کد خبر: ۷۳۸۸۶۵
تاریخ انتشار: ۳۰ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۳
تعداد بازدید: ۳۱۷
عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: صحبت‌های سخیف رئیس جمهور آمریکا در سازمان ملل آبروی این کشور را پیش جهانیان برد.
سخنان سخیف ترامپ، دستاوردی جز بی‌آبرویی برای آمریکا ندارد/ برخی از مسئولان نمیدانند چه موضوعاتی را چه زمانی مطرح کنند

به گزارش خبرداغ به نقل از  ایلنا، حجت‌الاسلام سید ابراهیم رئیسی عضو مجلس خبرگان رهبری در حاشیه تجدید میثاق اعضای مجلس خبرگان رهبری با آرمان‌های امام خمینی(ره) در جمع خبرنگاران با اشاره به اظهارات ترامپ عنوان کرد:  قبل از آنکه ما بخواهیم سخنان ترامپ را محکوم کنیم از نگاه افکار عمومی جهان، آزادگان، دولت‌ها و ملت‌ها محکوم است. ملت بزرگ ایران به میثاق‌ها پایبند است و بدعهدی و دشمنی برخی از دولت‌ها را به ویژه آمریکا را همیشه در ذهن دارد.

وی با بیان اینکه از ابتدای پیروزی انقلاب ما شاهد دشمنی‌هایی هستیم که آمریکا علیه ما روا داشته است، گفت: دست آ‌مریکا را در ناامنی‌های منطقه کاملا می‌بینیم چرا که پیش از این هم حامی القاعده، داعش و گروه‌های تروریستی بوده است. گروه‌های تکفیری و تروریستی ساخته نظام استکباری آمریکاست، وقتی که وزیر امور خارجه وقت آمریکا صراحتا از ایجاد داعش و گروه‌های تکفیری خبر می‌دهد جای هیچ تردیدی باقی نمی‌ماند.

تولیت آستان قدس با تاکید بر اینکه سخنان سخیف و بی‌اعتماد ترامپ از جایگاه سازمان ملل جز بی‌آبرویی برای آمریکا و کنار رفتن پرده بی‌هویت حقوق بشر آنها چیزی برای این کشور ندارد، خاطرنشان کرد:  به نظر من ملت بزرگ ایران برابر این حرکت باید نوعی مقابله به مثل داشته باشد.

وی افزود: همچنین پیش پرداخت‌هایی که در برجام داشته‌ایم کاملا ملت ما را مصمم می‌کند که قاطعانه برخورد کنیم. در مقام عمل و اجرا شورای نظارت بر برجام مواضع را کاملا رصد کند و متناسب با این مواضع اقدامات لازم را انجام دهد.

رئیسی با اشاره به اینکه مواضع رهبری و دولت بسیار قاطع است، تاکید کرد: آمریکایی‌ها باید احساس کنند که ایران کشوری نیست که با کشورهای دیگر مقایسه شود ما یک قدم از حقوق ملت خود عقب نشینی نخواهد کرد.

عضو مجلس خبرگان رهبری با انتقاد از عدم استفاده درست از ظرفیت‌های کشور گفت: یکی از مشکلات امروز ما نداشتن ظرفیت از جانب مسئولان است که نمی‌دانند چه موضوعاتی را در چه زمانی مطرح کنند. متأسفانه برخی این ظرفیت لازم را ندارند و صحبت‌هایی را مطرح می‌کنند که نباید گفته شود. این فضا پیش از انتخابات و پس از انتخابات نیز ادامه داشته است.

