به گزارش خبرداغ،محسن هاشمی رفسنجانی می گوید: برای حفظ انقلاب و ایران باید در وضعیت فعلی تحول بوجود آوریم، فقر، فساد و تبعیض مشکلات جدی جامعه ما هستند که اگر آنها را ریشه کن نکنیم، ریشه کن خواهیم شد.
محسن هاشمی رفسنجانی، رییس شورای شهر تهران در یادداشتی اختصاصی برای «انتخاب» نوشت: در آستانه پایان دهه چهارم عمر انقلاب اسلامی قرار داریم، انقلاب اسلامی مانند پدری برای همه مردم ایران است و شاید بی مناسبت نباشد که امروز به سوال برخی فرزندان جوان این پدر که ممکن است سوال بخشی از شما نمازگزاران عزیز هم باشد پاسخ دهیم.
امروز برخی می پرسند انقلاب برای ما چه کرده است؟ یا حتی می گویند که همه مشکلات ما به خاطر انقلاب است.
ما نباید در مقابل این سوالات و قضاوتها با واکنشهای تند و خشن برخورد کنیم، چون سوالی که جواب داده نشود و انتقادی که به آن پاسخ داده نشود، در ذهن جامعه باقی می ماند و روز به روز بزرگتر می شود.
برای پاسخ به این سوال، ابتدا باید گفت مگر انقلاب قرار بود چه کند؟ و آیا انقلاب چیزی جز مردمی هستند که انقلاب کرده اند؟
انقلاب قرار بود استقلال کشور را تامین کند و دولتهای بیگانه برای سرنوشت ما تصمیم نگیرند، آیا امروز دشمنان ما نیز به این موضوع معترف نیستند که کسی برای حکومت ایران از خارج تصمیم نمی گیرند و مسئولین جمهوری اسلامی برای هیچ دولت و ابرقدرتی دیکته نمینویسند؟
انقلاب قرار بود از ایران حراست و حفاظت کنند، در طول 400 سال اخیر و از دوران افول صفویه تا امروز، در تمامی جنگهایی که رخ داده، یا تمامی کشور مانند حمله محمود افغان به تصرف بیگانه درامده است یا بخشی از خاک کشور مانند جنگهای ایران وروس در حکومت قاجار و بحرین در حکومت پهلوی از ایران جدا شده است. تنها جنگی که ایران حتی یک وجب از خاک خود را به بیگانه نداده است، هشت سال دفاع مقدس بود که با رشادت رزمندگان اسلام و فرماندهان دفاع مقدس از جمله آیت الله هاشمی رفسنجانی که با حکم امام فرماندهی جنگ را برعهده گرفت، است.
در دوره پس از جنگ نیز با بازسازی وسازندگی کشور، بسیاری از صنایع زیربنایی و فن آوری هایی که تا قبل از انقلاب، در ایران وجود نداشت ایجاد شد، مشکل کمبود نیروی برق که قبل از انقلاب نیز وجود داشت و منجر به خاموشی می شد، خودکفایی در فولاد، سیمان و سایر مصالح لازم برای پروژه های زیربنایی و عمرانی، از بین رفتن بیماری واگیردار با نهضت واکسیناسیون که مورد تقدیر سازمان ملل نیز قرار گرفت، رشد بخش آموزش عالی کشور با تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی و توسعه دانشگاههای دولتی، پیشرفت در فن آوری های نوین مانند نانو تکنولوژی، تکنولوژی هسته ای و ژنتیک و ساخت مترو در تهران و کلانشهرها تنها برگی از دستاوردهای انقلاب است.
اما آیا این دستاوردها به معنای آن است که امروز جامعه ما در وضعیت مطلوبی قرار داد؟ پاسخ منفی است.
انقلاب قرار بود برای ما چه کند؟
آیا انقلاب می تواند فرهنگ کار و پویایی، دانش، انضباط مالی و اجتماعی، قانونمداری و خصایص دیگر که براثر ریشه های فرهنگی و لایه های زیرین شخصیت شکل می گیرد را یکشبه و با خوردن یک کپسول تغییر دهد؟
توسعه فرایندی عمیق، همگرا و درازمدت است، انقلاب زنجیرها استبداد داخلی و استعمار بیگانه را از پای ما گشود، اما اینکه ما بعنوان ملتی آزاد رفتن به کدام مسیر را برای خود انتخاب کنیم، و با چه سرعت و تداومی در مسیر توسعه قدم برداریم دیگر از انقلاب ساخته نیست.
اگر ملت ایران خواستار حرکت در مسیر توسعه، رفاه، ابادانی و ایجاد جامعه ای بهتر، انسانی تر و موفقتری هستند که لیاقت و زمینه هایی آن را نیز دارند، باید به خود متکی باشند.
فرهنگ استبداد 2500 ساله، موجب شده است تا اعتماد به نفس، باور و اراده خودمان را دست کم بگیریم، اما واقعیت آن است که ایرانیان از هیچ یکی از ملتهای توسعه یافته جهان ، چیزی کمتر ندارند، باید خودمان را باور کنیم و جامعه را متحول کنیم اما تحولی از جنس درونی، تحولی که بتواند از ما انسانهای یادگیرنده، موفقیت طلب، قانون مدار و گریزان از دروغ، سواستفاده و رفتارهای ضداخلاقی بسازد.
ما برای توسعه به یک انقلاب درونی نیاز داریم، در انقلاب بیرونی استبداد و استعمار را شکست دادیم و در انقلاب درونی بایست بر تمایلات ضداجتماعی و ضد توسعه خود غلبه کنیم و منتظر نباشیم تا انقلاب و مسئولین برایمان کاری کنند که مسئولان نیز از جنس همین مردمند و شاید به انقلاب و تحول درونی نیازمندتر باشند،که این تحول درونی، مصداق سخن پیامبر جهاد اکبر است و از انقلاب 57 که جهاد اصغر بود، انجام آن سخت تر و دشوارتر.
برای ما 22 بهمن یک نماد است، نمادی برای ممکن بودن تحول و در دسترس بودن موفقیت، راهپیمایی 22 بهمن ، یاداروی کار بزرگی است که 40 سال قبل انجام دادیم اما نباید در آن متوقف وبه آن دلخوش بمانیم.
برای حفظ انقلاب و ایران باید در وضعیت فعلی تحول بوجود آوریم، فقر، فساد و تبعیض مشکلات جدی جامعه ما هستند که اگر آنها را ریشه کن نکنیم ، ریشه کن خواهیم شد.