الاخبار نوشت: در یک ارزیابی سیاسی درمی یابیم که نمی توان تلاشهای اسرائیل برای شدت یافتن موضع آمریکا علیه ایران را از تحولات منطقه جدا دانست؛ تحولاتی که تهدیدی برای امنیت ملی اسرائیل ایجاد کرده و از آن جمله، پیروزی های محور مقاومت در سوریه، عراق و لبنان است.
به گزارش خبرداغ به نقل از «انتخاب»؛ اسرائیل می داند که مواضع ترامپ در مورد توافق هسته ای فرصتی برای لغو یا تعدیل این توافق است؛ بویژه آنکه نتانیاهو از زمان امضای این توافق آن را تهدیدی برای اسرائیل و ابزاری برای تحکیم موقعیت ایران در تمام سطوح می دانست.
واشنگتن امیدوار بود که توافق هسته ای بتواند تغییری در سیاستهای منطقه ای ایران ایجاد کند، اما ایران این توهم ها را از بین برده و به مواضع خود در خصوص مسائل منطقه ادامه داد.
تحولات منطقه ای در محور مقاومت منجر به تشکیل صحنه جدیدی شد که در پی آن تمام موسسات سیاسی، امنیتی و نظامی در تل آویو، آن را تهدیدی برای امنیت ملی خود دانستند.
در مقابله با این چالش؛ تل آویو و واشنگتن به گزینه های دیگری برای محدود کردن نفوذ ایران در منطقه روی آوردند که یکی از آنها بازگشایی پرونده توافق هسته ای بود. اما مشکل آن است که اسرائیل در همزیستی و سازگاری با واقعیت ایران در تمام زمینه های هسته ای، موشکی و سیاسی مشکل دارد و می داند که توان ایجاد تغییری ریشه ای در این زمینه ها را ندارد؛ از این رو، همه امیدش به سیاستهای ایالات متحده و ائتلاف های منطقه ای است.
تصور این مساله غیر ممکن است که اسرائیل منفعت بزرگ خود را در لغو توافقی بداند که آن را تهدید می کند؛ بدین جهت سوالی پیش می آید مبنی بر اینکه از دعوت به لغو یا تعدیل در توافق هسته ای، چه چیزی نصیب اسرائیل می شود در حالی می داند ایران به هیچ یک از این گزینه ها تن نمی دهد و مقابله به مثل خواهد کرد؟
تل آویو خود می داند که هیچ راه دیپلماتیکی به ایجاد تغییری بزرگ در رفتار منطقه ای ایران ختم نمی شود؛همزمان اسرائیل نمی تواند با روش و خط مشی جمهوری اسلامی سازگار شود؛ از این رو برای لغو توافق یا تعدیل آن از طریق آمریکا تلاش می کند و امیدوار است که این مساله عکس العملهای متقابل بین ایران و ایالات متحده را در پی داشته باشد.
سیاستمداران در تل آویو قصد دارند باعث درگرفتن یک مواجهه نظامی مستقیم بین تهران و واشنگتن شوند یا مساله را به سمتی بکشانند که مذاکرات جدیدی صورت گیرد تا تعدیل های اساسی در سیاست های منطقه ای ایران در حمایت از نیروهای مقاومت در لبنان و منطقه واقع شود. به احتمال زیاد اسرائیل می داند که این امر نیز واقع نخواهد شد.
در نهایت مشخص می شود که تنها، عنوان این درگیریها برنامه های هسته ای ایران است و انگیزه اصلی اسرائیل ایجاد تغییر در گزینه های استراتژیک ایران بویژه در مورد حمایت از فلسطین، حزب الله و نیروهای مقاومت می باشد و در غیر این صورت صهیونیستها به کارشکنی های خود در روند پیشرفت علمی، موشکی و اقتصادی ایران ادامه می دهند.