یا دو گزینه کنیم.
این استاد دانشگاه همچنین با اشاره به افزایش تنش در منطقه در چند ماه گذشته اظهار کرد: نه آمریکا، نه ایران نمیخواهند به سمت جنگ بروند.
جهانبخش ایزدی در گفتوگو با ایسنا با اشاره به اینکه برجام حاصل مخالفتها و موافقتهایی در ذات خودش است، اظهار کرد: عدهای در ایران مخالف برجام بودند به این دلیل که مذاکره با کشوری که به تعهدات و قراردادهایش پایبند نیست، مورد اعتماد نیست و هر گونه معامله تیری در تاریکی است. همچنین معتقد بودند آن زمان در شرایط بهتری بودیم و میتوانستیم امتیاز بیشتری بگیریم. در داخل آمریکا هم همین وضع بوده است. عدهای معتقد بودند ایران قراردادها را دور میزند و به آن اعتمادی نیست و برخی میگفتند اصولاً نباید هیچگونه حق هستهای برای ایران به رسمیت شناخته شود. باید در پی برچیدن این برنامه بود که نئوکانها و رژیم صهیونیستی این تفکر را هدایت میکنند.
وی درباره ایراداتی که آمریکاییها نسبت به برجام وارد میکنند، گفت: بخشی از بندهای برجام به آینده احاله شده است، مثل "بند غروب" که جناح تندرو در آمریکا این بند را برنمیتابد. همچنین درباره برنامه موشکی ایران معتقدند "برجام تکلیف آن را مشخص نکرده و بند مربوط به موشک در قطعنامه ۲۲۳۱ بند ضعیفی است در حالی که در خصوص موشک در قطعنامه ۱۹۲۹ ایران موظف بود که برخی اقدامات از جمله آزمایشهای موشکی را انجام ندهد. " علاوه بر این درباره پروتکل الحاقی معتقدند "درست است ایران پروتکل اجرا کرد اما ایران باید آن را تصویب و به قانون تبدیل کند. " آمریکاییها افزون بر این میگویند "برجام اگر برای ایران، اروپا، چین و روسیه مفید بود برای آمریکا هیچ حاصلی ندارد و از مزایای اقتصادی آن بهرهای نمیبرد. " با توجه به روی کار آمدن دولت تاجر مسلک ترامپ اگر بخواهیم از منظر آمار و ارقام نگاه کنیم نظر ترامپ در میان حامیانش خریدار دارد.
ایزدی با اشاره به ایرادات سیاسی تندروها در آمریکا به برجام تصریح کرد: آنها مدعی هستند "ما با برجام میخواستیم ایران را کنترل کنیم، در حالی که ایران با قابلیتهای اقتصادی که در اختیارش بعد از برجام قرار گرفت شروع به توسعهطلبی و بحران سازی در سطح منطقه کرده است که هم منافع آمریکا در منطقه و هم متحدان آن را تهدید میکند. " از این رو از سه ضلع سیاسی، حقوقی و اقتصادی نئوکانهای حاکم در کاخ سفید برجام را برنمیتابند و معتقدند باید به آن پشت پا زد و دیدیم که همین کار را هم کردند.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش که فکر میکنید اصلیترین و مؤثرترین عامل ضعف برجام چه بوده است؟ گفت: جدا کردن ابعاد سیاسی، حقوقی و اقتصاد برجام سخت است اما باید بگویم که برجام به کل یک توافق سیاسی میان چند کشور با جمهوری اسلامی ایران بوده است. از روزی که مقوله هستهای کلید خورد تا الان این بحث سیاسی بوده است و سایه سیاست به مراتب نسبت به اضلاع دیگر سنگینتر است. آنها نسبت به خیلی از مسائل ایران نیتخوانی میکنند به این معنا که ایران دنبال سلاح هستهای است. طرفهایی مثل رژیم صهیونیستی عامل شتابزای این تحریک بودند. ایران تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی است و نهادهای مختلف اطلاعاتی و امنیتی در سال ۲۰۰۷ اعلام کردند، ایران دنبال برنامه هستهای نیست یا حتی در زمان ترامپ پایبندی ایران به برجام را تأیید میکنند و آژانس مرتب گزارش میدهد و حتی ایران حاضر است که ضمانتهای مختلف دهد که دنبال سلاح نیست اما آنها قانع نمیشوند. افزون بر آن روند نشان میدهد که دنبال برچیدن کامل برنامه هستهای هستند.