وی خاطرنشان کرد: امام خمینی(ره) جلوه یک انسان با ظرفیت بودند و این ظرفیت هم برای انسان ایجاد نمی‌شود مگر در جلوه بندگی خدا، انقلاب پس از رحلت ایشان راهش ادامه داشته است و  نمونه‌ای از نتایج مثبت چهره با ظرفیت ایشان بوده است همین امر باعث می‌شود که انسان در دفاع از حقوق مردم و حقوق اجتماعی یک قدم هم عقب‌نشینی نکند.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
رزمنده
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۴۲ - ۱۳۹۶/۰۶/۳۰
0
0
ترامپ به جای حل مشکلات عامل به وجود آمدن آنها بوده است
دولت آمریکا بیشترین حمایت را ازتروریسم، داعش و دیگر گروه های تروریستی کرد.
دولت وحشی آمریکا جنایتکار درجایگاهی نیست که حقوق بشر درکشورها را ارزیای کند.
حضورامریکا جنایتکار ازسال 2003 درافغانستان افزایش کشت تریاک و افزایش تروریسم دراین کشورشده است.
حضورآمریکا جنایتکار از سال 2003 درافغانستان موجب گسترش فساد دراین کشورشده است.
آمریکا جنایتکاربزرگترین تهدید برای منطقه است.
منطقه خاورمیانه جایی برای داعش یا آمریکایی ها نیست.
آمریکا در برجام به دنبال تأمین منافع رژیم صهیونیستی است/ ایجاد بیثباتی نتیجه ورود آمریکا به کشورهای منطقه بوده است
آمریکا از سیاستهای رژیم صهیونیستی مایه شرمساری است
آمریکا برخلاف ادعاهای ترامپ در برجام منافع مردم این کشور را دنبال نمیکند بلکه هدفش در برجام، تأمین منافع رژیم صهیونیستی است.
ترامپ در سخنرانی خود در مجمع عمومی در واقع به توجیه سیاستهای آمریکا پرداخت و از فرصت خود در این جهت استفاده کرد.
رئیسجمهور آمریکا در حالی عنوان میکند که در ایران دموکراسی وجود ندارد که حدود چهار ماه از انتخاباتی در ایران میگذرد که حدود 41 میلیون از شهروندان ایرانی در آن شرکت کردند. در این انتخابات خط بطلانی بر ادعاهای آمریکاست که سعی میکنند اینگونه القا کنند که در جمهوری اسلامی ایران دموکراسی وجود ندارد.
امروزه افکارعمومی آمریکا نیز متوجه دموکراسی در ایران و دروغ بودن ادعاهای مقامات آمریکایی در مورد ایران شدهاند و مقامات آمریکایی از این بیداری و از این آگاهی عصبانی هستند.

ترامپ در حالی ایران را متهم به حمایت از تروریسم میکند که دولتها و افکارعمومی جهان شاهد مقابله جمهوری اسلامی ایران با پدیده شوم تروریسم بوده و هستند. ما هزینههایی که ایران برای مبارزه با القاعده و داعش پرداخته، بسیار بیشتر از هزینهای بوده که کشورهای مدعی مبارزه با تروریسم در این زمینه پرداخت کردند.
آمریکاییها از تروریسم به عنوان ابزاری برای تضعیف دولتهای مستقل در منطقه و پیشبرد استراتژی خود استفاده کرده و میکنند

آمریکا به دنبال استیلا بر کشورهای منطقه خاورمیانه است و چون جمهوری اسلامی ایران مانع سیاستهای آنها بوده و هست، بنابراین جمهوری اسلامی را به نوعی حمایت از تروریسم متهم میکند و در واقع آنها با این اتهامزنی به دنبال جلب نظر سایر قدرتها برای به انزوا کشیدن و منزوی کردن ایران در منطقه هستند.

اگر به وضعیت کشورهایی مثل لیبی و سومالی که آمریکا در آنها دخالت کرده نگاه کنیم، مشاهده میکنیم که نتیجه دخالت آمریکا چیزی جز بیثباتی در پی نداشته است و آمریکاییها با مداخلاتشان گروههای تروریستی در منطقه ایجاد کردهاند و اگر هوشمندی ایران و حمایت آن از دولتهای قانونی عراق و سوریه نبود، این دو کشور وضعیتی بدتر از لیبی داشتند.
آنچه امروز منطقه را به بیثباتی کشانده، دخالتهای آمریکا در منطقه در پوشش ایرانهراسی است و آنها از هیچ تلاشی برای برهم زدن رابطه جمهوری اسلامی و همسایگانش خودداری نکرده است.
رئیسجمهور آمریکا مدعی است که برجام با منافع مردم آمریکا سازگاری ندارد و دولت آمریکا از هر توافقی که منافع مردم آمریکا در آن لحاظ نشده باشد خارج میشود و این ادعاها در حالی است که آمریکا در ارتباط با برجام و در ارتباط با جمهوری اسلامی، به جای منافع مردم آمریکا، اهداف و منافع صهیونیستها را دنبال میکند و در این حوزه دنبالهرو نخستوزیر رژیم صهیونیستی است.

