فوتبال مقررات نوشته و نانوشته زيادي دارد، اما شايد شاه قوانين آن، «قانون اسكوربرد» باشد. قاعده كار اين است كه تا وقتي يك تيم برنده باشد و نتيجه بگيرد، همه چيزش روبهراه و مطلوب است. در اين صورت بزرگترين عيبها ديده نميشود و كليديترين نقاط ضعف هم به چشم نميآيد. با اين همه كافي است اين قطار از ريل نتيجهگيري خارج شود؛ آن زمان است كه ريزترين مسايل هم بحرانهايي بزرگ و كمرشكن به نظر خواهند رسيد. وقتي تيم نتيجه نميگيرد، همه چيزش بد و افتضاح جلوه ميكند. در اين شرايط خبر و شايعه، راست و دروغ دست به دست هم ميدهند و وضع را از آنچه هست بدتر ميكنند. اين دقيقا همان وضعيتي است كه امروز براي پرسپوليس پيش آمده. شكست باورنكردني برابر الهلال عربستان انگار همه چيز را در اين باشگاه تكان داد و باعث شد بسياري از مسايلي كه تا ديروز ناديده گرفته ميشد، ناگهان به مصايب عظمي تعبير شود.
مثلا ميگويند چرا بعد از بازي پرسپوليس و الهلال، محسن افشاني راهي رختكن پرسپوليس شده؟ اصل پرسش درست است، چرا كه رختكن يك تيم نميتواند جاي هنرپيشه و مجري تلويزيون باشد، اما چرا وقتي پرسپوليس 10نفره آن بازگشت تاريخي را برابر الاهلي رقم زد كسي به حضور افشاني در رختكن پيله نكرد؟ آن روز هم آقاي بازيگر خوشسيما سر از خلوت خصوصي تيم در آورد و خبرش هم همه جا منتشر شد، اما هيچكس به موضوع خرده نگرفت. همانطور كه آن روز هيچكس كاري به طولاني شدن مصدوميت جلال حسيني نداشت و شبنشيني بازيكنان و رفتارهاي آقاي معاون و دخل و خرج باشگاه را زير ذرهبين نميبرد. انگار كل تاريخ جهان از لحظه سوت پايان داور بازي پرسپوليس و الهلال شروع شده و ناگهان چشم همه باز شده است. همانطور كه گرفتار شدن در اين باتلاق از مسير اسكوربرد رقم خورد، رهايي از اين شرايط هم فقط از همين راه مقدور است. شايد با دو پيروزي متوالي دوباره خيليها رخ عوض كنند و بسياري از مسايلي كه امروز تا اين اندازه حاد به نظر ميرسد، بار ديگر از ديدهها پنهان شود. خوب يا بد، اين مهمترين قانون فوتبال است.
همشهری ورزشی