یک دنیا زباله روی سکوها و ترکیب با آب باران!
ورزشگاه
آزادی سطل زباله دارد، اما کم دارد! در جایی که سطل زباله کم باشد و
تماشاگران هم با رفتار خود در چند دهه گذشته به خوبی نشان داده باشند
ورزشگاه را خانه خود نمیدانند، میتوان بعد از هر مسابقه منتظر فاجعه
بود. حقیقت تلخ این است که بعد از هر مسابقه فوتبال بهویژه بازیهایی که
تماشاگر زیادی به استادیوم میرود، آزادی با نهایت تأسف تبدیل به
زبالهدانی میشود. مردم تمام آن چیزی را که تبدیل به زباله کردهاند، زیر
پای خود و در راهروها و هر جایی که بتوانند، میریزند! دنیایی از پوست
تخمه، ته سیگار و پاکت سیگار، پلاستیک بستنی و آب معدنی، ساندویچ و پفک
و... چیزی است که روی صندلیها، کف سکوها و در راهروها دیده میشود. برای
بازی پرسپولیس- السد اما آب جمعشده باران و خرابشدن سطح سکوها و ترکیب آن
با آشغالهای تولیدی تماشاگران فضایی غیرقابل تحمل را ایجاد میکند. بدی
ماجرا اینجاست که مردم دقایق بسیار زیادی از بازی را در همین اوضاع
نابسامان دنبال میکنند و زباله روی زباله میاندازند.
وقتی ساختار درستی نداریم
نباید
فراموش کنیم که فرهنگ غلط تماشاگران برای حضور در ورزشگاه و کثیفکردن این
محیط یک طرف قضیه است. طرف دیگر به ضعف ساختاری استادیومهای ایران
بهویژه ورزشگاه آزادی اختصاص دارد. مسئولان باید فکری اساسی به حال تعبیه
سطحهای زباله بیشتر در استادیوم داشته باشند و در کنار آن با کمک وزارت
ورزش، کانون هواداران باشگاهها و فدراسیونهای ورزشی بهویژه فوتبال
اقداماتی اساسی برای فرهنگسازی انجام بدهند. الان وقتی سطل زباله در
ورزشگاهها کم است، نتیجهاش همین بلبشویی میشود که به آن اشاره شد. وقتی
هم که سیستم بلیتفروشی استاندارد نیست، در بازیهای مهم تماشاگر بیشتر از
گنجایش ورزشگاه میآید و همین مسأله عبورومرور برای هواداران را به بدترین
شکل سخت میکند، تا جایی که حتی در راهروها هم مینشینند. علاوه بر آن، در
محوطه داخلی ورزشگاه و روی سکو حتی یک سطل زباله هم وجود ندارد و در
روزهای شلوغ طبیعتا مردم نمیتوانند زبالههایشان را ببرند در سطل بریزند،
چراکه به محض بلندشدن از صندلی، جای خود را از دست خواهند داد و حتی برای
عبورومرور هم با مشکل مواجه میشوند.
از تماشاگران شرق آسیا هم یاد نگرفتیم!
بارها
و بارها مشاهده کردهایم که با حضور تیمهای شرق آسیا در تهران، هواداران
کرهای، ژاپنی، چینی و... بعد از مسابقات زبالههای خود را در نایلون
جمعآوری کردهاند و در آن را بسته و شرایط سکوهای آنها قبل و بعد از بازی
تفاوت زیادی از نظر نظافت ندارد. همیشه هم این رفتار آنها بازتابی گسترده
در رسانهها و بین مردم دارد و مردم را به این فکر میاندازد که همین کار
را انجام بدهند اما زمان عمل که میرسد، باز هم همان عادت همیشگی را تکرار
میکنند. این موضوع هم عملا ارتباط مستقیم با ضعف فرهنگسازی دارد. بحران
ریختن زباله البته فقط مربوط به ورزشگاه نیست و ما سالهای سال است که با
مشکل ریختن زباله در سطح خیابان، جنگل، ساحل و در واقع محیطزیست توسط
مردم روبهرو هستیم و هیچوقت راهحل درستی برای پایان این رفتار بد پیدا
نشده است.
