
به گزارش
خبرداغ ، حجت الاسلام هادی غفاری از فعالان انقلابی و مبارز زمان شاه بود و بعد از انقلاب نقش آفرینی در عرصه های مختلف سیاسی به طور مشخص نمایندگی مجلس را تجربه کرد و امروز هرچند گلایه ها و انتقادهایی دارد اما می گوید اگر خطری کشورم را تهدید کند اولین سینه ای که مقابل دشمن سپر دفاع وطنم می شود سینه من خواهد بود.
او احمدی نژاد را یک کوتوله سیاسی می داند که هم خودشیفته است هم جاه طلب، اما این اعتقاد را هم دارد که نظام با او مماشات خواهد کرد چرا که خطری متوجه نظام نخواهد کرد. از شورای نگهبان انتقاد صریح می کند و مشخصا از آیت الله جنتی. می گوید اعتراضاتش را برای شب اول قبر گذاشته است.
از نامگذاری خیابانی به نام مصدق استقبال می کند و می گوید باید خیابانی را هم به نام مهندس بازرگان گذاشت. او که در مجلس اول از مخالفان تند و تیز بازرگان بود این را هم گفت که چندبار از او حلالیت طبیده است.
در ادامه مهمترین بخش های این گفت و گو را می خوانید:
(شما الان از وضعیت فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... راضی هستید؟)قطعا نه، قطعا اگر من راضی باشم، یک چوب سیگار هستم. یقین بدانید ما امروز به جد مطالبهگر هستیم و به شرایط موجودمان اصلا راضی نیستیم، اصلا.
(فکر میکردید در نظام جمهوری اسلامی یک روز کسی مثل احمدینژاد رئیس جمهور شود؟)ابداً؛ هرگز این کشور را اینقدر کوچک و پایین نمیدانستم. یک ملتی اینقدر سطح پایین باور نمیکردم که یک کوتوله سیاسی را رئیس جمهور کنند.
آقای رفسنجانی را به قربانگاه احمدینژاد بردند و زیر پای احمدینژاد قربانی کردند. رفسنجانیای که شناسنامه انقلاب بود. ادبیات احمدی نژاد را با دنیا دیدیم، می گفت «آب را بریزید آنجا که میسوزد».
من نظام خودم را قبول دارم و حاضرم برای بقای نظام دفاع کنم اما شورای نگهبان بسیار بد عمل کرد. من برای عملکرد شورای نگهبان در رد صلاحیتها کاملا متاسفم. بهترین فرزندان انقلاب را به ادله غیرمنطقی رد صلاحیت کردند؛ البته ممکن بود بچههای حرف گوشنکنی باشند اما دلسوز بودند.
در طواف مستحبی بودم، موبایلم زنگ زد. دیگر قبیح بود که جواب ندهم. آن طرف خط کسی گفت که از دفتر آقای جنتی تماس میگیرم. گفتم «من الان در طواف خانه خدا هستم»، گفت «پس بعدا با این شماره تماس بگیرید، آقای جنتی با شما صحبت کند». بعد از طواف اولین جایی که امکان داشت، تماس گرفتم، متوجه شدم آقای جنتی من را به دلیل عدم التزام عملی به اسلام، عدم اعتقاد به نظام جمهوری اسلامی، عدم اعتقاد به قانون اساسی و سوءشهرت در حوزه انتخابیه رد صلاحیت کرده است. گفتم «آقای جنتی من دیگر عرضی ندارم، فقط یک سوال از شما بکنم. اولا شما معنی کلمه سوءشهرت را به لحاظ حقوقی می دانید؟ چون من حقوق خواندم.من به شما جواب نقض درباره سوءشهرت میدهم. از حج برمیگردم و با شما به چهار گوشه تهران؛ می رویم و میایستیم تا تاکسی بگیریم. ببینیم مردم من را سوار میکنند یا شما را سوار میکنند. مطمئن باشید مردم شما را سوار نمیکنند. مردم از شما خوششان نمیآید. نگاه به عدهای که دور شما هستند و جایگاه حکومتی شما نکنید. مردم من را قبول دارند».
آقای شیخ محمد یزدی به من گفت «آقای غفاری پرونده شما را آقای جنتی شخصا گرفته، گذاشته در کشوی خودش، کلیدش هم در جیبش است و پرونده را بیرون نمیآورد. من توسط آقای کروبی در مجلس هشتم خدمت آقای خامنهای مطلبم را گفتم. یکی از دوستان بهعنوان نماینده آقای کروبی پیش آقای خامنهای رفتند، من نمیدانم چه شد که آقای یزدی دو روز بعد به من زنگ زد که پرونده شما از کشو بیرون آمد و صلاحیت شما تایید شده است.
(علت آنکه در انتخابات مجلس هشتم با وجود تأییدصلاحیت شدن رأی نیاوردید چه بود؟)دیروقت بود، من به تبریز رفتم. آقایان کاندیداهایی که رأی آورده بودند، تقلب بالایی کردند، خیلی بالا. اینها را انشاءالله هیچ کجا نخواهم گفت، به قبر خواهم برد.
بعید می دانم احمدی نژاد با سرویس های جاسوسی خارجی ارتباط داشته باشد. زدن برچسب رابطه با بیگانه مد شده؛ یعنی ما هر کس را که میخواهیم بکوبیم، کم که میآوریم، او را منتسب به بیگانه میکنیم. من در مورد تظاهرات دیماه نیز معتقد نیستم دست بیگانه بود.
آقای احمدینژاد آدم جاهطلب و خودشیفتهای است یا آتو از دیگران زیاد دارد؛ دنبال این است که به قدرت برسد. یقینا هم به ما آزار خواهند رساند.
نظام با احمدی نژاد مماشات می کند، بعید است دستگیر شود
میرحسین هر آنچه را که گفت، درست گفت. من معتقدم میرحسین یکی از پاکترین آدمها است و هرگز با بیگانه و به فرمان بیگانه هم نبود، البته طبیعی است که خیلی وقتها شاید من حرفی را بزنم، فردا بیگانه هم آن را علم بیگانه می کند اما این دلیل نمی شود که من عنصر بیگانهام؛ ولی میرحسین بسیار مرد پاکدامنی است.
آقای خاتمی باید مواضعش را شفافتر بیان کند، بگوید که چه میخواهد، چه میگوید و آیا واقعا این تفکر به سود این نظام است یا به زیان نظام؛ آیا واقعا ما اغتشاشگر هستیم، آیا واقعا ما ضد نظام اسلامی هستیم، آیا واقعا چیز دیگری میگوید و ما چیز دیگری می گوییم؟ نه، این نیست. یقینا ما دلمان برای این نظام بیش از همه میسوزد.
باید خیلی زودتر از اینها به نام مصدق خیابان میکردند، نه خیابان، بلکه بزرگترین خیابان را به نامش میکردند.
آقای بازرگان که تاج سر ما است؛ اولا من از ایشان چند بار حلالیت طلبیدم. بالاخره من آن موقع جوان بودم. من 30 سالم بود، ایشان 70 سالش بود؛ در سال 59 من 30 سالم بود، آقای بازرگان 69 سالش بوده است. من رفتم و گفتم آقای بازرگان من جوان بودم، ممکن است تندی کردم یا حرفهایی را زدم، به هر حال اشکالاتی شما داشتید، اشکالاتی ما داشتیم، اگر شما فکر میکنید من حقوق شما را ضایع کردم، من را حلال کنید. گفت «حلال حلال است. باریکلا، این عظمت شما را میرساند که آمدید اینجا».
موافق تغییر نام یک خیابان به نام آقای بازرگان هستم
منبع: نامه نیوز