١-شفر که پیش از این دوبار صابون قلعهنویى به تنش خورده بود، حتى پس از
«سوپرگل» مامه تیام، بىخیال تمرکز مردانش نشد و در واقع استقلال،
دفاعىترین بازىاش را همچنان ادامه داد!
ترس شفر، بابت گزیده شدن از هر سیاه و سپیدى، هنگام مصدومیت رامین سهرابیان
دیدنى بود! مرد آلمانى، قبل از همه و زودتر از بقیه، شدت وخامت آسیب
سهرابیان را دید و به آن پى برد! با چه حدت و با چه پیگیرى هم!
شفر مىدانست که پیش از این دو بار، در دقایق موسوم به «امیر تایم» بازى را
تقدیم حواسجمعى ذوبآهن کرده است، پس دنبال این بود که ماجرا برایش تکرار
نشود!
شفر باید گل نمىخورد، آنهم در غیاب امید ابراهیمى و داریوش شجاعیان! لطف
حرکات دفاعى استقلال در این بود که توپ را مال خود مىخواست و با دفع توپ و
«بزنبره»، حریف را سواره و خود را پیاده نمىخواست!
خیال شفر، راحت نیست! نحوه بازى دو تیم، گواهى مىدهد بر پیشآمد هر نوع اتفاقى!
جپاروف، مکمل تیام
٢- سه گله شدن استقلال که با تکمهاجمى به نام تیام بازى مىکرد، شاهکار
بازى این تیم بود! حتى در ارائه یک بازى دفاعى، تیم شفر، براى گل زدن هم
فکر و اندیشه داشت و هم راهکار!
مامه تیام، تنها بود ولى کمکار و از بازى بیرون رفته، نبود! تیام باید به
اجراى تاکتیکىترین بازى خود دست مىزد و چنین هم کرد! در جاگیرى دقیق، در
زدن ضربه آخر هدفشناس!
استقلال را تیمى دیدهایم که «بازىمحور» بازى مىکند! حرکات منجر شده به
پا به توپ شدن جپاروف، حفظ توپ و دریبل جپاروف و سپس پاس به عقب او، که
تیام را در نقطه مطلوب دید، اوج بازى گروهى و بهترین پرده از یک سلسله
حرکات منطقهاى بود!
آرى، تیام دیدنى پا به توپ مىشود ولى آنچه از جپاروف دیدیم هم شاهکارى از
عملکرد فردى، در خدمت یک مجموعه تیمى بود! فرشید اسماعیلی هم در این دایره،
از مردان کلیدى استقلال بود!
شفر که بىقرارترین مرد میدان بود، مردانش را خونسرد، حواسجمع و ششدانگ
مىخواست! استقلال عصبى، هم بازى را مىباخت و هم مسابقه را واگذار مىکرد!
نبرد شفر- امیر در حساسترین نقطه به سود شفر تمام شد!
چه بردى!
٣- استقلال برد و خیالمان از جانب شفر و مردانش راحت است که در لیگ آسیا، بهترین نمایش خود را ارائه مىکنند!
استقلال دیگر آن تیم نیست که براى برنده شدن، به خودزنى رو مىآورد و
فوتبالش را خراب مىکند! تیم شفر، نتیجه را از دل بازى استخراج مىکند!
شاهد این ادعا، همین مسابقه آخر که هم خودش بازى کرد و خوب هم بازى کرد و
هم مجال بازى کردن و بر میدان مسلط شدن را از حریف گرفت! حریفى «بدقلق» و
بازىخرابکن و حریفآزار، به نام ذوبآهن!
«گربه سیاه همیشگى، انگار که دم حجله» کارش ساخته شده باشد! استقلال
سختترین پیکارش را برد، آنهم چه بردنى! با بهترین تدابیر و با مناسبترین
راهکارهاى تاکتیکى که بدلى بود براى بازى تقابلى ذوب! براى بازى تأخیرى و
دردسرآفرین مردان امیر!
اشکال وارد بر تیم امیر این بود که به تیمى چغرتر و به تیمى باارادهتر،
برخورد کرد! در یک کلام، زور «امیر» نرسید! هر کار کرد، تیغش نبرید! به
نوشته خبرورزشی، استقلال برد! ذوبآهن هم مىتوانست برنده باشد! به شرط
آنکه شفر هم مثل امید ابراهیمى و داریوش شجاعیان، حق بازى نداشت!