پپ در آن کتاب می گوید برای شناخت و نزدیکی بیشتر با فوتبال یک کشور باید با زبان آنها صحبت کرد و به مرور با فرهنگ آنها آشنا شد.
اتفاقی که مابین مترجم برانکو و محسن مسلمان افتاده است دقیقا به مشکلی بر می گردد که سالها است با برانکو ایوانکوویچ داریم. برانکو که یک فرد آکادمیک است پس از سالها اقامت در ایران هنوز نمی تواند یک مصاحبه ساده با مطبوعات به زبان فارسی داشته باشد و همواره مجبور است که مترجمی همراه خودش داشته باشد.
شاید این ایراد را دیگر مربیان کروات که به ایران آمده بودند هم داشتند و مردانی چون استانکو و بلاژویچ هم با مترجم سخن می گفتند اما با توجه به مدت زمانی که آنها در قیاس با برانکو بودند باید ایراد بزرگی به برانکو بگیریم که چرا در طی این سالها همواره با مترجم سخن گفته است.
اشکال دیگر برانکو این است که چون شفر و کارلوس کی روش به زبان انگلیسی هم سخن نمی گوید که بتوان حرفهای او را درک کرد و این کار کاملا غیرحرفه ای است زیرا کی روش و شفر هم می توانستند بدون آن که فشاری به خودشان بیاورند به زبان های کشورهای خودشان صحبت کرده و پل ارتباطی انگلیسی را ببندند.
البته باید گفت انگلیسی صحبت کردن کی روش هم در بسیاری از مواقع تولید سو تفاهم هائی در هنگام ترجمه کرده که جنجال هائی را ساخته است اما اتفاقی که در شب جشن قهرمانی قرمزها رخ داد نشان می دهد که نه تنها برانکو با قصور خود در علاقمندی به فرهنگ کشوری که بارها اعلام کرده دومین وطن او است موجب این جنجال رسانه ای شده بلکه بار دیگر این سوال مطرح میشود که ملاک انتخاب مترجم چیست؟
به یاد داریم بارها حکایت هائی چون قصه مترجم زوبل که داماد علی پروین بود و یا اخراج موقت مترجم کی روش توسط خود ایشان مسائلی را بوجود آورده است.
معتقدیم که این موضوع نشان می دهد که مدیریت باشگاه ها می توانستند با اتخاذ روش هائی چون دادن زمانی به برانکو برای صحبت به زبان فارسی و یا حداقل انگلیسی جلوی حضور اضافههای جنجال بر انگیز را بگیرند. به نوشته نامه، هر چند که معتقدیم مربیان غرب اروپا نظیر شفر و کی روش بی گمان از بعد ارتباط های بین المللی قوی تر از انواع شرقی آنها چون برانکو هستند.