حالا بگذریم از اینکه اگر این کار را مثلا جعفر پناهی یا فیلمساز غیرارگانی دیگری میکرد، چه میشد و چه فریادهایی که هوا نمیرفت. کما اینکه وقتی همین ناصرخان به تلویزیون رفت و چند کلامی با مهران مدیری حرف زد، دیدیم که چگونه مدیران ارزشمحور تماشای چهره ٩٠ ساله ناصرخان را به صلاح فرهنگ مردم ندانستند و برای جلوگیری از انحراف تماشاگران حکم به حذف آن قسمت از برنامه دادند...
حضور ناصر ملکمطیعی در پوستر لاتاری به یادمان میآورد که ماجرای تبلیغات لاتاری و البته همسنگران لاتاری به جاهای خوب خوبش رسیده. یکی بهنوش بختیاری را صدا میکند تا در دانشگاه از فیلمش تعریف کند و دیگری هم وقتی میبیند ملکمطیعی به مهرشهر کوچ کرده، تا میبیند تنور داغ است نان را میچسباند و بدبخت ناصرخان را میکشد میبرد به سینما که یعنی ایشان هم فیلم ما را قبول دارند. بههرحال شیرین حکایتی شده!!!