کد خبر: ۷۸۷۶۴۳
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۳۹۷ - ۲۰:۲۸
تعداد بازدید: ۵۲۶
علیرضا علیفر می گوید در خانه استیجاری زندگی می کند و ماشین هم ندارد، اما از زندگی اش راضی است
توضیحات سرهنگ علیفر درباره گزارشگری عجیبشبه گزارش خبرداغ ، علیرضا علیفر معروف به «سرهنگ علیفر» یکی از پرسروصداترین گزارشگران فوتبال در ایران است. او به سبب سبک خاص گزارشگری و همچنین نکات مختلفی که در گزارش هایش دارد، مورد توجه فوتبال دوستان قرار می گیرد. این هفته در جریان بازی فولام - آرسنال برخی از کاربران شبکه های اجتماعی از انرژی پایین سرهنگ علیفر نوشتند و گفتند او علیفر همیشگی نبود! همچنین روز سه شنبه در اتفاقی تلخ بهرام شفیع گزارشگر قدیمی تلویزیون درگذشت و این ها باعث شدند تا به سراغ یکی از قدیمی ترین گزارشگران فوتبال برویم و گپی با او بزنیم.

 

* آقای علیفر، روز سه شنبه اتفاق تلخی برای اهالی صداوسیما و در مجموع ورزش افتاد.

تسلیت می گویم به جامعه ورزش، آقای شفیع از همکاران خوبمان بودند و من واقعا شوکه شدم. تسلیت می گویم به تمام جامعه ورزش و شما.

 

* شما با زنده یاد شفیع همکاری داشتید؟

ایشان قبل از من در صداوسیما بودند و در گروه ورزش شبکه یک حضور داشتند، گروه ورزش شبکه سه هم از دل همین شبکه یک بیرون آمد. ما چند بار با هم گزارش کردیم و ایشان هم که در ورزش و مردم جایگاه خود را داشتند.

 

* در بازی آرسنال - فولام، اینطور احساس شد که شما با لحن آرام گزارش می کنید تا به توی دروازه برسید!

این ها مسائل فنی است و مربوط به صدا بردار است. خود گزارشگر نقشی در این قضیه ندارد و نیازی به این کار نیست. گزارش خودش فرود و فراز دارد ولی آن که گزارش صدای ضعیف داشته و شنونده صدای ضعیف بشنود مربوط به مسائل فنی هست. مربوط به صدا بردار هستش خود گزارشگر نقشی در این قضیه ندارد و نیازی به این کار نیست.

 

* اما اینطور به نظر می رسید که داستان از طرف شما باشد، مثلا توی دروازه ها هم آرام بودند!

توی دروازه بود که 2 بار روی گل وجود داشت (با خنده). ولی خب یک مقدار پایین تر بود و البته باز مربوط به نکته اول که شما گفتید نمی شود! وقتی که صدا را کم کنیم و صدا را نشنویم مربوط به صدا بردار هستش خود گزارشگر نقشی در این قضیه ندارد! البته یک مقدار من در این بازی حالت سرما خوردگی داشتم شاید مقداری مربوط به آن باشد الان هم میبینید که صدایم کمی گرفته است. البته من صدای خودم را نمی شنوم و فقط اشاره می کنند که شروع کن، ما هم شروع می کنیم... اگر مشکلی باشد حتما به ما می گویند.

 

* ما فکر کردیم این از طرف شما بوده تا خوراک به دابسمشی ها بدهید. اصلا تا حالا به فکر خوراک دادن به این دوستان بوده اید؟

من تنها کسی بودم که وقتی دابسمش آمد و کسی این پدیده را نمی شناخت، از آن حمایت کردم، از همه افراد حمایت کردم. در دابسمش کسی ادای من را در نمی آورد و من ناراحت نمی شوم! وقتی کسی تقلید صدا می کند، ممکن است صاحب صدا ناراحت شود، یعنی مثلا این دوستان ما که در عروسی یا تلویزیون تقلید صدا می کنند، این ها تقلید می کنند و می شوند عادل فردوسی پور و جواد خیابانی. من اگر آنجا باشم از این کار خوشم نمی آید چون این می شود ادا در آوردن! ولی وقتی صدای من را پخش می کنند و مردم شاد می شوند، چرا باید ناراحت شوم؟!

