به گزارش
خبرداغ ، بیش از ۲ هزار فقره سرقت در پرونده سارق
سابقهداری است که با استفاده از گریم و کلاهگیس تغییر چهره میداد و دست
به ربودن گوشی افرادی میزد که سوار بر خودرو در حال صحبت با تلفن همراه
بودند. او از یکسالونیم پیش تحت تعقیب پلیس بود تا اینکه با هوشیاری و
اقدام بموقع یک راننده تاکسی گیر افتاد.
از
یکسالونیم قبل گزارشهای مختلفی درباره سرقت گوشی تلفن همراه در سطح شهر
تهران به پلیس اعلام میشد. بررسیها نشان میداد عامل این سرقتها جوان
موتورسواری بود که با نزدیک شدن به طعمههایش گوشی آنها را میقاپید و فرار
میکرد. اغلب مالباختهها سوار بر خودرو و در حال صحبت با موبایلشان بودند
که در یک چشم برهمزدن قربانی سارق میشدند. یکی از مالباختهها میگفت:
حوالی خیابان جمهوری سوار یک خودروی پراید مسافرکش شدم و در صندلی جلو
نشستم. همان لحظه موبایلم زنگ خورد و سرگرم صحبت با گوشی بودم که ماشین پشت
چراغ قرمز توقف کرد. در همین هنگام فردی که سوار بر موتور بود موبایلم را
قاپید و تا به خودم بجنبم فرار کرد. چون پشت چراغ قرمز و ترافیک گیر کرده
بودیم نتوانستیم او را تعقیب کنیم و او به همین راحتی گوشی گرانقیمتم را
سرقت کرد.
شروع تحقیقات
شگرد
بیشتر سرقتها یکی بود و بررسیها نشان میداد سارق برای ارتکاب نقشهاش
از موتورهای مختلف استفاده میکند. گاهی هم سارق تکرو موبایل رانندهها را
که روی داشبورد بود سرقت میکرد و معمولا سرقتها بعدازظهر رخ میداد.
برخی از مالباختهها موفق شده بودند شماره پلاک موتور را یادداشت کنند اما
بررسیها نشان داد که تمام موتورها سرقتی بودهاند.
صاحبان
موتورها مدعی بودند هنگامی که موتورشان را کنار خیابان پارک کرده یا برای
خرید موتورشان را بهصورت روشن رها کرده و وارد مغازه شده بودند، سارق
فرصتطلب آنها را دزدیده بود. کارآگاهان در گام بعدی به چهرهنگاری متهم
پرداختند و با بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته محدوده سرقت، تصویر چهره
سارق را بهدست آوردند. اما سارق از این طریق هم شناسایی نشد.
جدال با راننده تاکسی
حدود
یکسالونیم از سرقتهای سریالی میگذشت تا اینکه عصر پنجشنبه گذشته متهم
تحت تعقیب، با زیرکی و اقدام بموقع یک راننده تاکسی به دام افتاد. ماجرا از
این قرار بود که سارق تکرو، گوشی موبایل راننده تاکسی را که در حال صحبت
بود، قاپید و فرار کرد. راننده تاکسی اما شروع کرد به تعقیب وی و حتی وارد
خیابانهای یکطرفه شد. او در نهایت موفق شد سارق را گیر بیندازد و در یک
لحظه با خودرو به موتورش بکوبد. همین کافی بود تا سارق موتورسوار نقش زمین
شده و دستگیر شود.
اعتراف به ۲ هزار سرقت
متهم
۳۷ ساله است و بررسیها نشان میدهد که یکسالونیم پیش از زندان آزاد
شده. اما چند روز پس از آزادی دوباره نقشه سرقت کشیده و در این مدت بیش از ۲
هزار سرقت در کارنامه خود ثبت کرده است. این دزد تکرو دیروز برای انجام
تحقیقات به دادسرای ویژه سرقت منتقل شد و پس از اعتراف به سرقت با دستور
قاضی ایرد موسی در اختیار مأموران پایگاه هشتم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
در ادامه گفتوگو با این متهم را میخوانید.
پیش از این به چه جرمی در زندان بودی؟
سرقت لوازم خودرو.
چرا پس از آزادی باز هم به سراغ خلاف رفتی؟
وقتی
آزاد شدم پی به حقایق تلخی بردم. همسرم زمانی که زندان بودم بهصورت غیابی
طلاق گرفته و با برداشتن دختر خردسالم به شهرستان رفته بود. هیچ جایی
نداشتم که بروم. از سوی دیگر سابقهدار بودم و کسی به من کار نمیداد. مدتی
کارتنخواب بودم تا اینکه توسط شهرداری به گرمخانههایی که برای افراد
بیسرپناه بود منتقل شدم اما پولی نداشتم که خرج خود را تامین کنم. این شد
که باز تصمیم به سرقت گرفتم. اینبار موبایلقاپی.
هر روز دست به سرقت میزدی؟
معمولا
روزی ۳ تا ۵سرقت انجام میدادم. اغلب سرقتها را در ساعتی که میدانستم
خیابانها ترافیک میشود انجام میدادم. مثل بعدازظهرها تا بتوانم راحت
فرار کنم. البته گاهی هم پیش میآمد که مثلا یکهفته هیچ سرقتی انجام
نمیدادم. عذاب وجدان میگرفتم و توبه میکردم اما به محض اینکه پولهایم
تمام میشد باز وسوسه سرقت به جانم میافتاد.
موبایلها را چطور میفروختی؟
۵نفر
مالخر را میشناختم. راستش تا پارسال که دلار گران نشده بود هر گوشی را
۱۵۰ تا ۳۰۰هزارتومان میفروختم اما امسال هر گوشی هوشمند را معمولا ۵۰۰ تا
۷۰۰هزار تومان میفروختم.
با پولش چه میکردی؟
کمکم معتاد شدم و بیشتر پولی که از گوشیها به دستم میرسید یا خرج موادم میشد یا خرج خورد و خوراکم.
یادت است که چند موتور و چند گوشی سرقت کردی؟
سؤال سختی پرسیدید! موتورها شاید ۵۰ یا ۱۰۰تا. گوشی هم احتمال میدهم بالای ۲هزارتا.
در تصاویری که دوربینهای مداربسته از تو گرفته چهره ات کاملا با الان که دستگیر شدی تفاوت دارد.
چون
خودم را گریم میکردم. کلاهگیس میگذاشتم و به صورتم کرمهای مخصوص گریم
میزدم. گاهی هم عینک دودی میزدم. هر از گاهی هم سبیل مصنوعی میگذاشتم،
چون سابقهدار بودم و اگر با چهره واقعی میرفتم با توجه به اینکه سرم طاس
است خیلی زود شناسایی و دستگیر میشدم. اما در نهایت با پلیسبازی یک
راننده تاکسی گرفتار شدم.
در یکسالونیم گذشته کجا زندگی میکردی؟
گفتم که؛ کارتنخواب بودم و گاهی خودم را قاطی کارتنخوابهای دیگر جا میزدم تا بتوانم وارد گرمخانه شوم.
روزنامه همشهری