رئیسجمهور آمریکا در حالی میگوید من اجازه نمیدهم کسی از آمریکا سوءاستفاده کند که بیشترین سوءاستفاده را از این کشور صهیونیستها داشتند و این امر مشهود است که رئیسجمهور آمریکا در منطقه دنبالهرو سیاستهای رژیم صهیونیستی است.
رئیسجمهور آمریکا در حالی میگوید برجام مایه شرمساری برای ماست، که آنچه مایه شرمساری است، حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی و استفاده ابزاری از تروریسم برای پیشبرد منافعش است.
رزمنده
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۰۴ - ۱۳۹۶/۰۶/۳۰
0
0
آمریکایی ها تاکنون نمی فهمند حقوق بشر چی هست؟ آمریکایی ها تاکنون بویی از انسانیت نیرده اند.



در اختتامیه جشنواره حقوق بشر امریکایی مطرح شد
آمریکا بزرگترین ناقض حقوق بشر است
شناسه خبر: 1454974 سرویس: فرهنگی
۱۵ تير ۱۳۹۶ - ۰۰:۵۱

مهدی بهرامیان سرپرست سازمان بسیج حقوقدانان کشور در اختتامیه جشنواره حقوق بشر امریکایی اظهار کرد: این جشنواره تلاش دارد تا نشان دهد که خود آمریکا یکی از بزرگترین ناقضان حقوق بشر در سطح کشور خود و منطقه و جامعه بین المللی است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، آئین اختتامیه دومین جشنواره حقوق بشر آمریکایی عصر دیروز چهارشنبه 14 تیرماه با حضور مسئولان لشکری و کشوری همچون محسن مومنی شریف رئیس حوزه هنری، سردار محمدرضا نقدی معاون فرهنگی و اجتماعی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فاضل نظری معاون هنری حوزه هنری، حجتالاسلام سید مصطفی میرلوحی مسئول دفتر آیتالله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری، آیت الله حسینی همدانی امام جمعه کرج، محمدصادق کوشکی استاد و عضو هیات علمی دانشگاه تهران، وحید یامینپور مدیر پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی و همچنین جمعی از هنرمندان متعهد و انقلابی کشور در حوزه هنری برگزار شد.
مهدی بهرامیان سرپرست سازمان بسیج حقوقدانان کشور با بیان این که جشنواره حقوق بشر آمریکایی به دنبال آن است که با استفاده از ابزارهای علمی و فرهنگی جایگاه خود آمریکا را در حمایت از حقوق بشر و آزادی های اساسی بشر در این معادله مشخص کند، اظهار کرد: این جشنواره تلاش دارد تا نشان دهد که خود آمریکا یکی از بزرگترین ناقضان حقوق بشر در سطح کشور خود و منطقه و جامعه بین المللی است.
وی ادامه داد: به عنوان نماینده ستاد برگزاری این جشنواره بین المللی از تمام نهادها و سازمان هایی که در برگزاری این جشنواره مشارکت داشتند تشکر می کنم.
محمود عباسی- دانشیار دانشگاه شهید بهشتی و معاون حقوق بشر و امور بین الملل وزارت دادگستری با بیان این که هدف حقوق بشر حمایت از حقوق انسانی است، اظهار کرد: این حقوق فارغ از نژاد و رنگ و ملیت است. اگر از حقوق ذاتی بشر سخن می‌گوییم، به این معنا است که آدمی از آن رو که آدمی است دارای این ارزش والا است. هنر بشر نیمه اول قرن بیستم، پس از گذار از میلیون ها کشته و آواره و عبور از تلی از جنازه‌ها، این بود که در 1948 به نقطه ایی رسید و کشف بزرگش این بود که انسان کرامت دارد و باید کرامت آن پاس داشته شود.
وی همچنین گفت: جهان پس از اعلامیه حقوق بشر شاهد تحول بود و تلاش داشت تا به نقطه ایی برسد که صلح و آرامش و امنیت را فرا روی جامعه بشری قرار دهد. حقوق بشر فی نفسه حقوق خاص یک منطقه یا جغرافیا و کشور نیست؛ اما نگاه دقیق و ظریف رهبر معظم انقلاب اسلامی، تعریظ ایشان به مقامات آمریکایی است که حقوق بشر را ابزاری برای دست یابی به اهداف نامشروع خود قرار داده‌اند.