حقایق تکاندهنده از وضع سرویسهای بهداشتی
وضعیت
سرویسهای بهداشتی ورزشگاه آزادی بشدت بد است. جدا از این مسأله که تعداد
آن بهویژه در طبقه دوم کفاف تماشاگران را در بازیهای مهم و پرتماشاگر
نمیدهد، این چشمههای بهداشتی وضع اسفناکی هم دارد. وضع معمولا به شکلی
است که کثیفی بیش از حد بهویژه در روزهایی که باران میآید، عملا شرایطی
را به وجود میآورد که چیزی به نام نظافت در سرویسها وجود نداشته باشد.
وجود مشکلات در فاضلاب استادیوم و پرشدن چاهها نیز، در زمان استفاده زیاد
از سرویسهای بهداشتی، بحرانیترین شرایط ممکن را ایجاد میکند؛ اما یکی
از کارگران بخش نظافت ورزشگاه آزادی توضیحات قابل تأملی درباره سرویسهای
بهداشتی استادیوم به خبرنگار «شهروند» داد که به خاطر به خطر نیفتادن مسائل
شغلی بدون ذکر نام به شرح توضیحات او توجه کنید: «در روزهای بارانی مثل
همین بازی پرسپولیس- السد، تماشاگران طبیعتا با کفشهای خیس رفتوآمد
میکنند و حضور آنها در سرویسهای بهداشتی عملا نظافت سطح آنجا را از بین
میبرد. مشکل بعدی این است که اکثر چاهها پر میشوند و وقتی چند نفر کار
خود را انجام میدهند و با چاه پرشده مواجه میشوند، شرایط به همان شکل
باقی میماند تا اینکه بعد از پایان مسابقه کارگران بخش نظافت به
سرویسهای بهداشتی بروند و آنجا را تمیز کنند. حالا خودتان تصور کنید بوی
بدی که در روز بازی به خاطر این وضع به وجود میآید، چقدر برای مردم و ما
آزاردهنده است. حالا فکرش را بکنید که فشار آب هم معمولا خوب نیست و شیر آب
سرویسها هم اکثرا خراب هستند. بعضی مواقع تماشاگر که وارد سرویس میشود،
وقتی میخواهد آب را باز کند، میبیند که شیر خراب است، آنوقت چارهای
ندارد که خارج شود و خیلی رک بخواهم بگویم شستوشو و آبگرفتنی دیگر صورت
نمیگیرد. متاسفانه در روزهای شلوغ ورزشگاه بهویژه در طبقه دوم صف طولانی
استفاده از سرویسها باعث میشود برخیها مجبور شوند کار خود را در راهروها
و نقاط خلوت راهروها انجام بدهند! البته تعداد این موارد زیاد نیست، ولی
چنین چیزی هم وجود دارد».
١١ نفر زبالهدانی آزادی را چگونه تمیز میکنند؟
کثیفکردن
محیط، کاری است که در روز برگزاری بازیهای مختلف در تمام نقاط استادیوم
که تماشاگران در آنجا رفتوآمد دارند، انجام میشود، اما بد نیست بدانید
که پروسه نظافت مجموعه ورزشی آزادی به چه شکل انجام میشود. کارگر بخش
نظافت مجموعه آزادی در این رابطه هم به «شهروند» میگوید: «معمولا ١٣نفر
هستیم که کار نظافت را در مجموعه آزادی انجام میدهیم. در این بین، یکنفر
راننده نیسان و یکنفر هم کمک او هستند که زبالهها را بار میزنند! پس
نظافت کل این مجموعه بزرگ با ١١نفر انجام میشود. ما کار خود را از درِ
غربی تا درِ شرقی برای نظافت محیط بیرونی ورزشگاه ١٠٠هزار نفری به اضافه
پارکینگها انجام میدهیم. چیزی که باعث ناراحتی ما میشود این است که در
محوطه بیرونی هم مردم آشغال میریزند. بعد از تمامشدن کار محوطه بیرونی که
حتما میدانید چقدر محیط بزرگی است، به استادیوم ١٠٠هزار نفری میرویم.»
این کارگر بخش نظافت ورزشگاه آزادی صحبتهایش را اینگونه ادامه میدهد:
«داخل ورزشگاه ابتدا سکوها را بادگیری میکنیم تا خاک و گل صندلیها از بین
برود، سپس آشغالهای بزرگ را جمعآوری میکنیم. درنهایت هم نظافت کامل
سکوها و راهروهای استادیوم را شروع میکنیم. من و ١٠ همکار دیگر در مرحله
بعد سرویسهای بهداشتی را تمیز میکنیم که جزییات آن را برایتان گفتم.
تمیزکردن رختکن دو تیم و داوران و تونل استادیوم و میکسدزون هم بعد از آن
انجام میشود».
