خبری خوب برای آمریکا. روسیه برای انتخاب رییسجمهور به شما کمک کرده است. با این حال، هرچند ترامپ شغل جدید خود را تا حد زیادی به آنها مدیون است، اما رییسجمهور ما هرگز با روسها تبانی و همکاری نکرده است! او فقط ذینفع مداخلات یک کشور خارجی بود اما شراکت فعالی در این عملیات نداشت. محتوای به سرقت رفته در اختیار او قرار گرفت اما او از قبل با سارقان تبانی نکرده بود. این چیزی است که دولت ترامپ و حامیانش در کنگره و رسانهها مدعی آن شدهاند. اما اینها توجیه قابل قبولی برای مردم آمریکا نیست که خواهان نظام انتخاباتی مستقلی هستند.
دیوید فرام در نشریه «آتلانتیک» نوشت: خبری خوب برای آمریکا. روسیه برای انتخاب رییسجمهور به شما کمک کرده است. با این حال، هرچند ترامپ شغل جدید خود را تا حد زیادی به آنها مدیون است، اما رییسجمهور ما هرگز با روسها تبانی و همکاری نکرده است! او فقط ذینفع مداخلات یک کشور خارجی بود اما شراکت فعالی در این عملیات نداشت. محتوای به سرقت رفته در اختیار او قرار گرفت اما او از قبل با سارقان تبانی نکرده بود. این چیزی است که دولت ترامپ و حامیانش در کنگره و رسانهها مدعی آن شدهاند. اما اینها توجیه قابل قبولی برای مردم آمریکا نیست که خواهان نظام انتخاباتی مستقلی هستند.
به گزارش
خبرداغ به نقل از «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: پرسشی که در خلاصه ارائه شده از سوی دادستان کل در خصوص پرونده تحقیقات بازرس مولر بیپاسخ مانده این است: چرا رییسجمهور روسیه، ولادیمیر پوتین با تصمیم برای دخالت در انتخابات ۲۰۱۶ دست به ریسک بزرگی زد؟ اگر هیلاری کلینتون چنان که احتمال میرفت پیروز انتخابات میشد، روسیه هدف انتقامجویی شدیدی از سوی یک دشمن سرسخت قرار میگرفت. احتمال پیروزی ترامپ در انتخابات حتما باید هدیه باارزشی برای پوتین و همفکران او بوده باشد که دست به این ریسک بزرگ زدند اما چرا؟ آیا آنها طرفدار ایدئولوژی او بودند که ماهیتی ضد ناتو، ضد متحدان، ضد اتحادیه اروپایی، به نفع بشار اسد و به نفع پوتین داشت؟ آیا آنها تحت تاثیر بیعلاقگی ترامپ به حاکمیت قانون و دموکراسی قرار گرفته بودند؟ آیا آنها اطلاعات خصوصی و محرمانه مالی ترامپ را در اختیار داشتند؟ آیا معاملات تجاری خاصی در گذشته و احتمالا آینده با او داشته و دارند؟ یا شاید به طور کلی به خاطر بیلیاقتی ترامپ، او را گزینه مناسبی برای تخریب دولت و سیاست خارجی آمریکا میدانستند.
افکار عمومی امید زیادی به تحقیقات بازرس ویژه رابرت مولر داشتند و همچنین جرایمی که احتمالا در این پرونده تحت تعقیب قرار خواهند گرفت. شاید او این مطالبه را محقق کرده باشد شاید هم نه، این چیزی است که به زودی در مییابیم. اما این پرسشها همواره اهمیت خود را حفظ میکنند. ریاستجمهوری ترامپ از ابتدا چالشی برای امنیت ملی و سپس چالشی برای یکپارچگی افکار عمومی آمریکا بوده است. اما این مطالبه عمومی خیلی زود به توسل به ضمانت اجراهای قانونی نیاز پیدا کرد. چنانکه طی دو سال گذشته بارها تاکید کردم، این اتفاق از ابتدا یک اشتباه بود.
اکنون این وظیفه به جایی که از اول به آن تعلق داشته و هرگز نباید از آن خارج میشد، بازگشته است: کنگره. انتخابات میاندورهای ۲۰۱۸ بود که این صلاحیت را بار دیگر در اختیار این نهاد گذاشت. نتیجه انتخابات سال ۲۰۱۶ با دخالت روسیه تغییر یافت و این ادعا که دولت ترامپ تنها ذینفع این مداخله بوده تغییری در اصل موضوع و زیر سوال رفتن مشروعیت ملی و دموکراتیک دولت ترامپ ایجاد نمیکند. ترامپ همچنان رییسجمهوری است که تعداد بیشتری از کسانی که به او رای دادند، خواهان برکناری او هستند و این شغل را به خاطر تجاوز یک نیروی خارجی به حاکمیت و قوانین آمریکا به دست آورده است. اکنون وظیفه کنگره است که با این تهدید برای حاکمیت و استقلال آمریکا برخورد کند. مولر در گزارش خود به اندازه پرسشهایی که مطرح کرده پاسخ نیافته است. آیا مردم آمریکا اکنون که میدانند او مرتکب جرم قابل تعقیبی برای رسیدن به کاخ سفید نشده، با رییسجمهوری که در کاخ سفید نشسته مشکلی ندارند؟