وی گفت: از نظر آنها هر گونه فنآوری هستهای ایران به زیان امنیت ملی آمریکا تعریف میشود و از این جهت میگویند ایران دنبال سلاح هستهای است و نقاطی را به عنوان نقطه ضعف در برجام پیدا کرده و آن را برجسته میکنند یا در ابعاد اقتصادی بهانهگیریهایی انجام میدهند.
ایزدی در پاسخ به این پرسش که وقتی تحریمهای اولیه برداشته نشده چرا آمریکا توقع سود اقتصادی از برجام دارد؟ میتوان گفت این مساله صرفاً بهانهای برای توجیه مخالفتهایش با برجام به لحاظ سیاسی است اظهار کرد: به هر حال نمیتوانیم بگوییم بعد از برجام دستاورد نداشتیم. برجام فارغ از برخی ضعفهای محتوایی که البته تا حدی هم طبیعی است، چهره ایران را به لحاظ بینالمللی ارتقا داد و آژانس را متقاعد کرد که دنبال سلاح هستهای نیست و تا حدی حقوق هستهای ما به رسمیت شناخته شد و دستاوردهای اقتصادی مثبتی نیز داشتیم. دیدیم که آرام آرام شرکتهای خارجی به ایران آمدند و رفته رفته به توسعه غیرهستهای ایران کمک شد اما چیزی که آمریکا روی آن تمرکز داشته و دارد این بود که ایران باید در همه حوزهها وارد توافق و تعامل شود. اوباما هم همین را میخواست البته گام به گام اما نئوکانهای حاکم بر آمریکا توافقی بر پایه همه ابعاد و موضوعات را میخواهند.
اگر ایران نتواند حقوق خود را طلب کند برجام بیخاصیت خواهد شد
این استاد دانشگاه با بیان اینکه "هوشیاری ایران را در باقی ماندن در برجام تحسین میکنم" گفت: برجام بالطبع محاسن و معایبی داشت، اینکه کدام کفه سنگینتر است به قضاوتهای مختلف از زوایای متعدد برمیگردد. خروج از برجام همان چیزی است که آمریکاییها میخواهند و یکی از پیامدهای مهم این اقدام، بازگشت قطعنامههاست. با خروج از برجام ایران شروع به غنیسازی، اخراج بازرسان و عدم تعامل با نهادهای بینالمللی از جمله آژانس میکند و یک مسابقه تسلیحاتی نیز در منطقه شروع میشود و کشورهایی که با آمریکا تا الان همراهی نمیکردند به راحتی در سمت آن قرار میگیرند از این رو تصمیم به خروج افق روشنی ندارد.
وی با بیان این اعتقاد که باید بپذیریم که ایران و آمریکا در شرایط متوازن نیستند، ممکن است به لحاظ سختافزاری قدرت داشته باشیم اما در حوزه نرم قدرت چندانی برای فشار بر آمریکا نداریم، گفت: تحریمهای آمریکا را ایران نمیتواند پاسخ دهد و حتی به لحاظ رسانهای سخت است افکار عمومی جهان را توجیه کرد که آمریکاییها مسیر خطا میروند یا از نظر الزامات بانکی ابزاری برای وارد کردن شوک به بازار آمریکا نداریم. بنا بر این هر گونه خروج از برجام فضا را تشدید میکند، به علاوه به آمریکا حق میدهد بگوید این نظام جمهوری اسلامی همان است که ما میگفتیم. ماندن در برجام اگر چه آثار مثبت آن را تقریباً از بین برده اما از تلاطم و فشار بینالمللی بیشتر بر ایران کاسته است. ماندن در برجام کنترل کننده این شرایط است. در عین حال اگر فضا به همین شکل پیش رود و ایران نتواند از مسیر دیگری حقوق خود را طلب کند برجام فوقالعاده بیخاصیت خواهد شد.
