به گزارش خبرداغ ، حسین فرحبخش که این روزها فیلم سینمایی «دشمن زن» به تهیهکنندگی او در حال اکران است میگوید پرداخت پولهای هنگفت که معلوم هم نیست از کجا آمده توقعات را بالا میبرند.
این روزها نام حسین فرحبخش به دلیل اعتراضش به نحوه اکران فلیمش، «دشمن زن» و دعوای او با رامبد جوان جنجالساز شده است، گرچه نام او همیشه به عنوان تهیهکنندهای جنجالی مطرح بوده است. موضوع صحبت ما با او اما درباره ماجرای دعوای این روزهایش نیست و پولشویی در سینما مبحثی بود که با این تهیهکننده مطرح کردیم. فرحبخش که معتقد است برخی با رانتهای دولتی و به دلیل منتسب بودنشان به قدرت پولهایی را وارد سینما میکنند در گفتوگو با خبرآنلاین نقطه نظراتش را درباره این بحث داغ با ما در میان گذاشته است.
در سالهای اخیر سرمایههایی وارد سینما شدند اما منبع نامشخصی دارند ورود این پولها منجر به اتفاقهایی هم شده که چندان مثبت نبودند. به عقیده شما این پولها بیشتر با چه هدفی وارد عرصه سینما شدند؟
یکی از بهترین سوالهایی که در این سالها در این زمینه شده همین سوال است، سرمایههایی که منبع نامشخص دارند. من هم روی همین بحث جلو میروم. همین پولها و سرمایهها به عقیده من در این سالیانی که وارد شدند سینما را نابود کردند. از سالهای 85 و 86 بود که پولهایی با منابع نامعلوم وارد پروژههای مختلف شدند و بعد هم در دهه نود به اوج خودشان رسیدند.
از سالهای 90 به بعد هم به سریالهای شبکه نمایش خانگی نیز ورود پیدا کردند...
بله، دقیقا. عوامل مختلفی است که این پولها را وارد سینما میکند، یکی اینکه سرمایهگذارها را با رقمهای فروش بالا از فیلمها وارد این کار میکنند، مثلا فیلمی بیست میلیارد فروش داشته و دو میلیارد خرج ساختش شده، سرمایهگذار پیش خودش میگوید این چه کاری است که من ظرف چند ماه این مقدار زیاد سود میکنم. دوم اینکه افرادی پولهای نامشروعی از راههایی به دست میآوردند تحت عنوان زد و بند و آن پولها را وارد سینما میکنند و این پولها این روزها در سینما بیداد میکند. این افراد یا داماد فلان رئیسجمهور و فلان وزیر هستند یا پسرخاله فلان امام جمعه. همهشان هم رانت دولتی دارند، حالا اجازه بدهید من رانت را هم تعریف کنم، برخی فکر میکنند مثلا من اگر بیایم علنی جیب شما را بزنم اسمش رانت است، اما نه این کاملا مشخض است که دزدی است، رانت یعنی بنده به دلیل منتسب بودنم به دستگاه حکومتی یکسری اطلاعات را دارم که بقیه آن را ندارند. یا مثلا من یک موقعیتی را به دلیل نزدیکی با عوامل قدرت دارم که شما و دیگران آن را ندارید. مثلا قرار است هفته آینده بنزینی که تا به حال کوپنی بوده آزاد شود و کسی هم از آن خبر ندارد. برای مثال وزیر نفت هم پسرخاله من است و من هم این خبر محرمانه را میشنوم و ده تا ماشین 500 میلیونی میخرم، بنزین که آزاد شد ماشینها من هم هر کدام یک میلیارد میشوند. بعد هم میگویند خب خریدیم گران شده است اما نمیگویند از چه طریقی از این اطلاعات مطلع شدند که یکدفعه ماشین خریدند و اینطور سود کردند. این اسمش رانت است، چون موقعیتی است که یک نفر دارد و بقیه ندارند.
یعنی میگویید این مسائل در سینما هم اثرگذار است؟
بله، همینطور
است. در سینما البته قشر کمی هم هستند که به دلیل مسائل اخلاقی وارد
میشوند. این عده فکر میکنند سینما جایگاهی است برای عیش و نوش و این
حرفها. یک چیزهایی شنیدند اما وقتی وارد این عرصه میشوند با شکست سنگینی
رو به رو میشوند، البته شاید اولش خیلی هم متوجه نباشند. آنها گول
میخورند، مثلا اگر یه نفر با خنده و مهربانی با آنها صحبت کند فکر میکند
خدای ناکرده به او تفقد ویژه دارد، نمیداند که آن بنده خدا او را آدم حساب
کرده که با او صحبت میکند. این مسائل باعث توهم خیلی از آدمها میشود.
