بلومبرگ نوشت: نمایش دونالد ترامپ و بحث برجام، توجه دنیا و علاقه مندان به نفت را به خود جلب کرده است. اما جهت این توجهات بسیار زیاد، باید به سمت غرب ایران تغییر یابد. تنش های رو به افزایش در شمال عراق، تأثیر سریعی بر جریانات نفتی خواهد داشت که نتیجه آن قیمت بالاتر نفت و فشار بر تولیدکنندگان و پالایشگاه ها خواهد بود.
به گزارش خبرداغ به نقل از «انتخاب»؛ به طور حتم، فروپاشی داعش در عراق دلیلی برای جنش و تجدید قوای ملی است. از طرفی، این امر موجب شده تا کشور در آستانه جنگ داخلی قرار گیرد، به طوریکه فراتر از رنج بی دلیل بشریت، جنگ موجب از بین رفتن بیش از نیم میلیون صادرات نفت در روز خواهد شد.
اخراج شورشیان از آخرین پایگاه شان در شمال عراق موجب شده تا ارتش عراق و شبه نظامیان تحت حمایت ایران با نیروهای وفادار به دولت اقلیم کردستان، در میادین نفتی اطراف کرکوک، برخورد مستقیم پیدا کنند.
پس از اینکه خط لوله تحت کنترل بغداد به دست داعش افتاد، کردها در سال 2014، خط لوله خودشان را در مرز ترکیه بنا کرد. پس از فرار ارتش عراق، نیروهای کرد نیز کنترل منطقه را در اطراف شهر کرکوک، که چندین میدان نفتی دارد، به دست گرفتند. در حالیکه که اقداماتشان مانع از تصرف میادین توسط شورشیان گردید، در حال حاضر بغداد مجددا آن منابع را بدست گرفته است.
آیا این موضوع برای افرادی که خارج از این منطقه هستند نیز اهمیت دارد؟ حتما همینطور است.
مقایسه با قطر
دولت اقلیم کردستان حدودا 565000 بشکه نفت خام را در روز صادر می کند، تقریبا برابر با همان مقدار نفتی که قطر به عنوان عضو اپک صادرات دارد.
ترکیه، که نگران تأثیرات رفراندوم در منطقه کرد کشور خودش است، تهدید کرده خط لوله خود از کردستان را در پایانه نفتی مدیترانه واقع در جیحان متوقف خواهد کرد. بر مبنای گزارش بلومبرگ، دولت اقلیم کردستان در سال جاری تا کنون، 160 میلیون بشکه نفت را از طریق ترکیه صادر کرده است.
حدودا یک سوم این میزان نفت، توسط سرمایه گذاران خارجی همچون شرکت نفت و گاز نروژی دی ان او، شرکت جنل انرژی ترکیه و شرکت انحصاری گالف کیستون در اقلیم کردستان تولید می شود. شرکت های بزرگتر با پشتوانه سیاسی قوی نیز در این منطقه سرمایه گذاری می کنند.
و البته تولید نفت در شمال بغداد نیز در خطر است. با از دست دادن خط لوله خود به ترکیه، دولت عراق نفت خام تولید شده را از طریق شرکت دولتی "نفت شمال" به واسطه زیرساخت های سازمان کرد صادر می کند. با این وجود مقامات دوجانبه باید در مورد عملیات انتقال مشارکت کنند- آنها فروش نفت از طریق دولت اقلیم کردستان را محکوم کرده و آن را غیرقانونی می دانند.
واضح است که کردستان موقعیت بسیار آسیب پذیری دارد. کردستان شدیدا به درآمدهای حاصل از صادرات نفت وابستگی است، البته درآمدها به طور کل وابسته به ترانزیت در ترکیه می باشد. نفت خام کردستان هیچ مسیر امن دیگری برای رسیدن به بازارهای بین المللی ندارد.
اما این تنها تهدید اقتصادی ترکیه نیست که کردها با آن مواجه اند. ایران مرزهای خود را بسته است، بغداد پروازها را ممنوع کرده و محدودیت های بانکی را تحمیل کرده است. به نظر می رسد، نیروهای عراقی و شبه نظامیان شیعه تحت حمایت ایران در مرزهای منطقه تحت کنترل کُرد، گرد هم آمده اند.
بر خلاف رفراندوم استقلال در منطقه کاتولونیای اسپانیا، انتخابات کردستان اجباری نبود. هدف آن اعلام استقلال نبود، بلکه با هدف فراهم نمودن مجوزی برای رهبران کرد جهت مذاکره در زمینه رابطه ای جدید با بغداد انجام شد. فرصتی که از طریق شکست داعش در عراق فراهم گردید، بایستی به عنوان سکویی برای مذاکره در مورد ساختار فدرال در کشور مورد استفاده قرار گیرد؛ ساختاری که تمامیت جغرافیایی و جریانات نفتی را حفظ می کند و در عین حال شرایطی را برای سرمایه گذاری داخلی فراهم می کند که به شدت نیازمند آن است.
با این حال، این امر مشخص نیست که آیا تهدیدهای مسلحانه و سیاسی تشدید خواهد شد یا خیر. اگر صادرات کردها متوقف شود، تأثیر آن در مناطقی فراتر از مناطق نزدیک به آن خواهد بود. احتمالا برای پالایشگاه های مدیترانه، یافتن جایگزین آنی بشکه های نفت، امری دشوار خواهد بود، به این دلیل که گزینه های جایگزین باید مسیر طولانی تری را طی کنند تا به مقصد [پالایشگاه های مدیترانه] برسند. این جابجایی به طور حتم بازارهای نفت خام در مدیترانه را محدود خواهد کرد و اگر طول بکشد، فقط و فقط به تسریع تخلیه موجودی کمک خواهد کرد.
در حالیکه سیاست مداران درگیر ایرانند و تمام توجهشان به برجام است، اما تمامی افرادی که در بازار نفت نقشی دارند، باید توجهشان به عراق و کردستان باشد.