این استاد دانشگاه اختصاص دادن برجام فقط به موضوع هستهای را از نقاط ضعف این توافق دانست و گفت: این در حالی بود که مسائل دیگر چالش برانگیز مخصوصاً با آمریکا وجود داشت و میشد در حوزه گستردهتری آنها تعریف کرد. همچنین توافق در زمان نامناسبی به سرانجام رسید، یعنی اگر به اواخر دوره اوباما موکول نمیشد ایران فرصت بیشتری داشت تا برجام را ادامه داده یا حداقل با دولت تعاملگرای اوباما سایر موارد را در دستور کار مذاکره قرار داد. علاوه بر این الزامات حقوقی توافقهای بینالمللی در برجام نیست. طبیعی است رئیسجمهور بعدی به راحتی از آن خروج میکند و به همان میزان رئیسجمهور بعدی آمریکا هم میتواند مجدد به آن بازگردد. مشکل دیگر برجام این بود که طرفهای دیگر توافق از نظر وزن دهی نقش اندکی در آن داشتند و مشخص نیست اگر قرار بود ضلع اصلی آن آمریکا باشد که با خروج آن همه چیز از بین برود دیگران چه کاره بودند. ما باید به این درک در زمان مذاکره میرسیدیم که وقتی اروپاییها و چین و روسیه تعیین کننده نیستند و فقط زینت المجالس هستند چرا باید حضور داشته باشند و الان هم یا نمیتوانند یا نمیخواهند کاری انجام دهند.
برجام به لحاظ حقوقی ساز و کاری ضعیف دارد
ایزدی ادامه داد: به لحاظ محتوایی، حتی اگر در برجام مینوشتیم که غنیسازی ۲۰ درصد را هم دیگر انجام نمیدهیم فرقی نمیکرد، چون هیچ تضمینی وجود نداشت که با آن شرایط هم ترامپ از برجام خارج نشود! مشکل حقوقی برجام این است که ساز و کاری ضعیف تعبیه کرده که بر اساس آن به محافل و مراجع بینالمللی مراجعه شود. الان میبینیم اگر ایران از توافق بیرون بیاید، طرف مقابل قطعنامههای گذشته را اجرایی میکند یا اگر یک بند آن را اجرا نکنیم، نقض برجام است اما خروج آمریکا از برجام به جایی برنمیخورد و واکنش عملی از سوی دیگر اعضای برجام یا مجامع بینالمللی بر نمیانگیزد.
وی در پاسخ به این پرسش که برجام و سیاست خارجی امروز بر سیاست و مدیریت داخلی تأثیر گذاشته است یا همچنان همان نگاه سنتی حاکم است و سیاست خارجی را باید در ادامه سیاست داخلی بدانیم؟ اظهار کرد: تا حد زیادی آن فرمول سنتی در روابط بینالملل به چالش کشیده شده است. سیاست داخلی تابع سیاست خارجی است و توسط عوامل بینالمللی تحت تأثیر قرار میگیرد. مثلاً امروز در عرصه فوتبال میبینید که فیفا میگوید اگر صندلی در ورزشگاه نگذارید تحریم میشوید و استادیوم صد هزار نفری با صندلی گذاشتن ۷۰ هزار نفری میشود و میبینیم که ما با این مساله کنار میآییم و میپذیریم. حالا این مساله را در مسائل و زمینههای دیگر از جمله مسائل سیاسی، حقوق بشر، اقتصادی، مدنی و غیره بگذارید میبینید که نظام بینالملل چارچوبهایی را ایجاد کرده و نظامهای مستقر را تحت تأثیر قرار داده است. از این رو وقتی فشارهای بیرونی افزایش مییابد طبیعی است تبعات داخلی آن هم زیاد است.
ایزدی درباره چگونگی مقابله با فشارهای بیرونی در شرایط کنونی اظهار کرد: یک راهکار سیاست "مقاومت" در برابر فشارهاست. البته واقعیت این است که مقاومت پدیدهای سلبی و تقابلی است و زمانبر است. راهکار دیگر، "صبر و انتظار" است تا اتفاقی در جامعه آمریکا بیفتد. البته این هم نوعی انفعال و خارج از منطق کنشگری است، به علاوه همه طرحها و سیاستها، آن سوی مرز اتفاق میافتد مثلاً اگر جا به جایی در قدرت سیاسی در آمریکا رخ دهد باز هم ما تماشاگریم و نمیدانیم دموکراتها اگر بیایند به برجام پایبند هستند یا آنها هم برجام دیگری میخواهند. از این رو نمیتوان تضمین کرد تا این انتظار به سر آید و معجزهای رخ دهد.
