همه جای دنیا مردم تلویزیون خصوصی دارند و این شبکهها پاداش تولید محصولات بهتر را با جذب مخاطب بیشتر میگیرند، اما در ایران از این قرتیبازیها نداریم؛ پس تلویزیون دولتی خودش برای خودش برنامه میسازد، خودش بین برنامههایش نظرسنجی میگذارد و خودش به خودش جایزه میدهد! دود این آتش هم توی چشم جماعتی میرود که میخواهند یک فوتبال ساده ببینند، اما ناچارند هزاربار خدشه برداشتن تصویر را تحمل کنند و شاهد زیرنویسهایی در حمایت از احسان علیخانی و گوهر خیراندیش باشند. هر بار هم که تبلیغات این جشنواره کذایی متوقف میشد، زیرنویسهای بازرگانی یا اعلام برنامههای فردا روی آنتن میرفت.
از اینکه بگذریم، کارشناسیهای دقیق و نکتهبینانه جناب امیرآبادی هم کاملا چشمگیر بود. از آنجایی که در تلویزیون ایران خبری از پیشرفت نیست، این اواخر دوستان گرامی در برنامه فوتبال برتر تصمیم گرفتند به رویه بیست سال قبل برگردند و کارشناسی همزمان با گزارش بازی را در دستور کار قرار دادهاند. بنابراین امیرآبادی راه به راه گزارش بازی را قطع میکرد تا خدای ناکرده مردم از کشفیات مهمش در مورد بازی محروم نمانند. او در دقیقه سوم بازی گزارش را قطع کرد تا بگوید تیم ملی بیشتر روی بازی مستقیم تکیه دارد؛ مزدک هم از او نپرسید در طول فقط سه دقیقه، چطور ممکن است آدم به چنین نتیجهای برسد؟
همشهری: مهمترین نکته فنی مطرح شده از سوی امیرآبادی در این بازی این بود که زمین لغزنده است و توپ روی آن گیر میکند! آقای گزارشگر هم بر خلاف همه استانداردها، بدون آنکه صلاحیتی داشته باشد در مورد صحنه مشکوک رخ داده در محوطه جریمه تونس حکم قطعی داد و تا آخر بازی مدام پنالتی گرفته نشده را توی سر داور کوبید. خلاصه تلویزیون شب درخشانی را پشت سر گذاشت. از همین بهار، کاملا روشن است که چه سال نکویی انتظارمان را میکشد!