میتوان بر این نکته اشاره داشت که چرا حسین پارسایی از تولید نمایشهای آیینی و مذهبی فاصله گرفته و به سمت الیور توییست و بینوایان رفت. اجراهایی که با خلق فضایی شیک و فقرزدایی شده، نوع خاصی از زیباشناسی را عرضه میکنند که قرار است باب طبع فرادستان جامعه باشد.
بازنمایی باشکوه و نکبتزدایی شده جهان دیکنز و هوگو. این البته کار هنر است که بدیلی باشد برای ملال زندگی روزمره، اما تقلیل دادن مناسبات درونی بینوایان به روایت خنثی، سترون و موزیکال تقلیل ماجراست تا جوابگوی ذائقه و سلیقه ثروتمندانی باشد که در به وجود آوردن تضادهای شدت یافته طبقاتی، بیتقصیر نبودهاند.
وضعیتی که نشان از بحرانی شدن مناسبات مادی تولید تئاتر دارد و طبقاتیتر شدن امکان تماشای آن. شب تئاتر میتواند نوری بتاباند بر پیکره مجروح تئاتری که دیر زمانی است میان مردمی بودن و کالایی شدن، دست و پا میزند و گویا در غیاب حمایت مادی دولت، تمشیت امور به سرمایه و بازار سپرده شده است. «شب تئاتر» باید همچون «شب کارگران»، «شب محذوفان»، «شب ما» باشد.
روزنامه جوان با حسین پارسایی کارگردان نمایش گفتگویی کرده که بخش هایی از آن را در ادامه می خوانیم:
به نظر خود شما قیمت بلیت این نمایش برای عموم مردم قابل تهیه است؟
واقعیت این است که هزینه بلیت تمام شدهی بینوایان بیش از آن چیزی است که امروز برای فروش قیمت گذاری شده است.
اگر بینوایان که ما از آن آشنایی داریم، اثری مردمی نیست، پس چه اثری میتواند اثری مردمی باشد؟ اگر در واقع ما نتوانیم این مفاهیم را که برای همه دورهها و ملت هاست در قالبهای نمایشی اجرا کنیم پس چه نمایشی را باید اجرا کرد؟
بینوایان هیچ بودجه و هیچ سرمایه دولتی را تحت تاثیر قرار نمیدهد. نمایشی مستقل است مثل نمایشهای دیگری که از بخش خصوصی ارتزاق میکند. امیدوارم کمی صادقانهتر و منصفتر نظر دهیم و اجازه دهیم هرکس در فضای ذهنی خودش تنفس کند و در جایگاه خودش فعالیت کند.
وزیر ارشاد هم به نقدها واکنش نشان داده و گفتهاند که ما جلوی تئاتر لاکچری میایستیم آیا از نظر شما بینوایان یک نمایش لاکچری یا یک نمایش تجاری است؟
من از صحبت وزیر محترم هیچ کنایه یا برداشت دیگری نمیکنم و همراه و همسو با فرمایش ایشان هستم. «اولیورتوئیست» و انشاءالله «بینوایان» از نمایشهایی است که مورد توجه مردم قرار گرفته و مردم علاقمند به نمایشهای متفاوت هستند که موزیکال بودن آن نیز بخش دیگری از علاقهی مردم میتواند باشد. من فکر میکنم ما موظف هستیم تولید کنیم و مردم با سلیقههای مختلف میآیند میبینند؛ که مردم نه تنها آنها را لاکچری نمیدانند بلکه آن را از جنس خود و حرفی از جنس زمان میدانند و از آن حمایت میکنند
روزنامه صبح نو نیز نوشت:
اشراف نفتی در پیوند با ورشکستههای عرصه هنر، پروندههای تلنبار شدهشان در دادگاهها را پشت شاهکارهای «دیکنز» و «هوگو» پنهان میکنند.در دوران سلطه «نتفیلیکس» و بازیهای رایانهای، اهالی تئاتر فرصت زیادی برای اثبات مفید بودن خود ندارند. تئاتر باید به ریشههای تاریخی و آیینی خود بازگردد. تئاتر ما میتواند با رجوع به انبان فرهنگی تاریخی خود دست به ابداع بزند و سبکی تازه پیدا کند. تئاتر ما باید از رجوع نوستالژیک به تعزیه و روحوضی دست بردارد و بندهای فرمالیسم جعلی را از دستان خود باز کند. تئاتر ایرانی اگر سودای تاثیرگذاری دارد باید از پول مفت درآوردن انصراف دهد و غارتگران بیتالمال را از پشت صحنه اخراج کند.