مسیر مذاکره هم فعلاً باز نیست
این کارشناس مسائل بینالملل گفت: راهکار دیگر "مذاکره" است که عناصری دارد و باید مورد توجه قرار گیرد. اول برای مذاکره باید در شرایط موازنه باشد که الان نیست. مذاکره یک فرایند طولانی دارد و در این فرایند همچنان فشارها تحمل میشود. از سویی عدم اعتماد به طرف مقابل و تصریح رهبری را داریم که در شرایط فعلی با دولت فعلی آمریکا مذاکره نمیکنیم. همچنین عناصری در کشور هستند که با مذاکره مخالف هستند و هر گونه مذاکره را مساوی تسلیم و سازش میدانند.
ایزدی خاطرنشان کرد: متأسفانه ما در جامعه خود ترسیم علمی - مهارتی از مذاکره نداریم و بیشتر مذاکره را نوعی سازش و تسلیم میدانیم که این اصولاً با ادبیات مذاکره همخوان نیست البته در شرایطی که طرف مقابل هم نشان داده خیلی نمیشود به آن دل بست و اعتماد کرد -چون همه پلها را پشت سر خراب کرده است- از این رو مسیر مذاکره هم فعلاً باز نیست.
نه آمریکا، نه ایران نمیخواهند به سمت جنگ بروند
این استاد دانشگاه راهکار دیگر را "برخورد نظامی" دانست و اظهار کرد: ظاهراً نه آمریکا و نه ایران نمیخواهند به این سمت بروند، افزون بر اینکه جنگ کنترل ناپذیر است و مخاطراتی دارد که نمیشود تضمین کرد در سطح محدود باقی بماند. جنگ از کوچکترین اتفاقات شروع میشود.
وی در ادامه این گفتوگو با بیان اینکه یک راه "ترکیبی" وجود دارد که عناصر مثبت راهکارهای قبلی را دارد ضمن اینکه به نکات مهمتری هم نیاز دارد گفت: این راهکار نیاز دارد ما هیجانی و تحریکپذیر نباشیم. اینکه اراده خود را برای ثبات و امنیت در منطقه به دنیا پژواک کنیم و بستر را برای یک مذاکره هدفمند و اولویتگذاری شده و همه جانبهنگر فراهم کنیم و به دغدغههای معیشتی و منزلتی جامعه خود همزمان توجه کنیم. البته عملیاتی کردن اینها نیاز به طرح و برنامه دقیق دارد که شرایط آن باید فراهم شود.
این کارشناس مسائل بینالملل درباره کارایی مذاکره در شرایط فعلی، اظهار کرد: در برخی مواقع مذاکره راهکار ابتدایی است و گاهی هم راهکاری انتهایی. بهترین زمان برای مذاکره زمانی است که ابتکار عمل را در مذاکره بتوانیم به دست بگیریم، چون هر چه زمان بگذرد ممکن است شما وادار به امتیاز دهی بیشتر شوید مخصوصاً اگر افقی برای قرار گرفتن در شرایط بهتر وجود نداشته باشد. برخی معتقدند ایران آنقدر مقاومت میکند که طرف مقابل به زانو درآید یا معتقدند حتی اگر جنگی ناخواسته و غیرمترقبه صورت گیرد باز هم باید آمادگی این را داشته باشیم که ضربات کاری به طرف مقابل وارد کنیم و در آن صورت ما دست برتر در مذاکرات خواهیم داشت.
