راجر کوهن در نیویورک تایمز نوشت: بسیاری ممکن است بگویند دوستی میان مکرون و ترامپ جز محالات است، اما این نوع نگاه صحیح و درست نیست.
به گزارش خبرداغ به نقل از «انتخاب»؛ در ادامه امده است: با این حال، انها تقریبا روی بسیاری از مسائل توافق ندارند؛ نه در ماجرای ایران و توافق هسته ای، نه ولادیمیر پوتین و نه وضعیت آب و هوایی و گرمایش زمین.
با تمام این اوصاف، شنیده ام که این دو تمام اوقات با یکدیگر صحبت می کنند. ترامپ در ماجرای اصلاح بازار کار فرانسه توسط مکرون، پیگیر است و حتی با او تماس گرفت و به او تبریک گفت. همچنین بزودی مکرون به کاخ سفید خواهد رفت.
رئیس جمهور فرانسه بهترین دوست ترامپ در اروپاست و شاید هم فراتر از اروپا. با 'ترزا می' نخست وزیر انگلیس که نشد یک رابطه درست و حسابی ساخته شود. رابطه با 'آنگلا مرکل' صدر اعظم آلمان هم که اصلا بوجود نیامد. با این حساب فقط می ماند رابطه ترامپ - مکرون که تنها لولا در دو سوی اقیانوس اطلس است که هنوز صدای خش روغن نخورده اش در نیامده است. ابدا مایه تعجب نیست. هر دو مرد از ناکجا آباد به این جایگاه رسیده اند.
مکرون در سن40 سالگی حکم پسر ترامپ را دارد. او سنگ بنای یک تئاتر بزرگ نمایی را در وسط میدان بر زمین کوبید و در مقطعی که افراط گرایی وارد عرصه شده است و بی محابا وسوسه می کند ؛ فرصتی برای ابراز وجود سیاستهای میانه رو باز کرد. در موضوع مهاجرت، او سخت گیر است و می داند که رمز بقائش همین موضوع است.صحنه نمایش ترامپ هم یک حرکت زیگزاگی قلدرمآبانه و بی وقفه سرو صدا ایجاد کردن و اغلب هم بی معناست.برای هردو؛ تحرک و عمل؛ دو اصل اساسی است.
اما با همه این اوصاف؛ دوستی میان این دو؛ به خصوص در این مقطع که ترامپ یک سری مقامات جنگ طلب را دور و برش جمع کرده است؛ امری بشدت حیاتی و مهم و بلکه هم بسیار مهم است.ما هنوز نمی دانیم مکرون از این دوستی چه اهرم قدرتی بدست خواهد آورد. ما هنوز نمی دانیم آیا این دوستی؛ اتفاقی است عالی و یا یک چیز مفید. من (نگارنده مطلب) سعی نکردم جلوی ترامپ را بگیرم تا از توافق آب و هوایی خارج نشود یا 'بیت المقدس ' را به پایتختی اسرائیل انتخاب نکند. از هیئت منصفه هم که هنوز خبری نیست. ترامپ اتحادیه اروپا را از اعمال تعرفه گمرکی برای فولاد و آلومینیوم معاف ساخت. مسلما ترامپ این تصمیم را تحت فشار سخت فرانسه گرفت.
اگر مکرون نتواند جلوی ترامپ را بگیرد که در مورد ایران دست به بدترین کار نزند و در تاریخ 12 مه (22 اردیبهشت ماه) توافق هسته ای ایران را نابود نکند و فسخ تحریمهای ایران را تمدید نکند؛ در آن صورت هر اتفاقی امکان دارد بیفتد.توافق هسته ای دارد خوب کار می کند. فرانسه هم مصمم است هرطور شده آن را حفظ کند.اگر این توافق از هم بپاشد؛ نزاع و ستیزه ای که همین حالا با ماهیت اختلاف شیعه و سنی در خاورمیانه جریان دارد به مراتب بدتر خواهد شد.'پیمان منع گسترش سلاحهای کشتار جمعی' آنقدر بی اهمیت می شود که دیگر معنا و موضوعیت خود را از دست خواهد داد. همه چیز نابود خواهد شد.
با توجه به پیامدهای قابل پیش بینی تخریب توافق هسته ای؛ چالش مکرون و اروپا در جلوگیری از به جوش آمدن جنون ایران به اوج خود رسیده است.اما علائم خوبی به چشم نمی خورد. ' مایک پمپئو' که ترامپ وی را برای تصدی پست وزارت خارجه آینده اش در نظر گرفته است یک دشمن سرسخت ایران است. ' جان بولتون' مشاور جدید امنیت ملی ترامپ که جایگزین سپهبد ' هربرت اچ. مک مستر' خواهد شد می خواهد که توافق هسته ای را منسوخ کند.این تازه شروع کار است. روند خرابی ها همچنان ادامه دارد.
رفتارهای ترامپ روز به روز غیرمعقول تر و غیرقابل پیش بینی تر از قبل می شود. در ماههای آتی ؛ تحقیقات در مورد دخالت روسیه در انتخابات آمریکا تشدید خواهد شد و بر همین اساس دوستی مکرون با ترامپ می تواند تضمین بدهد که کار از این خرابتر نخواهد شد.برخلاف ترامپ؛ رئیس جمهور فرانسه می داند چه می خواهد و این ظرفیت را دارد که یک استراتژی منسجم را دنبال کند.در برابر تمامی ویرانگری های ترامپ؛ مکرون یک خاکریز است.
تعصب قومیتی - ملیتی، رشد روزافزون استبداد و اقتدارگرایی پوتین و 'شی جینپنگ' ، فرسایش حاکمیت قانون، جنگهای تجاری، نظامی ساختن سیاست خارجی و بالاخره تخریب اتحادیه اروپا، همه و همه از مصادیق ویرانگری های ترامپ است.دیدگاه مکرون در مورد احیاء مجدد عظمت فرانسه، منطبق با ایده آلهای (آرمانها) فرانسه است. اما دیدگاه ترامپ در مورد لزوم احیاء عظمت آمریکا؛ خیانت به ایده آلهای آمریکاست.اختلاف واقعا وجود دارد. اما همه چیز بستگی به آن دارد که این دوستی؛ دوستی ای باشد محقق شدنی.