به گزارش خبرداغ به نقل از برترین ها: سوفیا لورن (Sophia Loren)، بازیگر ایتالیایی برندۀ جایزه اسکار است. او با زیبایی خیره کننده اش، اغلب در فهرست جذاب ترین زنان تمام دوران قرار می گیرد. لورن را به عنوان مشهورترین بازیگر ایتالیایی میشناسند. از فیلمهای معروف وی میتوان به «دو زن» (۱۹۶۰)، «دیروز، امروز، فردا» (1963)، «ازدواج به سبک ایتالیایی» (۱۹۶۴) و «یک روز بخصوص» (۱۹۷۷) اشاره کرد. وی در طول بیش از شصت سال فعالیت حرفه ای خود، برندۀ جوایز بسیاری از جمله اسکار فیلم غیرانگلیسی زبان برای فیلم دو زن شده است.
سوفیا لورن، با نام اصلی سوفیا کنستانسا بریجیدا ویلانی شیکولونه، در ۲۰ سپتامبر ۱۹۳۴ در رم زاده شد. پدرش مهندس و مادرش بازیگر و آموزگار پیانو بود. بعد از امتناع پدر سوفیا از ازدواج با مادرش، که او را بدون هیچ پشتیبانی رها کرد، سوفیا، مادر و خواهر کوچکترش ماریا با مادربزرگ لورن در پوتزولی نزدیک ناپل زندگی میکردند.
در طول جنگ جهانی دوم، بندر و کارخانۀ مهمات در پوتزولی هدف بمباران مکرر
متفقین بود. در طی یک حمله، هنگامی که لورن به پناهگاه فرار می کرد، گلوله
خورد و چانه اش زخمی شد. بعد از آن، خانوادۀ او به ناپل، جایی که
خویشاوندان دورشان در آنجا بودند، نقل مکان کرد. بعد از جنگ، لورن و
خانوادهاش به پوتزولی برگشتند.
مادربزرگ
او یک میخانه در اتاق نشیمن خانه خود باز کرد؛ در آنجا مادرش پیانو
مینواخت، خواهرش میخواند و سوفیا منتظر مشتری بود و ظرفها را میشست. این
مکان بسیار محبوب برای سربازان آمریکایی مستقر در نزدیکی آنجا بود.
لورن توانایی بازیگری وسیعی حتی در حوزۀ کمدی داشت، به
ویژه در پروژههای ایتالیایی که میتوانست به راحتی افکار خود را ابراز
کند، هر چند در یادگیری زبان انگلیسی هم به خوبی پیشرفت داشت. جایزۀ اسکاری
که بدست آورد، اولین جایزۀ مهم اسکار برای یک بازیگر زن غیر انگلیسی زبان
بود. در سال ۱۹۶۴ با بازی در فیلم «سقوط امپراتوری رم» و دریافت دستمزد یک
میلیون دلاری بازی اش را کامل کرد. فعالیت لورن پس از مادر شدنش کاهش یافت و
در ۴۰ و ۵۰ سالگی در فیلمهایی همچون «سفر» (1974) و «یک روز بخصوص»
(1977) بازی کرد.
در سال 1991 به خاطر خدماتش
به سینمای جهان اسکار افتخاری دریافت کرد و به عنوان یکی از گنجینههای
سینمای جهان معرفی شد. در فیلم «آمادۀ پوشیدن» رابرت آلتمن در سال ۱۹۹۵ هم
حضوری موفق داشت. سوفیا لورن بازیگر سرشناس ایتالیایی در طول ۷۲ سال زندگی
هنری درحدود۹۰ فیلم به ایفای نقش پرداخته است. از آخرین کارهایش میتوان
به حضور در جشنوارۀ ونیز به خاطر بازی در فیلم پسرش، ادواردو پونتی، با
عنوان «در میان غریبه ها» (2002) اشاره کرد.
لورن
در سال ۱۹۵۸ به خاطر بازی در فیلم «ثعلب سیاه» موفق به دریافت جایزه
فستیوال ونیز شد. پس از جنگ جهانی دوم، نماد زیبایی ایتالیائی، به ایتالیا
بازمیگردد و در فیلم مهم ویتوریو دسیکا که زندگی یک مادر و دختر را در جنگ
به تصویر میکشد بازی میکند. او در این فیلم با نام «دو زن» با ژان پل
بلموندو نیز همبازی است و اولین اسکار و جوایز جشنوارۀ فیلم کن، جشنوارۀ
فیلم ونیز و جشنوارۀ فیلم برلین را در سال ۱۹۶۰ برای بازی در همین فیلم
دریافت می کند. وی بار دیگر برای بازی در فیلم «ازدواج به سبک ایتالیایی»
در سال ۱۹۶۴ نامزد دریافت اسکار شد. «لورن» در سال ۱۹۶۲ جایزه بهترین
بازیگر زن را از بفتا و در سال ۱۹۹۴ جایزه خرس طلای افتخاری را از جشنواره
برلین کسب کرد.
