به گزارش خبرداغ،رضا نصری در گفتوگو با ایلنا، در پاسخ به این سوال که با توجه به رونمایی کاخ سفید از استراتژی جدید امریکا علیه ایران و ارسال پرونده توافق هستهای به کنگره، آیا هیات حاکمه امریکا در حال گره زدن برجام با مسائل غیربرجامی است؟ گفت: در اینکه سیاست جدید دولت ترامپ محصولِ تصمیم «هیات حاکمه» یا محصول یک اجماع گسترده در صحنه سیاست این کشور باشد، جای تردید دارد.
اجماع گسترده برای اقدام علیه ایران در امریکا وجود ندارد
وی ادامه داد: اگر از حزب دموکرات و بدنه کارشناسی دستگاه سیاست خارجه آمریکا بگذریم، به نظر میرسد حتی «شورای امنیت ملی» دولت ترامپ و بسیاری از عقلای حزب جمهوریخواه هم همدلی چندانی با این رویکرد جدید نسبت به ایران نداشته باشند.
این کارشناس ارشد مسائل امریکا با بیان اینکه افکارعمومی آمریکا هم - مطابق آخرین نظرسنجی که توسط «اندیشکده خاورمیانه» در واشنگتن برگزار شد - به میزان ۷۵ درصد موافق توافق هستهای هستند، اظهار داشت: آن «اجماع گسترده» و آن «بستر قانونی» که سالها پیش دستِ دولتهای آمریکا را علیه ایران باز میگذاشت، به وضوح وجود ندارد.
تبلیغات گسترده علیه ایران برای مقدمهچینی در جهت خروج از برجام است
نصری با بیان اینکه اگر آن «اجماع گسترده» و «بستر قانونی» وجود داشت، نیازی نبود دولت ترامپ برای لغو آنچه «تعهد سیاسیِ دولت قبل» میخواند به این مانورهای آکروباتیک روی بیاورد! تصریح کرد: یک موقع ۴۷ سناتور آمریکایی به ایران نامه نوشتند که رئیسجمهور بعدی با «چرخش یک قلم» توافق هستهای را کنار خواهد گذاشت، امروز به وضوح میبینیم که ۹ ماه پس از روی کار آمدن دولت جدید، هنوز در حال تدارک اقدامات مقدماتی هستند.
وی افزود: این تبلیغات و اتهامزنیهای گستردهای هم که در مورد مسائل غیربرجامی - از جمله برنامه موشکی ایران، فعالیتهای «تروریستی» سپاه، قاچاق موادمخدر توسط سپاه و غیره - میبینید نیز مصادیق همین مقدمهچنینی است تا افکار عمومی را برای پیشبُرد سیاستهای خود آماده کنند.
سه دلیل از طرح بازرسی از اماکن نظامی و تشدید نظارتها در برجام
این حقوقدان بینالمللی در پاسخ به سوالی درخصوص دلیل طرح تشدید نظارت در برجام و بازرسی از مراکز نظامی در استراتژی جدید دولت امریکا چیست؟ خاطرنشان کرد: طرح این موضوع سه هدف را دنبال میکند؛ اول اینکه افکار عمومی آمریکا را دچار ترس و تردید کند؛ به نحوی که شهروند عادی آمریکایی تصور کند ایران در مراکز نظامی خود در حال تدارکِ طرحهای پنهان برای کشتار جمعی است! همانطور که ذکر شد، این هراسافکنی برای هموار کردن راه برای تصویب قوانین خصومتآمیز و اقدامات تهاجمی بعدی است.
وی اضافه کرد: دلیل دوم این است که با برجسته کردن بحث مراکز نظامی، به آژانس بینالمللی انرژی اتمی و کشورهای اروپاییها فشار بیاورد تا آنها به نوبه خود ایران را تحت فشار قرار دهند و چنانچه آنها از همراهی با دولت ترامپ سر باز زدند، آنگاه استدلال کند که «پس برجام دچار نقص اساسی است چراکه امکان بازرسی مداخلهجویانه از مراکز نظامی و رفع نگرانیهای ما را نمیدهد».