 

من خودم به آن ها خوراک می دهم، با من مشورت می کنند و قبل از انتشار فیلم ها را برایم می فرستند و می پرسند کدام گزارش خوب است و کدام نه؟ من هم به همه شان کمک می کنم. اصلا یک چیزی بگویم؛ مطرح بودن برای کسانی که در جامعه هستند یک هدف است! وقتی من علیفر دائم در خروجی رسانه ها هستم که یکی از طرقش همین دابسمش است، در چنین شرایطی من چرا باید ناراحت باشم؟ این کسانی که ناراحت می شوند، سلیقه خاصی دارند و به طور عام نباید ناراحت شوند.

 

* این روزها خیلی با الگو گرفتن از عادل فردوسی پور، سرهنگ علیفر و... می خواهند گزارشگر شوند، نظر شما چیست؟

این را صراحتا بگویم که گزارشگر شدن در تلویزیون پول ندارد! انسان دو تا انگیزه می تواند برای کار داشته باشد. بعضی ها دنبال زندگی مرفه هستند و دنبال کارمندی نمی روند و می روند دنبال کاسبی. من خودم از جوانی دوست داشتم اعتباری در جامعه داشته باشم اما کسی هم از پول بدش نمی آید! من از ابتدا افسر نیروی انتظامی بودم و کارم را با تمام سختی هایش دوست داشتم. بعد ده سال رفتم تلویزیون در عمل هم گزارشگر تلویزیون بودم هم افسر پلیس، من در شغل اولم حقوق بگیر بودم و یک درآمد کم داشتم، الان هم که بازنشسته شدم هنوز بهم میگن سرهنگ علیفر! و این یک عنوانی است که تا زنده باشم رویم هست، من به تلویزیون رفتم تا اعتبار کسب کنم و شناخته شوم!

 

من همیشه زندگی کارمندی داشتم، همین حالا هم ماشین ندارم و در خانه استیجاری زندگی میکنم، اما به چیزهایی که خواستم رسیده ام.  کار روزنامه نگاری هم مثل گزارشگری است و پولی در آن وجود ندارد!

 

* خیلی از همکارانتان در شهرستان ها گزارشگران بی طرف نیستند...

ببنید باید بی طرف باشند! نمی گویم که هیچ تیمی را دوست نداشته باشند اما می گویم باید بی طرفی را در گزارش رعایت کنند. علاقه اتفاقا خیلی هم خوب است، اما به شرطی که حد و مرزها رعایت شوند.

 

گزارشگر هم می تواند طرفدار تیم های خارجی یا ایرانی باشد ولی نباید نشان بدهد! وقتی گزارش می کند باید کاملاً بی طرف باشد، مخصوصا در مورد تیم های ایرانی! از قول سرهنگ علیفر به جوان ها بگویید فوتبال را مثل فیلم سینما ببینند یعنی بعد از دیدن آن در محیط بیرون دوست باشید، طرفدار تیمی که برده به تیم بازنده باید دلداری بدهد این ها اگه تو جامعه رعایت بشود، فوتبال خیلی چیز قشنگ تری خواهد بود. ولی اگه اینطور شد که آدمی که تیمش باخته تا 4روز مغازه رو باز نکند، این اصلا سم است و فوتبال نبیند بهتر است.

 

در شهرستان های ما گزارشگرها تحت فشار هستند، من چند بار با آن ها صحبت کردم گفتم چرا اینطور گزارش میکنید که گفتند ما تحت فشاریم اگه از تیم طرفداری نکنیم ممکن است شغلمان را از دست بدهیم مردم به ما بدبین شوند و بگویند به شهرت تعصب نداری این ها به کل به خاطر اجبار این کار را میکنند!

 

* اما مثلا سرخابی ها هم می گویند چرا ما نباید گزارشگر خودمان را داشته باشیم؟

نه نباید اینطور باشد، همه گزارشگرهای تهران هر کدوم طرفدار استقلال یا پرسپولیس هستند ولی این را در بازی نشان نمی دهند چون با بیست میلیون مخاطب رو به رو هستند اگه بخواهد از یکی از این تیم ها طرفداری کند، 10میلیون دیگر رو از دست میدهد و به خاطر اعتبار و آبروی خودش هم که شده باید بی طرف باشد.

 

* خیلی ها می گویند در گزارش های عربی بیشتر از فارسی هیجان وجود دارد، قبول دارید؟

در گزارش من هیجان بیشتر از بقیه گزارشگران ایرانی است، چون من سبک خاصی گزارش می کنم و مثلا در خیابان کسی من را می بیند نمی گوید سلام آقا علیفر! می گوید تووووی دروازه! این در جامعه پذیرفته شد که من اینطور گزارش کنم. اما در بعضی از گزارشگران هیجان کمتری دیده می‌شود، من هیجانی که در گزارش خودم وجود دارد را تائید می کنم اما آنچه در گزارش های عربی وجود دارد کاذب است! فوتبال 90 دقیقه است، کشتی نیست که 5 دقیقه ای تمام شود. مخاطب باید 90 دقیقه پای تلویزیون بنشیند و حوصله اش سر نرود. گزارشگر باید بیننده را نگه دارد اگر بخواهیم 90 دقیقه جیغ و داد کنیم که این مخاطب فحش می دهد!