لورن
در سال ۱۹۶۱ بهترین بازیگر زن جشنواره کن شناخته شد و در سال ۱۹۹۱ جایزه
سزار افتخاری به وی اعطا شد. از دیگر افتخارات سینمایی سوفیا لورن میتوان
به دوربین طلای آلمان، چهار جایزۀ بهترین بازیگر گلدن گلوب، بهترین بازیگر
زن جشنوارۀ مسکو (۱۹۶۵)، بهترین بازیگر جشنوارۀ سنسباستین (۱۹۷۴)، بهترین
بازیگر جشنوارۀ ونیز (۱۹۵۸) و شیر طلای افتخاری جشنوارۀ ونیز (۱۹۹۸) اشاره
کرد. ستارۀ شهرت وی در پیاده روی مشاهیر هالیوود نقش بسته است.
سوفیا
و کارلو پونتی روز ۱۷ سپتامبر ۱۹۵۷ با هم ازدواج کردند؛ ازدواج اول آنها
به ناچار لغو شد تا پونتی به جرم دو همسری محکوم نشود. آنها ۹ آوریل ۱۹۶۶
دوباره با هم ازدواج کردند و صاحب دو پسر به نامهای کارلو و ادواردو شدند.
زندگی مشترک سوفیا لورن با کارلو پونتی تا زمان مرگ پونتی در تاریخ ۱۰
ژانویه ۲۰۰۷، به خاطر بیماری ریوی، ادامه داشت. وقتی در نوامبر ۲۰۰۹ از او
پرسیدند که آیا احتمال دارد دوباره ازدواج کند پاسخ داد که نه، دوباره
هرگز، غیرممکن است که کس دیگری را دوست داشته باشد.
سوفیا
لورن، شاید برخلاف تنها رقیب نامدارش، جینا لولوبریجیدا، تنها زیبا و
بانمک نبود، بلکه از عهدۀ نقش های جدی و تراژیک هم به خوبی بر می آمد. باید
اشاره کرد به فیلم های «دو زن» (۱۹۶۰) و «گوشه گیران آلتونا» (۱۹۶۲)، که
براساس نمایشنامه ای از ژان پل سارتر نوشته شده بود، و کارگردان هردو
ویتوریو دسیکا بود. لورن در فیلم «دو زن» نقش مادری ساده و بینوا را ایفا
کرد که در جریان جنگ جهانی دوم به همراه دختر سیزده ساله اش مورد تجاوز
سربازان نازی قرار می گیرند. همچنین باید از بازی هنرمندانه او در فیلم «یک
روز بخصوص» (۱۹۷۷) به کارگردانی اتوره اسکولا یاد کرد. در این فیلم، او
زنی ساده و خانه دار است که در دوران تسلط فاشیسم، با همسایه اش، مردی با
نقش آفرینی مارچلو ماسترویانی، رابطۀ عاطفی برقرار می کند.
حقایقی در مورد سوفیا لورن که شاید ندانید:
1.
در فیلم «پسری سوار بر دلفین» (1957)، از سوفیا خواسته شد داخل یک شیار
راه برود تا تماشاچی فکر کند هم بازی کوتاه قد او، آلن لَد، از او بلند تر
است.
2. علاوه بر خواهرش ماریا، دو برادر ناتنی به نام های جولیانو و جوزپه شیکولونه دارد.
3. دچار ترس از صحنه بود و به همین دلیل هرگز در کارهای تئاتری ظاهر نشد.
4.
مادر او در رقابت بین دختران شبیه به گرتا گاربو که توسط مترو گلدوین میر
برگزار می شد، در تمام ایتالیا اول شد؛ اما، در 17 سالگی، مادرش به او
اجازه نداد رویای هالیوودش را دنبال کند.
5. نام مستعار او حاصل تغییری جزئی در "تورن"، نام بازیگر سوئدی مارتا تورن، است.
6.
مادر او اسمش را از روی مادر بزرگ پدری اش انتخاب کرد. بعد از آن که پدر
سوفیا آنها را رها کرد، مادربزرگ مادری اش او را لِلا صدا کرد.