این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی امریکا سومین دلیل از طرح بازرسی از اماکن نظامی از سوی دولت امریکا را تفرقهافکنی در داخل ایران دانست و ابراز داشت: سومین دلیل از طرح بحث مراکز نظامی، آن است که دولت امریکا میخواهد در صحنه «سیاست داخلی» ایران تفرقهافکنی کند به نحوی که برخی جریانها، کارگزاران «برجام» را مقصر وضعیت پیش آمده معرفی کنند و با تسلط بر فضای عمومی، سیاست خارجه کشور را به سمت و سوی اتخاذ اقدامات تند و حسابنشده ترغیب کنند.
ترامپ با واقعیتهای بینالمللی و حتی داخلی مواجه شده است
نصری در پاسخ به این سوال که بسیاری موکول کردن تصمیمگیری درباره حضور یا عدم حضور در توافق هستهای را نشانه عقبنشینی ترامپ از سخنان خود میدانند. تا چه اندازه با این تحلیل موافق هستید؟ بیان کرد: معتقدم موکول کردن تصمیمگیری درباره برجام بیش از هر چیز محصولِ مواجه شدن آقای ترامپ با واقعیتهای صحنه بینالمللی و حتی داخلی است.
وی با اشاره به تبلیغات انتخاباتی ترامپ در پیش از انتخابات ریاست جمهوری امریکا یادآور شد: زمانی که ترامپ در کمپینهای انتخاباتی خود علیه برجام شعار میداد یا زمانی که جمهوریخواهان به صورت یکدست در سال ۲۰۱۵ در کنگره علیه برجام رای دادند، تصور نمیکردند که شعارها یا آرا آنها تاثیر چندانی بر سرنوشت توافق هستهای داشته باشد. به عبارت دیگر، آنها بیش از هر چیز به کارکرد انتخاباتی این مخالفِ سرسختانه و لجوجانه فکر میکردند.
نقض برجام یعنی ایجاد شکاف بیسابقه با جهان غرب و متحدین اروپایی
این حقوقدان بینالمللی موسسه عالی مطالعات بینالمللی ژنو ادامه داد: آنها امروز که در جایگاه سیاستگذاری و تصمیمگیری قرار گرفتهاند، ناگهان متوجه شدهاند که نقض برجام یعنی از بین بُردن اعتبار بینالمللی آمریکا در عرصه مذاکرات و معاهدات بینالمللی؛ نقض برجام یعنی نقض یک قطعنامه شورای امنیت و بیاعتبار کردن این نهاد که سالها از آن به عنوان یک اهرم قهریه استفاده کردهاند؛ یعنی ایجاد شکاف بیسابقه با جهان غرب و متحدین اروپایی؛ یعنی بیاعتبار کردن آژانس بینالمللی انرژی اتمی و نظام بازرسی آن و به تبع به خطر انداختن رژیم عدم اشاعه؛ یعنی سلب فرصت مذاکره با کشورهایی مانند کره شمالی که با آن مشکل امنیتی جدی و حیاتی دارند. در نتیجه، با احتیاط بسیار بیشتری قدم برمیدارند و تلاش میکنند سیاستهای خود را گام به گام و چند مرحلهای پیش ببرند تا در هر مرحله در صورت نیاز امکان عقبنشینی داشته باشند.
کنگره قصد بازگرداندن تحریمهای هستهای و خروج یکجانیه از برجام را ندارد
نصری در پاسخ به این سوال که آیا کنگره در شرایط کنونی رای به خروج واشنگتن از برجام میدهد؟ عنوان کرد: رفتار کنگره متاثر از عوامل خارجی متعددی است و به صورت مطلق قابل پیشبینی نیست. اما آنچه از ظواهر امر، اظهارات دولت ترامپ و مواضع شخصیتهای برجسته کنگره میشود استنباط کرد، این است که در شرایط فعلی، کنگره قصد بازگرداندن تحریمهای هستهای و خروج یکجانیه از برجام را ندارد.
وی افزود: در قانون INARA یک سازوکار آییننامهای ویژه تعبیه شده که مطابق آن - در ۶۰ روز اول پس از «اعلام عدم تصدیق» برجام از جانب رئیسجمهور - کنگره میتواند با یک اکثریت ساده (یعنی با توافق ۵۱ سناتور) تحریمهای هستهای را بازگرداند. در شرایط عادی، برای تصویب هر لایحهای در کنگره جلب موافقت دستکم ۶۰ سناتور در مجلس سنا الزامی است اما با این حال - یعنی علیرغم اینکه جمهوریخواهان ۵۲ کرسی در مجلس سنا دارند و امکان فنی بازگرداندن تحریمهای هستهای برای آنها در درسترس است - میبینیم که حتی تندترین عناصر آنها، مانند سناتور تام کاتن، چنین بیاحتیاطیای را تجویز نمیکنند. آنها معتقدند باید سیاستی را پیش بگیرند که ایران به دست خودش از برجام خارج شود تا ابطال این توافقنامه برای آمریکا حداقل هزینه را در برداشته باشد.
تاثیر لابیهای منطقهای در شکلدهی رویکرد ترامپ قابل کتمان نیست
این کارشناس ارشد مسائل امریکا درخصوص تاثیر تاثیر لابیهای اسرائیل، عربستان و امارات در تدوین استراتژی جدید دولت امریکا گفت: این کشورها سالها تلاش کردهاند تا از طریق تاسیس لابیهای ضد ایرانی یا از طریق کمک مالی به لابیهای موجود در واشنگتن، روی سیاستهای آمریکا در قبال ایران تاثیر بگذارند.
نصری اضافه کرد:امروز به وضوح شاهدیم که سازمانهایی مانند «موسسه دفاع از دموکراسیها» - که امارات متحده عربی مهمترین تامینکننده مالی آن است - در عمل به یکی از موثرترین بازیگران در شکلدهی به سیاست ترامپ تبدیل شده است. قدرت تاثیرگذاری این موسسه به قدری زیاد شده که در آخرین نشست عمومی آن هم رئیس «شورای امنیت ملی» آمریکا (ژنرال مکمستر) و هم رئیس سازمان CIA (مایک پومپئو) شرکت داشتند! در نتیجه، اینکه لابیهای منطقهای در شکلدهی رویکرد ترامپ تاثیر بسزایی دارند، موضوع قابل کتمانی نیست. آقای ترامپ، برخلاف بسیاری از رؤسای جمهور پیشینی آمریکا، خاستگاه ایدئولوژیک و عقیدتی ندارد و به همین خاطر هم لابیهای مختلف در واشنگتن از این «خلا ایدئولوژیک» استفاده کردند تا او را به سمت دلخواه خود هدایت کنند.
وی تاکید کرد: یک نکته مهم که در این میان نباید فراموش کرد این است که امروز، به دلیل سیاست نامتعارفی که دولت ترامپ در قبال برجام پیش گرفته، عملاً ایالات متحده با همین کشورهایی که نام بردید تنها مانده است. اتفاقاً در آخرین نشست «موسسه دفاع از دموکراسیها» همین نکته را از تلویحاً زبان آقای پومپئو شنیدیم که میگفت: «وقتی از متحدین صحبت میشود همه ناخودآگاه ذهنشان به سمت آلمان و فرانسه و بریتانیا میرود.... اما عربستان و امارات هم متحد ما هستند!»
صفآرایی کنونی اروپاییها به نفع ایران در تاریخ معاصر بیسابقه بوده است
این حقوقدان بینالمللی در پاسخ به این سوال که اروپاییها تا کجا در مقابل آمریکایی ایستادگی خواهند کرد؟ اظهار داشت: تا اینجا علائم خوبی از اروپا دریافت کردهایم. شاید بتوان گفت که این نوع صفآرایی کشورهای اروپایی به نفع ایران - آن هم در مقابل آمریکا - در تاریخ معاصر بیسابقه بوده است.
نصری با بیان اینکه معتقدم سیاست اروپا در قبال ایران را نباید فقط از منظر اقتصادی بررسی کرد، تصریح کرد: این نکته را نیز نباید از یاد بُرد که «سیاست خارجه مشترک اتحادیه اروپا» - به عنوان یک بلوک مستقل - با مذاکرات هستهای شکل گرفت. به عبارت دیگر، ماجرای «توافق هستهای ایران» صرفاً در مورد «اعتبار» ایالات متحده آمریکا نیست بلکه حاکمیت (استقلال)، هویت اروپایی و موضوعیت اتحادیه اروپا به عنوان یک بلوک مستقل را نیز درگیر میکند.
برجام اتحادیه اروپا را به عنوان یک بازیگر موثر در صحنه جهانی تبدیل کرد
وی با بیان اینکه به یاد داریم «سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا» (EESA) - یعنی وزارت امور خارجه اروپا – در میانه بحران هستهای ایران تأسیس شد، خاطرنشان کرد: اصلیترین دستآورد آن هم نقش مثبتاش در مذاکرات هستهای و موفقیت این مذاکرات است. «سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا» از این تجربه شکل گرفت و موضوعیت و ضرورت وجودی خود را نیز در پرتو این تجربه به کرسی نشاند.
این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی با بیان اینکه «برجام» بود که بلوک اتحادیه اروپا را به عنوان یک بازیگر موثر در صحنه جهانی پرتاب کرد، ابراز داشت: توافق هستهای بود که به «شکگرا»های اروپا و احزاب ضداروپایی نشان داد که اتحادیه اروپا به یک هویت مستقل و یک سیاست خارجه متناسب با آن نیاز دارد.
سرنوشت برجام تاثیر مهمی بر آینده «سیاست خارجه» اتحادیه اروپا دارد
نصری با بیان اینکه اکنون بر اتحادیه اروپا واجب است که توافق هستهای را - ولو به خاطر محافظت از سیاست خارجه مشترک نوپای خود - نجات دهد، عنوان کرد: سرنوشت برجام تاثیر مهمی بر آینده «سیاست خارجه» اتحادیه اروپا خواهد گذاشت. اتحادیه اروپا اکنون در موقعیتی قرار گرفته که باید تصمیم بگیرد یک سیاست خارجه مستقل میخواهد یا تمایل دارد دنبالهروی آمریکا باشد. معتقدم این فاکتور «غیر اقتصادی» مهم را نیز باید در تحلیل رفتار آتی آمریکا در نظر گرفت.
به نفع روسیه نیست که روابط خوب خود با ایران را قربانی رابطه با دولت ترامپ کند
وی در پاسخ به این سوال که فکر میکنید روسها تا کجا در برابر فشارهای امریکا میایستند یا آنکه در این موضوع نیز نگاه معاملهگرایانه روسیه بر موضوع سایه میاندازد؟ یادآور شد: معتقد هستم به نفع روسیه نیست که روابط خوب خود با یکی از مهمترین همسایگانش (ایران) را قربانی رابطه با دولت ترامپ کند.
این حقوقدان بینالمللی موسسه عالی مطالعات بینالمللی ژنو با تاکید بر اینکه دولت ترامپ - هرچند روسگراترین دولت معاصر آمریکاست - با مشکلات داخلی و خارجی فراوانی روبهروست، بیان کرد: دولت ترامپ به دلیل همین تمایلی که به مسکو دارد با هیات حاکمه واشنگتن درگیر شده است. در واقع، روسستیزی در آمریکا آنقدر نهادینه شده که تنشزدایی میان دو کشور به هیچ عنوان امر آسانی نیست و اگر اتفاق هم بیفتد، احتمالاً عمر آن به اندازه عمر دولت ترامپ خواهد بود.
نصری ادامه داد: به گمانم آقای پوتین و تحلیلگران روسیه هم به خوبی به این حقیقت واقف هستند و حاضر نخواهند شد حُسن همجواری با ایران را قربانی یک دوستی گذارا و موقت کنند.
ایران باید با همین فرمان ادامه دهد!
وی در پاسخ به این سوال که از امروز به بعد، تهران باید چه سیاستی را دنبال کند؟ گفت: تا به حال دستگاه دیپلماسی ایران موفق شده همه کشورهای اروپایی و متحدین سنتی آمریکا - از جمله بریتانیا - را با خود علیه ترامپ همراه کند. همه سازمانهای مهم بینالمللی - از جمله سازمان ملل و آژانس بینالمللی انرژی اتمی - و همه شخصیتهای برجسته جهانی نیز از ایران حمایت کردهاند. در کنار اینها، جامعه مدنی، شرکتهای فراملی، شخصیتهای فرهنگی و حتی وزرای امور خارجه پیشین آمریکا و اروپا نیز طی کمپینها و نامههای متعددی با مواضع ایران همراهی کردهاند.
این کارشناس ارشد مسائل امریکا
تاکید کرد: در واقع، خروج از هیچیک از توافقات بینالمللی - اعم از توافق
پاریس و غیره - به اندازه صرفِ «تهدید به خروج» از برجام برای آمریکا
هزینهساز نبوده است. در نتیجه، میتوان گفت ایران کار خود را بلد بوده و
باید با همین فرمان ادامه دهد!