ما به تجربه آموختیم که از تجربه نمیآموزیم
ایزدی درباره شرایط فعلی که ایران یک بار دیگر در آستانه خروج از تعهدات و توافقهایش با کشورهای اروپایی قرار گرفته است و به نظر تاریخ در حال تکرار است و برگشتیم به سالهای ۸۴ - ۸۵ گفت: برنارد شاو میگوید ما به تجربه آموختیم که از تجربه نمیآموزیم. مارکس هم میگوید حوادث دو بار تکرار میشوند یک بار تراژیک و بار دیگر کمیک. اسلاوی ژیژیک نظریهپرداز اسلوونیایی، یک تبصره به این جمله مارکس میزند و میگوید، شکل کمیک آن به مراتب بدتر از شکل تراژیک آن است. اینها چیزی است که پیش پای همه سیاستمداران در طول تاریخ وجود داشته و خواهد داشت و در ادبیات دینی ما هم به کرات آمده است، از جمله امام حسن مجتبی (ع) میفرماید، عبرت زیاد است اما عبرتگیر کم است.
وی گفت: در عین حال، واقعیت مساله این است که شرایط الان مقداری متفاوتتر از قبل است. ما تقریباً همه راهها را رفتیم. در این چهل سال مقاومت داشتیم. برای استقلال و عدم دخالت بیگانگان در سرنوشت ما و حفظ تمامیت ارضی مبارزه کردیم. ممکن است این روند مقاومت از این به بعد هم جواب دهد، ممکن است جواب ندهد چون "تاریخ" شرکت بیمه نیست و نمیشود گفت که در کدام بخش تاریخ ایستادیم. از سویی همه زمامداران به آینده امید میبندند، اگر از همان ابتدا بذر نومیدی بپاشند و خودشان را تسلیم شرایط کنند قدمی نمیتوانند بردارند، اینگونه مقاومتها حتماً با خودش ریسکهایی دارد و ممکن است از آن عبور کنیم و ممکن است هزینههایی نیز برای آن پرداخت کنیم.
شرایط امروز جامعه را "پیچیدهتر" از چند دهه گذشته است
این استاد دانشگاه شرایط امروز جامعه را "پیچیدهتر" از چند دهه گذشته خواند و از آن به عنوان "دشواری عینی" نام برد و گفت: طرف مقابل ما "همه چیز خواه" یا به عبارتی توتالیتر است. او هرچه اوباما انجام داده است را میخواهد پاک کند که تعامل با ایران در چارچوب برجام بخشی از میراث اوباماست. از سویی میخواهند پروندههای باز مانده طی سالها را ببندند و پرونده جمهوری اسلامی یکی از اینهاست. رئیسجمهور آمریکا دنبال "اولینها" است. مذاکره با کره شمالی و اعلام قدس به عنوان پایتخت رژیم اسرائیل از جمله اقداماتی است که ترامپ میخواست به نام خودش ثبت شود. از این رو شرایط امروز در صحنه بینالملل با وجود ترامپ بسیار سخت است. ما شاهد آن بودیم که روابط و لفاظیهای رئیسجمهور آمریکا و کره شمالی قبل از مذاکرات تا چه اندازه سخیف و زشت بود و با یکدیگر چطور صحبت میکردند اما به یکباره بعد از مذاکرات قربان صدقه همدیگر رفتند. معتقدم ترامپ به دنبال این است که با ایران هم یک "اولین" داشته باشد طوری که منافع مدنظر او تأمین شود.
تقسیمبندی تیم ترامپ اشتباه است
ایزدی در ادامه درباره تیم ب که وزیر امور خارجه کشورمان از آن به عنوان گروه طرفدار جنگ نام برد و اینکه آیا شما هم مثل آقای ظریف، ترامپ را از این تیم جدا میدانید؟ اظهار کرد: به نظر من جدا کردن این افراد (بولتون، بن سلمان و بی بی) از ترامپ منطقی نیست، چون سیستم حاکم آمریکا یکپارچه است و در نهایت اینها به طور جامع عمل خواهند کرد. اساساً ترامپ تیماش شامل متیس و تیلرسون را تغییر داد و این افراد را بر سر کار گذاشت که با او هماهنگتر باشند، بنا بر این این تقسیمبندیها از نظر من اشتباه است. واضح است اگر ترامپ بخواهد با ایران مذاکره کند بر اساس همان ۱۲ شرطی که اعلام شده مذاکره خواهد کرد. البته آن شروط در فضای دیپلماسی قابلیت تلطیف و تخفیف دارد.