تکتک صندلیها را برای مردم دستمال میکشند
کارگر
نظافت آزادی در پایان صحبتهای خود گفت: «وظیفه ما تمیزکردن است. مشکلی از
این بابت نیست، اما حرفمان با مردم این است که حداقل چیزی که برای خودشان
هست را بهتر نگهداری کنند. آنها میتوانند حداقل صندلیها را کثیف نکنند.
ما در روز مسابقات و پس از پایان مراحل نظافت، تمام صندلیهای ورزشگاه
آزادی را با دستمال به صورت دستی تمیز میکنیم تا تماشاگران مشکلی برای
نشستن روی سکوها نداشته باشند، ولی آیا آنها در منزل یا محل کار خودشان هم
به همین شکل فوتبال تماشا میکنند؟ در خانه خودشان هم در این حد زباله
میریزند؟ خودتان دیدهاید که چقدر زباله در استادیوم میریزند. حالا به
این نکته توجه کنید که نظافت سکوها و کل مجموعه توسط ١١نفر انجام میشود و
پیمانکار هم در پرداخت حق و حقوق مالی و بیمهای ما هیچوقت خوشقول نیست و
هرچند ماه یکبار با اعتصاب و دعوا پولمان را میگیریم تا نان برای زن و
بچهمان ببریم».
کمپینهای بیسرانجام برای داشتن ورزشگاه بدون زباله
در
سالهای اخیر در چند نوبت و با همکاری باشگاهها و سازمان مدیریت پسماند
شهرداری کمپینهایی برای داشتن یک ورزشگاه پاک اجرایی شد. در این پروژه
قبل از حضور تماشاگران در ورزشگاه به هرکدام از آنها یک نایلون برای
جمعآوری زبالههای خودشان داده میشد تا عملا از ریختن زباله در سطح
ورزشگاه خودداری کنند. با این حال، باز هم خیلیها بدون توجه به طرح مورد
نظر کار همیشگی را در کثیفکردن استادیوم انجام میدادند. بهطور مثال در
دربی ٨٢ هم که طرح مذکور با کمک شهرداری اجرایی شد، بارش باران باعث شد
مردم از نایلونهای زباله برای خیسنشدن خودشان استفاده کنند و درنهایت
نایلونها خودشان تبدیل به زباله در پایان مسابقه شدند. این موضوع به خوبی
نشان میدهد که حتی اجرای چنین طرحهایی هم برای داشتن یک ورزشگاه پاک
نتایج خوبی به دنبال نداشت؛ چراکه ایراد بزرگ در رفتارهای فرهنگی تماشاگران
است.
به صندلیها هم رحم نداریم!
بارش باران
صندلیهای ورزشگاه آزادی را خیس کرده بود و تماشاگران مجبور بودند برای
تمیزکردن صندلیها از روزنامه و کارتون و نایلون استفاده کنند تا مشکلی
برای نشستن نداشته باشند. مشاهدات عینی خبرنگار «شهروند» و تصاویر به خوبی
نشان میدهد که همین کارتون، روزنامه و نایلونهای خیس و گِلی با خروج
تماشاگران در سکو و صندلیها باقی ماندند. مسأله تأسفبار دیگر این است که
صنلیها برای نشستن مردم در ورزشگاه تعبیه میشوند و یکبار مصرف نیستند!
منتهی مردم هنگام خروج از ورزشگاه به جای عبور از راهرو با همان کفشهای
خیس پا روی صندلیهایی میگذاشتند که قرار است برای مسابقات بعدی باز هم
خودشان روی آن بنشینند! آنها با کثیفکردن صندلیها البته کار اضافهای
برای کارگران ورزشگاه آزادی میتراشند، چراکه آنها پس از جمعآوری
زبالهها، مجبور میشوند تکتک صندلیهای ورزشگاه را برای استفاده دوباره
تماشاگران با دستمال تمیز کنند. البته قبل از آن، صندلیها با دستگاه بادی
از گلولای و خاک به صورت جزیی تمیز میشوند. به این ترتیب میتوان به این
نتیجه رسید که اگر هرکدام از تماشاگران یاد بگیرند برای عبورومرور قصد
پاگذاشتن روی صندلیها و کثیفکردن آن را بگیرند، به خودشان لطف بیشتری
کردهاند. آنها اگر آشغال نریزند، حداقل میتوانند صندلیها را کثیف
نکنند!