 

در فوتبال روی صحنه های حساس که توپ جلوی دروازه و محوطه جریمه است، باید هیجان داد اما گزارشگر عرب از نظر من مردود است چون تمام 90 دقیقه فریاد می زند!

 

* حالا جدا از گزارش عربی، شما گزارش های خارجی دیگر را گوش می دهید؟

من همه گزارش های خارجی را گوش می دهم و اصلا نحوه گزارشگری شان را مطالعه می کنم. مثلا یک گزارشگر در ایتالیا به نام زامپا وجود دارد که مثل عرب ها 90 دقیقه فریاد می زند و این مورد تائید هیچ کس نیست، نه فقط ایرانی. خود این آقای زامپا خیلی محبوب است اما 90 درصد مردم او را فحش می دهند! او طرفدار رم است اما وقتی گزارش می کند خیلی ها صدای تلویزیون را می بندند. من چندین نفر دوست و فامیل در ایتالیا دارم که می گویند وقتی این گزارش می کند، مخالفانش صدای تلویزیون را می بندند.

 

هرچیزی در زندگی متعادلش خوب است، حتی دوست داشتن یک تیم. حتی اگر فرزند و خانواده ات را خیلی دوست داشته باشی خودآزار می شوی، در گزارشگری هم هرچیزی در حالت افراط باشد، مخاطب را اذیت می کند.

 

* درباره ایرانی ها نمی پرسم چون هجمه ایجاد می شود، اما این را می توانید بگویید که طرفدار کدام تیم خارجی هستید یا دوست دارید بازی تیم خاصی را گزارش کنید؟

درباره ایرانی ها باید بگویم که بی طرف هستم اما چون از جوانی در دانشکده افسری بودم و در تیم پاس هم حضور داشتم، طرفدار این تیم بودم، تیمی که بالاتر از پرسپولیس و استقلال قرار می گرفت. اما بعدا پاس را به همدان دادند و بعد رفت دسته سه و نابود شد. ته دلم همیشه پاسی بودم و هستم اما در مورد استقلال و پرسپولیس سعی می کنم بی طرف باشم و در موقع گزارش برای این تیم ها هم کاری نکنم با احساسات مردم بازی شود و در واقع به احترام نیمی از مردم که پرسپولیسی هستند و نیم دیگر استقلالی، همیشه سعی کردم وقتی تیم ها ضعیف هم بازی می کنند طوری بگویم که با احساسات مردم بازی نشود.

 

در مورد خارجی ها حساسیت خاصی ندارم و هر تیمی که خوب بازی کند را دوست دارم، اما روی مربیان حساس هستم و دوست دارم مربی که از او خوشم نمیاید تیمش هم نبرد! 

 

* به جز آقای گواردیولا از کدام مربی خوشتان نمی آید؟

نه نه اینطور نیست که از آقای گواردیولا خوشم نیاید، این را طوری مطرح کنید که منظور من به مخاطب برسد. من خود آقای گواردیولا را دوست دارم و کاراکتر خوبی دارد.  خونگرم است و وقتی کنار زمین می ایستد من لذت می برم.

 

* موهایش هم مثل ویدال نیست که مشکل دار باشد!

بله موهایش هم مشکلی ندارد (با خنده). اما من فنی قبولش ندارم، مثل آقای کی روش که خیلی دوستش دارم و بارها هم گفته ام، آدم با اخلاق، باجنبه، با لبخند و... اما از لحاظ فنی ایشان را قبول ندارم و می گویم آقای کی روش باید نفر دوم باشد، مثل دوران کارش در منچستریونایتد! به غیر از ایشان، آقای مورینیو هم تمام شده، من ایشان را 7-8 سال قبل قبول داشتم ولی الان تمام شده و چیزی برای ارائه ندارد.

 

ورزش سه

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظر شما
در زمینه ی انشار نظرات مخاطبان رعایت چند نکته ضروری است
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید خبر داغ مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است خبر داغ از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب, توهین یا بی احترامی به اشخاص ,قومیت ها, عقاید دیگران, موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه های دین مبین اسلام باشد معذور است. نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نام:
ایمیل:
* نظر: