به گزارش خبرداغ به نقل از انتخاب،آرام و قرار از افغانستان رخت بربسته است. ناامنیای که در چندسال اخیر شاید در شهرستانها یا استانهای دورافتادهتر به چشم میخورد راه خود را به پایتخت باز کرده است. کابل هر چند روز یک بار هدف یک حمله تروریستی قرار میگیرد که یک روز مسوولیت آن را طالبان عهدهدار میشود و روز دیگر داعش صدور دستور برای انجام آن را تایید میکند. قریب به سه سال از عمر دولت وحدت ملی در افغانستان میگذرد اما بازگشت ناامنیها و بیثباتی موجی از انتقادهای داخلی را علیه دولت به راه انداخته است. تشدید حملات طالبان با ظهور پررنگ تروریستهای داعش در سرتاسر افغانستان همراه شده است. همزمان امریکای تحت ریاستجمهوری دونالد ترامپ نیز استراتژی گنگ و نامعلومی را در قبال افغانستان اتخاذ کرده است. حامد کرزای، دوازدهمین رییسجمهور افغانستان که چندماه پس از حمله ایالات متحده و همراهانش به این کشور در سال ٢٠٠١ عنوان ریاستجمهوری را به خود اختصاص داد اعتقاد دارد که امریکا در افغانستان در حال تکرار اشتباهات گذشته است. کرزای که از دسامبر ٢٠٠١ تا سپتامبر ٢٠١٤ قدرت را در ارک ریاستجمهوری برعهده داشت در گفتوگو با روزنامه اعتماد تاکید میکند که سیاستهای امریکا در افغانستان نه تامینکننده امنیت و آرامش در این کشور است و نه پایهگذار صلح در منطقه. وی در این گفتوگوی تفصیلی که در جریان سفر وی به تهران انجام شد بر لزوم توجه دولت وحدت ملی به حاکمیت ملی در افغانستان تاکید دارد و میگوید: مردم افغانستان صاحب کشور خود هستند و میتوانند تامین امنیت آن را برعهده بگیرند. وی هموطنانش را غریبهایی غیور میداند که اعتماد خود به امریکا برای برقراری آرامش در وطن را از دست دادهاند. مشروح این گفتوگو به شرح زیر است:
شاهد وضعیت امنیتی بسیار نابسامان در افغانستان هستیم. این روزها حتی پایتخت افغانستان نیز چندبار در هفته هدف حملات تروریستی قرار میگیرد. دلایل شکلگیری این ناامنی و ناآرامی در افغانستان چیست؟
بسیار واضح است که دلایل ناامنی بیشتر و تقریبا روزمره در سرتاسر افغانستان به ویژه کابل سیاست نادرست امریکا است. سیاست نادرست امروز بر اشتباهاتی اضافه شده است که امریکاییها از گذشته تا به امروز در افغانستان مرتکب شدهاند. آنها درسالهای گذشته به جای آنکه به محل پرورش و تربیت تروریستها رجوع کنند افغانستان را هدف بمبارانهای خود قرار دادند، مردم بیگناه را به زندان انداختند و بسیاری از غیرنظامیان را قربانی کردند. امروز وضعیت در افغانستان از قبل بدتر و وخیمتر شده و دلیل آن هم این است که سیاستهای امریکا در حال گرفتار کردن منطقه به تنش بیشتر است. امریکاییها از ابتدا با پیام تامین امنیت امریکا و مبارزه با جریانهای افراطگرا و تروریست به افغانستان آمدند اما دلیل واقعی حضور آنها در افغانستان در تضاد کامل با این پیام اولیه است.
حضور امریکا در افغانستان به دلایل سیاست و استراتژی نادرست و اهداف اشتباهی که این کشور دنبال میکند هم منجر به افزایش جریان افراطی در منطقه شده است و هم برتشنج در منطقه افزوده است. نه تنها افغانستان بلکه کل منطقه ما در نتیجه سیاستهای نادرست امریکا اطمینان خود به این کشور را از دست دادهاند. به زبان خلاصه میتوان گفت که اطمینان منطقهای به امریکا از بین رفته است. از سوی دیگر سیاستهای امریکا در افغانستان نیز به ناکامی و شکست منتهی شده است.
شما خواهان خروج نیروهای امریکایی از افغانستان و واگذار کردن امور سیاسی و امنیتی به افغانها هستید. اما با توجه به وضعیت نابسامان امنیتی که در این کشور در جریان است که حتی پایتخت نیز در امان نیست آیا تامین امنیت کشور در توان نیروهای امنیتی و پلیس افغانستان است؟
افغانستان خانه و کشور ما است. هر شهروند افغانستان هم فرزند و هم صاحب این کشور است. صاحب، خانه خود را نگاه میدارد و از آن محافظت میکند و این وظیفه مردم افغانستان است که از وطن و خانه خود دفاع کنند. در چند دهه اخیر پس از آمدن نیروهای اتحاد جماهیر شوروی سابق به افغانستان و پس از آن هم ترک افغانستان توسط این نیروها شرایطی به وجود آمد که کشور دچار مشکلاتی شد. پس از آن نیز نیروهای امریکایی به افغانستان آمدند و مردم حضور این کشور در خاک خود را پذیرفتند چرا که امید داشتند حضور امریکاییها در افغانستان به بازگشت امنیت به کشور کمک کند. پس از حضور امریکا در افغانستان تمام بازیگران منطقهای با امریکا همراه شدند. ایران و امریکا با هم در بسیاری از پروندههای بینالمللی اختلاف دارند اما در مورد پرونده افغانستان دو کشور اختلافهای خود را کنار گذاشتند و با هم تفاهم داشتند. ایران حضور امریکا را در افغانستان پذیرفت و صدها میلیارد دلار کمک به افغانستان کرد تا شاید امنیت و آرامش به این کشور بازگردد. پس زمینه برای امریکا به خوبی مهیا بود تا از حضور خود در افغانستان برای تامین امنیت خود و منطقه استفاده کند. متاسفانه امریکاییها نتوانستند از این فرصت استفاده کنند و جریان افراطی بیشتر شد و منطقه نیز در سالهای اخیر اطمینان خود را به اهداف امریکا از دست داده و به امریکا شک کرد.
در این شرایط افغانستان باید چند کار انجام دهد. نخست آنکه امکانات داخلی افغانستان، برای تامین امنیت و بازگشت آرامش به این کشور به کار گرفته شود. اراده و حاکمیت ملی افغانستان دو نمونه از این ابزار هستند. ممکن است در این مسیر مردم افغانستان قربانی شوند اما ما در حال حاضر هم هر روز در حال دادن قربانیان بسیاری هستیم و باید این قربانی را به شکلی بدهیم که حافظ امنیت ملی ما باشد. امروز قربانی میدهیم اما وضعیت امنیتی کشور نیز روز به روز وخیمتر میشود.
مساله دوم این است که امریکا باید روش خود را در افغانستان مشخص کند. ما مردم افغانستان با امریکا هیچ اختلافی نداریم اما حضور امریکا در افغانستان نهتنها نباید باعث افزایش ناامنی و تقویت جریان افراط شود بلکه حضور امریکا و اعمال این کشور در افغانستان و منطقه بزرگتر ما نباید باعث ایحاد رقابت در خاک افغانستان شود. ما به دنبال این هستیم که حضور امریکا در افغانستان باعث تفاهم و دوستی کشورهای همسایه ما با کابل و همچنین با یکدیگر شود.
مساله دیگر این است که ما از کشورهای منطقه و همسایگان خود مانند ایران، چین، پاکستان، هندوستان و ترکیه انتظار داریم که با افغانستان در مسیر تحکیم حاکمیت ملی و در رساندن ما به نقطهای که بتوانیم از خاک خود با دست خود دفاع کنیم و آرامش را به آن بازگردانیم، همکاری کنند. همکاری کشورهای منطقه با ما و بالعکس باید به گونهای باشد که به امریکا فهمانده شود که اگر نقشهای برای منطقه درنظر دارد نمیتواند از طریق ایجاد ناامنی و بیثباتی در کشور ما این نقشه را محقق کند. امریکا باید به این نتیجه برسد که بهتر است روش دوستی و تفاهم با منطقه و افغانستان را انتخاب کند. تامین امنیت افغانستان وظیفه مردم افغانستان است و این امر در مذاکره با امریکا برای احیای دوباره حاکمیت ملی کشور از طریق توسل به اراده ملت افغانستان و جلب همکاری کشورهای همسایه و کشورهای بزرگ منطقه قابل دسترسی است.
دلایل ضعف نیروهای امنیتی افغانستان را در چه میدانید؟ گفته میشود که سالهاست این نیروها تحت آموزش نیروهای خارجی هستند.
ناامنی در افغانستان به دلیل ضعف نیروهای دولتی نیست بلکه دلیل اصلی آن از بین رفتن اعتماد موجود به امریکا در داخل کشور است. اعمال و روش امریکا در افغانستان به حاکمیت ملی ما صدمه زده است. در نتیجه این سیاست، ناامنی در افغانستان افزایش پیدا کرده و دست درازی به امنیت و آرامش افغانستان هم آسان شده است. دیوارها و سدهایی که مانع از ترویج ناامنی در افغانستان میشدند اکنون ضعیف شدهاند. این ضعف نیز تنها از راه تحکیم حاکمیت ملی و احیای اعتماد ملی به اقتدار دولت و همکاری با کشورهای منطقه قابل جبران است.
چندسال از عمر دولت وحدت ملی در افغانستان میگذرد و به نظر میرسد که انتقادهای داخلی به این دولت افزایش پیدا کرده است. شما به عنوان فردی که سالها در راس قدرت در افغانستان حاضر بودید چه توصیهای به دولت وحدت ملی برای بهبود وضعیت سیاسی و امنیتی کشور دارید؟
می توانم توصیه بکنم و این هم وظیفه ملی من و هر افغان است که این کار را بکنیم. توصیه من این است که دولت وحدت ملی افغانستان به دنبال احیای حاکمیت ملی ما باشد تا مردم افغانستان ببینند که صاحب دولتی هستند که نماینده حاکمیت و اقتدار ملی ما است و به دنبال احیای آرزوهای ملت افغانستان است. ما ملتی غریب اما غیور و با همت هستیم. دولت در افغانستان باید نماینده همت ملی مردم افغانستان باشد.
دومین مساله این است که دولت باید از راهها و با استفاده از ابزار مناسب به همسایگان و کشورهای منطقه اطمینان دهد که افغانستان و دولت این کشور مورد استفاده نادرست از سوی برخی بازیگران علیه همسایگان خود قرار نمیگیرند. این کار را من در زمان حکومت خود انجام دادم. در حالی که نیروهای امریکایی در کشور ما بودند اما افغانستان بهترین رابطه را با ایران، روسیه، چین، عربستان سعودی و ترکیه داشت و شاید بتوان گفت که تنها مشکل ما با پاکستان بود که آن هم کمتر از حد مشکلاتی بود که امروز دو کشور با آن روبه رو هستند. دولت امروز افغانستان در داخل به تحکیم پایههای حاکمیت ملی بپردازد و در بیرون از مرزها نیز با سایر کشورهای منطقهای و فرامنطقهای بهترین رابطه حسنه را داشته باشد. ما باید اطمینان کشورهای منطقه را به دست آوریم که امریکا از افغانستان برای برداشتن گامهایی علیه برخی کشورهای منطقه استفاده نمیکند. ما باید کاری کنیم که افغانستان به محلی برای همکاری و تفاهم امریکا و دولتهای همسایه ما بدل شود نه اینکه همسایگان ما از جانب افغانستان احساس تهدید کنند.
وضعیت رشد و نفوذ داعش در افغانستان چگونه است؟ در یک سال اخیر شاهد افزایش فعالیتهای این گروه تروریستی در داخل افغانستان بودیم.
نفوذ داعش در افغانستان بسیار زیاد شده است. این گروه با فعالیتهای خود باعث رنج و آزار و کشتارهای بسیار زیاد در میان مردم افغانستان شده است. داعش مردم را مجبور به فرار از از خانه و کاشانه خود کرده است. داعش به هرکجا که وارد شده است مردم آن منطقه دچار بیسرنوشتی شدهاند. داعش به عنوان نیرویی کاملا بیگانه با رسم و سنت مردم افغانستان به شهرها و روستاها هجوم آورد و قصد آنها نیز کشتار مردم افغانستان است. سوال اینجاست که این نیروهای را چه کسانی تقویت میکنند و این نیروها از کجا تغدیه میشوند؟ این گروه به پیشرفتهترین سلاحها مجهز است اما این سلاحها از کجا تامین میشوند ؟ مردم از نقاط مختلف افغانستان به خصوص از منطقه شرق و استان ننگرهار شکایتهای بسیاری در مورد رفتار داعش با خود داشتند و حتی برخی از بزرگان قوم این استان نیز مجبور به سکنی گزیدن در جلال آباد شده بودند.
تقریبا یک سال است که اخبار بسیار موثقی توسط مردم، مراجع، مطبوعات و حتی برخی نیروهای امنیتی از شرق، شمال شرق، جنوب و جنوب غرب افغانستان به گوش میرسد مبنی بر اینکه هلیکوپترهای ناشناخته سفید رنگ به پایگاههای داعش میروند و به آنها سلاح میرسانند و آنها را تجهیز میکنند. این اخبار در سرتاسر افغانستان و سطح بینالمللی پخش شده است و این اتفاق در حالی رخ داده که فضا و حریم هوایی افغانستان کاملا تحت کنترل امریکا و نیروهای ناتو است. سیستم رادار و کشف هوایی افغانستان کاملا در اختیار امریکا است پس آنها باید پاسخگو باشند که در حالی که تسلط کامل بر فضای هوایی کشور دارند و پشهای نمیتواند در خارج از دید رادار آنها در هوای افغانستان پرواز کند، این هلیکوپترها از کجا میآیند و چگونه به این راحتی برای داعش سلاح میبرند؟ تنها کسانی که میتوانند داعش را تجهیز کنند نیروهای خارجی در افغانستان هستند و اگر این تجهیز کار نیروهای خارجی نیست باز هم همین نیروها باید جوابگو باشند که چه کسانی در افغانستان به داعش سلاح میرسانند و از آنها حمایت میکنند.
آیا یارگیریهای داعش از مردم محلی و بومی است یا اعضای این گروه تروریستی در داخل افغانستان غیرافغان هستند؟
اصلا این یارگیریها از داخل مردم افغانستان نیستند و از آغاز حضور داعش در افغانستان تا به امروز هم این یارگیریها از نیروهای خارجی بوده است. شاید در یک سال اخیر که فعالیتهای داعش در افغانستان بیشتر و پررنگتر شده است استخدامهایی از مردم عادی در افغانستان صورت گرفته باشد که این مساله هم با فریب دادن جوانان با پول صورت گرفته است. گزارشهایی به من در این یک سال رسیده مبنی بر اینکه نیروهای داعش در روستاها برای استخدام جوانان و جذب نیرو نسبت به طالبان و ارتش افغانستان پول بسیار بیشتری را پیشنهاد میکنند. مثلا داعشیها حاضر هستند به هر فرد ٥٠٠ تا ١٠٠٠ دلار بدهند. این رقم برای یک جوان روستایی در افغانستان که محروم است رقم بسیار بالایی است. باز هم در اینجا این سوال مطرح میشود که داعش این ثروت را از کجا آورده است ؟ منبع تامینکننده مالی داعش کجاست؟ مردم افغانستان چنین پولی در اختیار ندارند ؟ کشورهای منطقه چنین پولی در اختیار ندارند. مشخص است که دستی از خارج تامینکننده مالی این گروه در داخل افغانستان است.
آیا رصدی در مورد محل ورود نیروهای داعش به افغانستان انجام گرفته است؟
در آغاز داعشیها از مرز پاکستان وارد افغانستان شدند و مشخص بود که نیروهای خارجی تربیت شده هستند.
ما در عراق شهری مانند موصل و در سوریه شهر رقه را داشتیم که به نوعی به مقر اصلی و پایتخت داعش در این کشورها بدل شدند. آیا در افغانستان همچنین وضعیتی وجود دارد که شهری با مساحت زیاد در اختیار داعش قرار گرفته باشد؟
بله، منطقه شینواری در افغانستان دچار چنین وضعیتی شده است. شهرستان شینواری که منطقه بسیار بزرگ و کوهستانی است در اختیار داعش قرار دارد و اکثریت ساکنان این منطقه آواره شدهاند و خانههایشان در اختیار داعش قرار گرفته است. منطقه دیگری در ننگرهار نیز به دست داعش افتاده است پس داعش در شرق، جنوب غرب و شمال غرب افغاستان مناطق وسیعی را در اختیار دارد.
آیا تاکنون اقدام نظامی برای ساقط کردن داعش از سوی دولت انجام گرفته است؟
اقدام موثری که باعث دور شدن داعش از شهرها و روستاهای افغانستان یا از بین بردن پایگاههای این گروه در افغانستان شود، رخ نداده است.
امریکا در افغانستان نیرو دارد و رهبری ائتلاف بینالمللی مبارزه با داعش را هم برعهده دارد. آیا این کشور اقدام جدی برای نابودی داعش در افغانستان انجام داده است؟
(با خنده) ما برعکس این موضوع را در مورد امریکا و نگاهش به داعش شنیدهایم.
آیا در افغانستان اتحادی میان طالبان و داعش صورت گرفته است ؟ در برخی گزارشها گفته میشود که نیروهای طالبان با داعش همکاری میکنند.
اصلا. طالبان به مقابله علیه داعش و در استانهای ننگرهار و فاریاب به مقابله با داعش برخاستند.
آیا همکاریهای موردی و مقطعی هم میان این دو گروه ایجاد نشده است؟
شاید افرادی در داخل طالبان باشند که همکاریهایی با داعش کرده باشند اما براساس مشاهدات دو سال گذشتهام میتوانم بگویم که حرکت طالبان در مقابل داعش قرار دارد.
گفته میشود برخی چهرههای تندروتر طالبان که اعتقادی به مذاکره با دولت ندارند پیوستن به داعش را ایده بهتری برای رسیدن به اهداف خود در افغانستان میدانند.
این مساله ممکن است ولی بدنه طالبان با داعش هیچ پیوندی ندارد.
در عراق ما شاهد همکاری تنگاتنگ ایران با دولت مرکزی برای مبارزه با داعش بودیم که تجربه موفقی هم بود آیا در مسیر مبارزه با داعش در افغانستان نیز امکان همکاری میان تهران و کابل وجود دارد؟
این همکاری مشترک برای مبارزه با جریان داعش باید به وجود بیاید و شکل بگیرد. هر دو کشور از جریان افراط و داعش متضرر شدهاند. داعش امروز در افغانستان مردم را از خانههایشان بیرون میراند، آنها را آواره میسازد و قتلعام به راه میاندازد. داعش بدون شک اگر برای افغانستان یک خطر جدی به حساب میآید برای ایران هم خطرناک است. داعش به مساجد شیعیان حمله میکند و نمازگزاران را شهید میکند. پس باید ایران و افغانستان به عنوان دو کشوری که داعش برای آنها یک تهدید مشترک است دست به دست هم داده و هر ابتکار عملی که میتوانند به خرج بدهند و با توسل به آن با داعش مبارزه کنند.
امریکا از منتقدان حضور ایران در عراق است که البته در این کشور مخالفتهایش ره به جایی نبرد. آیا در افغانستان، امریکا مجال همکاری تهران و کابل برای مبارزه با داعش را میدهد؟
امریکا اگر مانع هم باشد تصمیم ملی دو کشور مهم است ما نباید به امریکا اجازه بدهیم که مانع همکاری افغانستان با همسایگانش شود. ما نباید به امریکا اجازه بدهیم که به مانعی در مسیر برقراری امنیت در کشور بدل شود. ما باید هر اقدامی که تامینکننده امنیت ما است را انجام دهیم.
قریب به ١٠ ماه از حضور ترامپ در کاخ سفید میگذرد. مردی که در جریان کمپین انتخاباتیاش نیز کمترین سخنان را در مورد افغانستان بر زبان راند و پس از آن هم استراتژی کاملا گنگ در قبال افغانستان اتخاذ کرد. نگاه شما به رویکرد دولت ترامپ نسبت به افغانستان چیست و آیا تفاوتی میان رویکرد وی و باراک اوباما قائل هستید؟
نگاه و استراتژی دولت جدید امریکا در قبال افغانستان را بسیار نادرست میدانم و البته من به نگاه دولتهای قبل امریکا نسبت به افغانستان هم انتقاد داشتم و موافق آن نبودم چرا که باعث تشدید جنگ و ناامنی در افغانستان شد. امروز نیز با نگاه رییسجمهور ترامپ کاملا مخالف هستم و اعتقاد دارم که دیدگاه، استراتژی و راهبرد جدید آنها در مورد افغانستان جز پیام جنگ برای مردم چیز دیگری ندارد. پیام آنها به معنای افزایش کشتار مردم در افغانستان است. ما در افغانستان به صلح، امنیت و رابطه نیک با همسایگان نیاز داریم و نمیخواهیم که کشور ما به میدان جنگ بدل شود بلکه به دنبال این هستیم که به میدان همکاری و تفاهم تبدیل شویم. من استراتژی جدید امریکا را درراستای منافع افغانستان و منطقه نمیدانم.
استراتژی ایجاد رقابت میان هند و پاکستان در افغانستان سیاستی است که امریکا دنبال میکند. براساس این استراتژی هرچه هند کمک اقتصادی و سرمایهگذاری خود در افغانستان را افزایش دهد پاکستان رغبت بیشتری از خود برای همکاری در افغانستان نشان میدهد. آیا درصد موفقیتی برای این استراتژی وجود دارد؟
ضرر این استراتژی برای افغانستان کاملا مشخص و واضح است، بر میزان حملات تروریستی و بمبگذاریها در افغانستان افزوده شده است. حملات انتحاری در افغانستان رشد صعودی داشته و افغانستان مورد حمله شدید قرار دارد. نتیجه رقابتها و استراتژیهای نادرست سایر کشورها در افغانستان قربانی شدن مردم افغانستان است. چه امریکاییها با نام کمک به امنیت و صلح در افغانستان دست به بمباران بزنند و چه در حملات گروههای تروریستی داعش یا طالبان، این مردم عادی هستند که کشته میشوند. هزینه این استراتژیها را مردم افغانستان پرداخت میکنند. همکاری بین هند و امریکا و اعلام ترامپ مبنی بر اینکه هند باید در افغانستان حضور بیشتری داشته باشد از دید ملی مورد تایید ما نیست. ما فکر میکنیم که امریکا هر هدفی که در سر دارد به خیر برای منطقه منتهی نخواهد شد. از دید ما هند باید همکار کشورهای منطقه باشد نهاینکه در پیمان و اتحاد با امریکا باشد. هند از دوستان قدیمی افغانستان است و ما به این دوستی احترام میگذاریم و مشتاق دوستی با هند هستیم اما نه با هندی که در تبانی با امریکا باشد. تبعات این مساله برای افغانستان ناامنی بیشتر خواهد بود. ما به هیچ عنوان به دنبال ایجاد رقابت میان هند و پاکستان در افغانستان نیستیم. نه هند باید در این مسیر گام بردارد و نه پاکستان در وضعیت رقابت با هند در افغانستان قرار بگیرد. ما پاکستان را کشور دوست و برادر و همسایه خود میدانیم و همواره خطاب به این کشور گفتهایم که با افغانستان از راه رابطه متمدن پیش بیا و نه با استفاده از ابزار تروریست و افراطگرایی. اگر پاکستان این ابزار را کنار بگذارد و با افغانستان از راه مدنی و روشن و دوستی پیش بیاید ما بهترین دوست و برادر پاکستان خواهیم بود.
اشرف غنی، رییسجمهور افغانستان روز گذشته ادعا کرده که روسیه و پاکستان از طالبان حمایت میکنند و این ادعای حمایت روسها از طالبان پیش از این نیز بارها مطرح شده بود. دلایل این اتهامزنی به روسها چیست؟
من شاهد ١٤ سال رابطه افغانستان با روسیه و همکاری روسیه با امریکا بودهام. در سال ٢٠٠٨ در جریان کنفرانس شانگهای، من و ولادیمیر پوتین دیدار کردیم. در آن ملاقات من به رییسجمهور پوتین گفتم که ما در افغانستان از عملکرد امریکا راضی نیستیم و روش امریکا را باعث تقویت جریان افراط میدانیم. از وی خواستم که روسیه به عنوان همکار امریکا در مسیر مبارزه با تروریسم که حتی به کاروانهای ناتو اجازه عبور از خاک خود برای رسیدن به افغانستان را داده با امریکا صحبت و امریکا را متوجه نادرستی سیاست خود در افغانستان کند. در آن زمان رییسجمهور پوتین در پاسخ به من گفت: آقای کرزای ما با امریکا شاید در بسیاری از نقاط جهان اختلافنظر داشته باشیم اما در مورد افغانستان با هم دیده به دیده هستیم و توافق نظر داریم. وی با این سخن تاکید کرد که روسیه و امریکا در افغانستان همکار هم هستند و حرف من را رد کرد.
این سخنان در سالهای ٢٠٠٩ تا ٢٠١٢ هم تکرار میشد اما از سال ٢٠١٢ به بعد بود که دید روسیه اندک اندک نسبت به عملکرد امریکا در افغانستان تغییر کرد. باید سوال کنیم که حتی اگر خبر همکاری روسها با طالبان درست باشد چه چیزی منجر به این شد که روسیه که همکار امریکا بود و مخالف طالبان، امروز با طالبان همکاری میکند؟ گناه این سیاست برعهده کیست؟ برعهده روسها یا امریکاییها؟ امریکا باید به این سوال پاسخ دهد که چرا همسایگان ما مجبور به همکاری با طالبان شدند و البته از دید من چنین همکاریای میان روسها و طالبان وجود ندارد. حکومت ما و دولتمردان ما نباید افغانستان را به تشنج بیشتر بکشانند بلکه باید باعث جلبتوجه روسیه برای کمک به اوضاع در افغانستان شوند و در مسیر تقابل با روسیه قرار نگیرند.
قریب به دو سال پیش در کابل از شما سوال کردم که آیا مایل به بازگشت به ارگ ریاستجمهوری هستید و شما در پاسخ تاکید داشتید که نوبت جوانان است و ترجیح میدهید فاصله خود را با سیاست حفظ کنید. آیا امروز همچنان برهمین عقیده هستید و تمایلی به بازگشت به عرصه قدرت ندارید؟
من شخصا علاقهای به بازگشت به عالم سیاست به آن شکل ندارم اما افغانستان کشور من است و من آرزوی امن شدن افغانستان و رابطه نیک کشور با همسایگان را دارم و در این مسیر هر خدمتی که از من برآید را انجام میدهم. این وظیفه ملی من و هر فرد افغان است.
منبع: اعتماد