عباسی با تاکید بر این که حقوق بشر جهان شمول، عدم تبعیض و تفکیک ناپذیری است، عنوان کرد: اما دولتمردان آمریکایی در طول تاریخ جنایات خود حقوق بشر را نادیده انگاشتند و از آن عبور کردند و باید آغاز هزاره سوم را دشوار تر از دوره قبل بدانیم. آمریکایی ها خود را نسبت به سایر جوامع انسانی برتر و بالاتر می پندارند. وقتی از حقوق بشر آمریکایی صحبت می‌شود انتظار این است که در یک کشور پیشرفته ارزش‌های حقوق بشری موج بزند و بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرد، اما این انتظار نتیجه معکوسی رقم می‌زند.
معاون حقوق بشر و امور بین الملل وزارت دادگستری تصریح کرد: برخی از جنایاتی که نقض آشکار حقوق بشر است و نشان دهنده اراده دولتمران آمریکایی را می‌توانیم در تاریخ سیاه این کشور ببینیم. اساسا پس از استقلال آمریکا از بریتانیا، موج تبعیض نطفه اش بسته می‌شود و سرکوب‌های داخلی آغاز و ادامه پیدا می‌کند. امروز خشونت افسار گریخته پلیس آمریکا را نسبت به مردم خود شاهد هستیم. این مسائل نشان دهنده بی توجهی دولتمردان آمریکا به حقوق بشر است. آمریکا تنها کشوری است که از بمب اتم علیه انسان‌ها استفاده کرده است و کشتارهای بسیاری در جنگ جهانی دوم انجام دادند و در جنگ‌های دیگر نیز میلیون‌ها کشته بر جای نهادند.
همچنین در ادامه مراسم از استاد قره باغی خواننده انقلابی با حضور مومنی شریف مدیر حوزه هنری و حجت الاسلام والمسلمین میرلوحی تقدیر و تجلیل به عمل آمد.
عباسعلی کدخدایی عضو حقوقدان و سخنگوی شورای نگهبان در ادامه اختتامیه دومین جشنواره حقوق بشر آمریکایی، با اشاره به اینکه به جای دست زدن باید مشت به دهان آمریکا زد، گفت: جلسه امروز از سر سوز و دغدغه عزیزان ما شکل گرفته است و وسعت ادعاهای دروغین و کذبی که به خورد مردم جهان داده میشود و این مسئله را که اینها مسیر جامعه جهانی را به سمت دروغ و فریب هایشان تغییر می دهند، نشان می دهد.
وی در ادامه با بیان شاخصه های ناقض حقوق بشر اظهار داشت: در جایی آمریکایی ها مدعی وضع خواسته غربی خود هستند. شاید ما در اینجا خیلی مخالفتی نداشته باشیم، اما در مواقع دفاع از موازین اصیل اسلامی مان در همان چارچوب ادعاهایی که آنها دارند حرکت نخواهیم کرد.
سخنگوی شورای نگهبان افزود: از سوابق ادعاهای آنها بگذریم مهمترین و روشن ترین ادعایی که حقوق بشر از آن دفاع می کند، اسناد 1948 و بعد از آن 1966 و اسناد موضوعی دیگری است که به ترتیب و در سالهای بعد مطرح شده است.
کدخدایی عنوان کرد: اما تاریخ را که ورق بزنیم وضعیت سیاسی آمریکا را شاهد هستیم که خیلی مسائل حقوق بشری را منعکس نمی کند. آمریکایی ها مخصوصا بیشتر از آنکه حامی حقوق بشر باشند، از جنبش های ظالمانه و توسعه گری حمایت کرده اند.
وی با بیان یکی دیگر از شاخص های حقوق بشر آمریکایی، ابراز داشت: حمایت از حکومت های دیکتاتوری و سرکوب جوامع مختلف آزادی خواه به دلیل سیاستهای روشنفکرانه آمریکا بود. و نقطه بارز تاریخی در این زمینهجنگویتناماستکهآمریکایی ها تا حدی سرکوب و خشونت کردند که حتی در خود آمریکا هم دو دستگی ایجاد شد.
اسماعیل آجرلو، دبیر دومین جشنواره حقوق بشر آمریکایی نیز در سخنانی با بیان این که این جشنواره در بخش علمی و هنری فرخوان خود را ارائه کرده است؛ عنوان کرد: در بخش هنری 800 اثر از هنرمندان داخلی و 250 اثر از هنرمندان خارجی به دبیرخانه جشنواره ارسال شد. همچنین هنرمندانی از 20 کشور جهان در این جشنواره شرکت کردند. امیدوارم این جشنواره ادامه داشته باشد و هنرمندان زمینه و بستر لازم را برای بیان نظراتشان داشته باشند
در این مراسم کتاب‌هایی با موضوع حقوق بشر آمریکایی و در بردارنده مجموعه مقالات مرتبط با این موضوع، گردآوری شده توسط حسین کرمی و علی بهادری رییس سازمان بسیج حقوقدانان رونمایی شد.