7. در فهرست 50 نفرۀ بزرگ ترین اسطوره های سینمای انستیتوی فیلم آمریکا، در ردیف 25 قرار دارد.
8.
گاهی اوقات، بازیگران مرد برای بازی با او دودل بودند، چون قد او نزدیک
174 سانتی متر بود و با کفش پاشنه بلند و موهای بلندش، می توانست بیشتر از
180 به نظر برسد.
9. در 22 ژوئن 2005،
شهروند افتخاری شهر خودش، پوتزولی، شد (او سال ها پیش به دلیل مشکلات
قانونی و مالیاتی خود و همسرش در ایتالیا، تابعیت ایتالیایی خود را رها
کرده و شهروند فرانسه شده بود).
10. در جشنوارۀ فیلم کن سال 1966، رئیس هیأت داوران بود.
11.
(10 فوریۀ 2006) یکی از ده زنی بود-به همراه کسانی مثل سوزان ساراندون و
ایزابل آلنده-که پرچم المپیک را در مراسم گشایش بازی های المپیک زمستانی در
تورین حمل می کردند.
12. او و مارچلو
ماسترویانی در 11 فیلم همبازی بودند: «همسر زیبای میلر» (1955)، «دشمنی
خونین» (1978)، «خوش شانسی به خاطر زن بودن» (1956)، «یک روز بخصوص»
(1977)، «گل آفتابگردان» (1970)، «دیروز، امروز و فردا» (1963)، «ازدواج به
سبک یتالیایی» (1964)، «همسر کشیش» (1971)، «حیف که سرکش است» (1955)،
«آماده برای پوشیدن» (1994)، «نوچۀ تبهکار» (1975).
13.
درو بریمور از او به عنوان یکی از اولین الگوهای بازیگری اش یاد کرده
است. لورن دوست نزدیک مادرخواندۀ درو، آنا استراسبرگ (همسر لی استراسبرگ،
مربی مشهور بازیگری) بود. آنا درو را از 8 تا 12 سالگی اش، به مزرعۀ سوفیا،
خارج از لوس آنجلس، می برد و درو تابستان را در آنجا با پسران سوفیا می
گذراند. وی مادر خواندۀ درو بریمور نیز هست.
14. از سالن های زیبایی متنفر است و خودش به موها و ناخن های خود رسیدگی می کند.
15.
مجسمۀ اسکاری که برای فیلم «دو زن» (1960) برده بود، از ویلای او در
ایتالیا دزدیده شد. آکادمی علوم و هنرهای سینمایی، مدتی بعد در برابر مبلغ
کمی یک مجسمۀ دیگر به وی تحویل داد.
16.
یکی از پنج نفری است که برای بازی در نقشی که بیشتر به زبان خارجی صحبت می
کند، اسکار گرفته است. چهار نفر دیگر ماریون کوتیار، رابرت دنیرو، روبرتو
بنینی و بنیسیو دل تورو هستند.
17. خواهر او ماریا، زمانی با پسر دیکتاتور بنیتو موسولینی، به نام رومانو موسولینی ازدواج کرد.
18.
یکی از کسانی بود که برای نقش لارا آنتیپووا در «دکتر ژیواگو» (1965) در
نظر گرفته شده بودند؛ این نقش در نهایت به جولی کریستی رسید.
19. همسرش کارلو پونتی، دو سال از مادر سوفیا بزرگ تر بود.
20.
در بیشتر فیلم هایش، نقش زن مورد علاقۀ مردانی را بازی می کرد که خیلی از
او بزرگ تر بودند، مثال بارز آن فیلم «در ناپل شروع شد» (1960)، در مقابل
کلارک گیبل بود که در آن زمان 59 سال داشت و خود او 25 ساله بود.
21.
یکی از 14 بازیگر زن برندۀ اسکار است که در مراسم اهدای جوایز حضور
نداشتن. دیگر ان کاترین هپبورن، کلودت کولبرت، جون کرافورد، جودی هالیدی،
ویوین لی، آنا مانیانی، اینگرید برگمن، آن بانکرافت، پاتریشیا نیل، الیزابت
تیلور، مگی اسمیث، گلندا جکسون و الن برستین هستند.
22.
