سالها پیش مجاهد خذیراوی جوانی بود که با هزاران آرزو به استقلال آمد و حتی گفته شد که استعدادیابان باشگاه بارسلونا هم او را زیر نظر گرفتند اما حضور او در یک مهمانی، از ستاره جوان آن روزهای فوتبال ایران یک قربانی ساخت که هم فوتبالیستهای مطرح آن دوره از آن مهمانی جان سالم به در ببرند و هم یک ستاره در حال طلوع خیلی راحت بسوزد!
حالا هم پس از چندسال این اتفاق برای مهدی قائدی افتاده و البته پیش از او هم افراد زیادی بودند که قربانی فضولی و سرک کشیدن مردمان زنده کش به زندگی شخصیشان شدند. هر فردی ممکن است در زندگی شخصی خود عکسهای خصوصی را برای نزدیکانش بفرستد و اینکه او در خفای خودش چه میکند فقط به خدای پوشاننده مربوط میشود و بس!
از زلزله نترسید! زلزله اینجاست! در قلب ما و در ذهن حسادت کننده ما! اینکه ما عکسها را برای جمع کردن مخاطبان بیشتر پخش کنیم یا برای مردم فریاد بزنیم که ببینید رسوایی اخلاقی را، زشتترین کار ممکن است و بدون شک ما خودمان را به روشی نخ نما شده پشت عکسهای خصوصی مردم پنهان میکنیم تا شاید بازدید و دنبال کننده بیشتری را جذب کنیم. بی خبر از اینکه در اصل در حال ترویج بی اخلاقی و زشتی در جامعه هستیم!
زشتی آنجا پررنگ میشود که زندگی هیچ کس مرز و امنیت نداشته باشد. آنجا که هرکسی به خودش اجازه دهد زندگی دیگران را به عنوان درس عبرت برای عموم به نمایش بگذارد و خیلی هم به خودش حق بدهد که کار خوبی کردم و فلانی نباید اینگونه رفتار کند!
خدا را شکر میکنیم که در این دنیای "زنده کش"، او هوای ما را دارد و حداقل او هست که عیبها و گناهان ما را پنهان کند تا در زندگی خود احساس امنیت نسبی داشته باشیم! کاش ما انسانها هم کمی به خدای خودمان نگاه میکردیم. خدایی که قدرت بازدیدگیری و جذب مخاطب خودش را در زندگی اجتماعی و متحد زنبورها یا مورچهها قرار داده، نه در زندگی و حریم شخصی انسانها!
برنا