يعني اگر قرار بود مربي كروات يك عمر در مورد اين موضوع براي هواداران توضيح بدهد، نميتوانست به اين خوبي منظورش را برساند و به اندازه اين چهار تا جملهاي كه مسلمان به زبان آورد، افكار عمومي را اقناع كند! حالا ميتوان فهميد برانكو در طول اين مدت از دست مسلمان چه عذابي كشيده و چطور به مرحلهاي رسيده كه حاضر شده بر خلاف ميلش يكي از بهترين بازيكنان تيمش را نيمكتنشين كند.
آنچه مسلمان جمعهشب به زبان آورد، يك مشت ادعاي واهي، نامربوط و منفعتطلبانه بود كه با لحني سرشار از غرور و تبختر به زبان ميآمد؛ از لطفي كه اين آقا و دوستانش در سه سال گذشته به پرسپوليس كردهاند تا نيتخواني در مورد استراتژي باشگاه براي فصل نقلوانتقالات و البته طعنه و كنايه به تمديد قرارداد محسن ربيعخواه. مسلمان آن شب نشان داد در تمام طول اين مدت، «نيمكت ذخيرهها» بهترين جايي بوده كه برانكو بزرگوارانه ميتوانسته به او ببخشد.
استاد ميفرمايد: «باشگاه منتظر است پنجره باز شود تا بعد در مورد تمديد قرارداد بازيكنان تصميم بگيرد»؛ گيريم كه اينطور باشد، اما آيا چنين رويكردي جرم است؟ چطور يك بازيكن بيستوچند ساله هر فصل ميتواند تيم بزرگي مثل پرسپوليس را معطل امضاي شاهانه خودش كند، اما باشگاه نميتواند چند صباح منتظر بماند تا اگر محروميتش رفع شد، در بعضي پستها بازيكن باكيفيت و كمادا بگيرد؟
استاد ميفرمايد: «به فرض كه با من مشكل دارند، براي تمديد قرارداد كمال چرا پا پيش نگذاشتهاند؟»؛ اتفاقا چه مثال خوبي، همين آقاي كاميابينيا در دو فصل گذشته چقدر براي تمديد قراردادش ناز كرد؟ حالا واقعا پرسپوليس حق ندارد پيش از هر اقدامي حداقل از اين مساله ساده باخبر شود كه آيا امكان جذب بازيكن را دارد يا نه؟
استاد ميفرمايد: «اعتصاب كرديم، جريمهمان كردند و حالا ميگويند تمديد كنيد تا جريمهها را ببخشيم»؛ به خدا كه خيلي هم مهربانانه برخورد ميكنند. جريمه اعتصاب و اين قبيل رفتارهاي ساختارشكنانه حتي با تمديد قرارداد سفيدامضا هم نبايد بخشيده شود. مگر بازيكنان تا به حال يك ريال از پاداش قهرمانيشان را بخشيدهاند كه باشگاه جريمه رفتارهاي كودكانه و خودخواهانه آنها را ببخشد؟
استاد ميفرمايد: «برانكو امروز به بازيكناني بازي داد كه قرار است جلوي الجزيره هم بازي كنند»؛ خب بفرماييد شما ارنج كنيد، تعارف نداشته باشيد لطفا! اين دومين بار است كه مسلمان به وضوح در پيشگاه رسانهها در كار مربي تيم دخالت ميكند. او قبلا يك بار ديگر هم همين خبط را در برنامه نود مرتكب شد كه گويا يكي از عوامل آغاز اختلاف نظر بين او و برانكو اصلا همان داستان بود. با اين اوصاف گويا بايد حرف و حديثها را در مورد بدقلقيهاي بيپايان مسلمان در تمرينات قبول كرد؛ وقتي او در «عيان» با مربياش اينطور تا ميكند، ببينيد در «نهان» چهها كرده...!
همه آنچه استاد فرمودند يك طرف و اين جمله دردناك و استخوانسوز يك طرف ديگر: «سال اولی که آمدیم، پرسپولیس را از منجلاب بیرون کشیدیم و نایبقهرمان شدیم. در دو سال اخير هم قهرمان شدهايم»؛ خوب است آقاي مهندس به كارنامه خودش قبل از حضور در پرسپوليس و شاگردي برانكو نگاه كند تا ببيند چه كسي چه كسي را از منجلاب بيرون كشيد. تا سه سال پيش سر نخواستن مسلمان دعوا بود و باشگاهي مثل ذوبآهن او را به صد ميليون تومان حق رشد نسيه فروخت، اما پرسپوليس طوري اين مهره سوخته را زنده كرد كه حالا پز پيشنهادهايش را ميدهد. به نوشته بانک ورزش، محسن مسلمان جمعهشب با حرفهايش برانكو را روسفيد كرد؛ فقط كاش او زودتر لب باز ميكرد تا مردم اصل داستان را ميفهميدند و بيهوده با شعارهايشان در اين مدت، فشار پيرمرد بينواي كروات را بالا و پايين نميكردند!