وی درباره پیشنهاد تبادل زندانیان ایرانی و آمریکایی به عنوان یک اقدام انسانی که از سوی ظریف در نیویورک مطرح شد و البته آمریکا به آن توجهی نکرد؟ خاطرنشان کرد: ظریف سعی کرد از مسائل انسانی و عاطفی استفاده کند اما پاسخی درخور نیافت. برخی تحلیلگران بر این نظر بوده و هستند که پیشنهاد مذاکره از سوی ترامپ واقعی نیست و صرفاً یک ادعا برای فضاسازی است از این رو در بحث پیشنهاد تبادل زندانیان از سوی ظریف به نظر طرف ایرانی خواست این مساله را ارزیابی کند و دیدیم که آمریکا حداقل در فضای رسمی و رسانهای به آن توجهی نکرد. البته این بحث که آقای ظریف مطرح کرد که دارای اختیار کامل برای مذاکره بر سر همین موضوع هستند امر تازهای بود چون چنین اختیاری حتی در زمان مذاکرات هستهای به این شکل وجود نداشت.
این کارشناس مسائل بینالملل با "متفاوت" خواندن سفر اخیر وزیر امور خارجه کشورمان به نیویورک، گفت: به طور کلی ظریف به دنبال ایجاد فضاسازی بود و در این سفر به این سمت و سو رفت تا با رسانههای طرفدار نگاه ترامپ و رسانههایی که ترامپ آنها را میپسندد، ارتباط ایجاد کند از این زاویه سفر "متفاوتی" بود و مطالب قابل توجهی در آن مطرح شد از جمله بحث تبادل زندانیان که پالس مثبتی نیز ارزیابی شد، اما ساز و کار آن فراهم نبود.
ایران با ماندن در برجام گزینههای زیادی را روی میز نگه داشت
ایزدی در پاسخ به اینکه واکنش ایران به تحریمهای آمریکا و خروج این کشور از برجام بعد از یک سال را چطور ارزیابی میکنید؟ اظهار کرد: اقدام ایران در قرار دادن نیروهای سنتکام در لیست سازمانها و نهادهای تروریستی از منظر ایران، اقدامی متقابل، به موقع و متناسب بود. در رابطه با برجام و تحریمها نیز معتقدم سیاست و رویکرد ایران مبنی بر ماندن در برجام درست بوده است و با این رویکرد ایران گزینههای زیادی را برای خود روی میز نگه میدارد. وقتی طرف مقابل چند وجهی برخورد میکند طبیعی است که ما هم باید به همین شکل عمل کنیم، از این رو هیچ دلیلی وجود ندارد که خود را محدود به یک یا دو گزینه کنیم.
این استاد دانشگاه درباره اصرار ترامپ به مذاکره یا موضوع شماره تلفن دادن و انتظار برای تماس با ایران گفت: بدیهی است تصور میکنند، طرف مقابل و تعامل باید گوناگون و چندوجهی باشد که اگر یک مسیر به بن بست رسید از مسیرهای دیگر ورود کنند. مذاکراتی که ترامپ به دنبال آن است مختصات خود را دارد؛ اول اینکه مذاکره باید دوجانبه یعنی میان ایران و آمریکا باشد نه اینکه کشورهای ثالث در آن مداخله یا مشارکت کنند دوم، اینکه مذاکره باید در نهایت آشکار باشد و قابلیت بهرهبرداری رسانهای و تبلیغاتی داشته باشد، سوم اینکه مذاکره باید همه وجوه اختلافها میان آمریکا و ایران را در برگیرد و چهارم اینکه نتایج مذاکره ملموس و معین باشد.
وی همچنین درباره رویکرد ترامپ به افزایش تنش در منطقه و همزمان درخواست مذاکره تصریح کرد: افزایش تنش در منطقه تا آنجا که مربوط به طرف امریکاییاست، استفاده از همان ابزارهای سنتی "چماق و هویج" است که افزون بر جنگ روانی و رسانهای در مقام تهدید و ترغیب توأمان است تا جمهوری اسلامی ایران را به امتیازدهی در راستای اهداف خود وادار کند.
انتهای پیام