عده دیگری هم هستند که با وارد کردن پولهای هنگفت که معلوم هم نیست از کجا
آمده توقعات را بالا میبرند. مثلا تهیهکننده و کارگردانی فیلمی با
سرمایه یک آدم پشتپرده ساخته و گفته هر چه بازیگر در سینماست میخواهم در
فیلمم جمع کنم. مشخص است تو وقتی به آدمی که دستمزدش 50 میلیون است 250
میلیون میدهی با کله میآید و برایت بازی میکند.
پس شما هم معتقدید پولشویی در سینما موجب بالا رفتن هزینه تولید فیلمها و دستمزدها میشود؟
بله، من معتقدم به نظر من این اوج رذالت یک نفر در سینماست که با این پرداختها تمام سیستم و حساب و کتابها را بر هم میزند و توقعها را بالا میبرد. برخی تهیهکنندهها و کارگردانها پولهایی را میدهند که باعث نابودی سینمای ایران میشود. البته این را هم بگویم که تعریف پولشویی در ایران خیلی جدی نیست و این واژه به آن صورتی که فکر میکنیم جا نیفتاده است و خیلیها شاید هنوز ندانند که پولشویی یعنی چه. اما اینکه پولهایی با زد و بند و رانت را وارد سینما کنی و بگویی من برای سینما هزینه کردم و آدم خوبی هستم و کار فرهنگی میکنم هم اسمش کار فرهنگی نیست. این افراد باید بدانند که فرهنگ این مملکت را با این حرکت نابود میکنند. دستمزدهای بی حساب و کتابی که به افراد پرداخت میشود باعث میشود آن آدم دیگر نتواند به کمتر از آن پول راضی شود و این چرخه بالا رفتن هزینهها را در پی دارد. از طرفی یک نقشی را به بازیگری پیشنهاد میدهند و او نمیخواهد آن را بازی کند، یکدفعه رقمی نجومی به او پیشنهاد میدهند و آن بازیگر هم بیخیال همه چیز کار را میپذیرد! این یعنی چه؟ البته طبیعی است وقتی به کسی که در کارهای قبلی 50 میلیون تومان میگرفته الان 500 میلیون میدهند روی پرده دایره هم میزند. این یعنی افراد را با پول تطمیع کردن نه کار فرهنگی کردن. بقال سر کوچه ما هم این پولها را بیاورد میتواند بازیگران زیادی را جمع کند و به هر کدامشان رقم بالا دستمزد بدهد اما این کار افتخار نیست. جالب اینجاست افرادی هم این کارها را میکنند که مدعی فرهنگ هستند، اما به تاریخ سینمای ایران خیانت میکنند.
البته این روزها اسپانسرهای زیادی هم پشت برخی فیلمها هستند و شاید همین هم دلیل برخی پرداختهاست...
این
بحث را قبول ندارم، بر فرض اینکه اسپانسر هم وجود دارد، شما فکر کنید یک
نفر در جایی کار میکند و حقوقش دو میلیون تومان است، بعد او را به همان
کاری که انجام میداده دعوت میکنند اما با ده میلیون تومان حقوق و او
متوجه میشود در کار جدید پشت پرده جنایت هم میکنند! او باید تن بدهد به
این کار؟
با همه این اوصاف به نظر شما چطور میشود جلوی ورود این سرمایهها را به سینما گرفت؟
فقط
و فقط صنف واحد تهیهکنندگی. زمانی که صنف تهیهکنندکی واحد بود یک مورد
هم از این پولها در سینما نبود، از زمانی که آن را چهار تا کردند این
پولها پیدا شد. منابع قدرت حتی این صنوف تهیهکنندگی را هم دور میزنند و
پروانه ساخت میگیرند. آن زمانی که صنف واحد بود ما اجازه چنین کارهایی را
نمیدادیم، البته حالا هم داریم به جایی میرسیم که دوباره این صنف واحد
تشکیل شود. برای مثال این نکته را هم برایتان بگویم که در پویا فیلم که
کاملا خصوصی است فیلمها با سرمایه خودش ساخته میشود، حتی به جرات میگویم
اگر وام هم به فیلمهایی که در این موسسه ساخته میشود تعلق میگیرد اگر
به بقیه فیلمها مثلا 500 میلیون تومان میدهند به ما 50 میلیون میدهند.
البته در این میان سازمانهایی امثال اوج و فارابی هم هستند که سرمایههایی
را وسط میآورند و فیلم میسازند و اتفاقا پولهای هنگفت هم میدهند و
نتیجه کارشان هم مشخص است. با همه این حرفها اما اگر صنف تهیهکنندگی واحد
شود این سرمایهها فقط و فقط در انحصار تهیهکننده حرفهای قرار گرفته
میشود و تهیهکننده حرفهای حتی اگر سرمایهگذار هم شخص دیگری شود این
پولها و دستمزدها را به کسی نمیدهد. این روندی که در حال حاضر در بحث
هزینهها و پرداخت دستمزدها رایج شده به نظر من چیزی جز ضرر و خسارت ندارد.
مسئولان ما هم اینقدر دغدغههای دیگر دارند که دیگر فرصتی برای شفافسازی
آمار و ارقام این مباحث ندارند.