یکی از 6 بازیگری است که برای بازی در فیلم های غیر انگلیسی زبان چند
بار نامزد دریافت اسکار شده اند؛ پنج نفر دیگر مارچلو ماسترویانی برای فیلم
های ایتالیایی زبان «طلاق به سبک ایتالیایی» (1961)، «یک روز بخصوص»
(1977) و «چشمان سیاه» (1987)؛ لیو اولمن برای فیلم های سوئدی «مهاجران»
(1971) و «رو در رو» (1976)؛ ایزابل آجانی برای فیلم های فرانسوی «زندگی
ادل هوگو» (1975) و «کامیل کلودل» (1988)؛ خاویر باردم برای فیلم های
اسپانیایی «پیش از آغاز شب» (2000) و «بیوتیفول» (2010)؛ و ماریون کوتیار
برای فیلم های فرانسوی «زندگی گلگون» (2007) و «دو شب، یک روز» (2014).
لورن برای نقش آفرینی در «دو زن» (1960) و «ازدواج به سبک ایتالیایی»
(1964) نامزد دریافت اسکار شد. او و ماریون کوتیار تنها زنان بازیگری هستند
که اسکار بهترین بازیگر یک فیلم غیر انگلیسی زبان را دریافت کرده اند؛ این
دو در فیلم «نُه» (2009) هم بازی
بودند.
23. ایوون دی کارلو الهام بخش او برای بازیگر شدن بود.
نقل قول های شخصی
• اشتباهات بخشی از هزینه ای است که هر انسان برای یک زندگی کامل پرداخت می کند.
• دو امتیازی که من در زمان تولد داشتم این بود که عاقل و فقیر به دنیا آمدم.
•
برای موفق شدن در یک شغل دشوار لازم است به خودتان ایمان قوی داشته
باشید. به همین دلیل است که بعضی افراد با استعداد متوسط، اما با نیروی
درونی قوی، بسیار بیشتر از افراد با استعداد فراوان پیشرفت می کنند.
• یک مادر باید دو بار فکر کند، یک بار به خاطر خودش و یک بار برای فرزندش.
•
بسیاری از آدمها فکر می کنند که چیزی را می خواهند، اما واقعاً قدرت و
نظم ندارند. ضعیفند. من باور دارم که به هرچه بخواهید می رسید، اگر به
اندازۀ کافی سر سختانه بخواهید.
• نفرت همان عشق برآورده نشده است.
•
واقعیت زندگی این است که کودکی که جنگ را دیده، نمی تواند با کودکی که
نمی داند جنگ چیست و فقط از تلویزیون آن را می بیند، مقایسه شود.
•
هرگز سعی نکرده ام خاطرات گذشته را فراموش کنم، هر چند بعضی از آنها
دردناک هستند. مردمی را که از گذشته شان مخفی می شوند، درک نمی کنم. هر
زندگی که داشته اید، در رسیدن به شخصی که اکنون هستید، کمکتان کرده است.
•
در تمام زندگی ام از پدرم متنفر بودم، اما در روزهای آخر عمرش او را برای
تمام رنج هایی که برایمان به وجود آورد، بخشیدم. وقتی بزرگ تر می شوید،
ازدواج می کنید و بچه دار می شوید، یاد می گیرید و فرموش می کنید. من راحت
فراموش نمی کنم، اما می توانم ببخشم.
• یک
چشمۀ جوانی وجود دارد که همان ذهن شماست، استعداد های شما و خلاقیتی که در
زندگی خود و زندگی کسانی که دوستشان داید، به کار می برید. زمانی که یاد
بگیرید این منبع را باز کنید، واقعاً سنتان را شکست خواهید داد.
•
[دربارۀ این که چرا نتوانست در مراسم جوایز اسکار 1961 حاضر شود] متوجه
شدم که نمی توانم مصیبت نشستن در برابر دیدگان میلیون ها بیننده را، زمانی
که سرنوشتم دارد قضاوت می شود، تحمل کنم. اگر می باختم، ممکن بود از نا
امیدی غش کنم. اگر هم می بردم، به احتمال زیاد از خوشحالی غش می کردم.
تصمیم گرفتم بهتر این است که در خانۀ خودم غش کنم.
•
وای، وقتی بچه بودم چقدر عاشق فیلم ها بودم. مخصوصاً عاشق ایوون دی کارلو
بودم؛ او بازیگر مورد علاقۀ من بود. دیگران هم همینطور، مثلاً ریتا
هیوورث، اما عادت داشتم خیال کنم ایوون دی کارلو هستم. از آن بازیگر کوچک
هم خوشم می آمد-اسمش چی بود؟-جون آلیسون. ولی به نظرم ایوون دی کارلو تک
بود.