رضا سراج د رگفت و گو با پارس نیوز مطرح کرد
برای آمریکایی ها ثروت و قدرت معیار حقوق بشر است
ادعای حقوق بشری آمریکایی ها گوش فلک را کر کرده است در حالی که همه می دانند این کشور "بزرگترین ناقض حقوق بشر در جهان" است.

سردمداران این کشور همواره با سلطه غیرقانونی خود در سرنوشت ملت های جهان دخالت می کنند و این است حقوق بشری که آمریکایی ها تا به این حد سنگ آن را به سینه می زنند. حقوق بشری که حقوق انسان های مظلوم در آن نادیده گرفته می شود و فقط در این چرخه به راهکارهای افزودن قدرت و ثروت اندیشیده می شود. این همان حقوق بشری است که آمریکایی ها از آن دم می زنند. جالب تر اینکه این ها به بهانه دفاع از حقوق انسان ها به لشکرکشی و جنگ دست زده و اقدامات ضد انسانی زیادی را در کشورهای مختلف انجام داده و می دهند.
در همین ارتباط رضا سراج، کارشناس مسائل استراتژیک پیرامون اقدامات ناقض حقوق بشری آمریکا با ما به بحث و گفتگو پرداخته است. هم اکنون این مصاحبه تفضیلی را پیش رو دارید.
آمریکایی ها هرجا بوی پول به دماغ¬شان بخورد همان جا ظاهر می شوند
*علت اینکه آمریکایی¬ها حقوق بشر را روی ترازوی ثروت و قدرت وزن می¬کنند چیست و بفرمایید که چرا این کشور با این همه ادعای حقوق بشری کفه ثروت و قدرت را در برابر حقوق بشر ترجیح می دهد؟
این مسئله مثل روز روشن است که آمریکایی ها همواره ثروت و قدرت را معیاری برای حقوق بشر قرار داده اند، اگر غیر از این بود در برابر کشتار میلیون ها انسان بی گناه در یمن، سوریه و فلسطین سکوت اختیار نمی کردند. این ها سازمان های بین المللی را برای صدور قطعنامه علیه کشورهایی که مدافع حق و حقیقت اند ترغیب می کنند چون عیان شدن حقیقت و واقعیت، از قدرت و ثروت آنها می کاهد و حقوق بشری که آنها از آن دم می زنند را زیر سؤال می برد. آمریکایی ها هرجا که بدانند قدرت و ثروتشان تامین می شود، نفوذ می کنند اما در جایی که منفعت شان نیست حضور پیدا نکرده و از نقض حقوق بشر از سوی کشوری که با آنها همراه نیست و سلطه شان را نمی پذیرد دم می زنند. انسانیت و حقوق انسان ها به هیچ وجه و تحت هیچ شرایطی برای آنها اهمیت ندارد. آنها فقط می خواهند حقوق خودشان تامین شود به همین علت هرجا بوی پول و قدرت بیشتر به دماغ¬شان بخورد همان جا سبز شده و یا ظاهر می شوند و به دخالت دست می¬زنند. این خوی و روش آنهاست چون به روش انسانی نمی توانند زندگی کنند در واقع نگرش این ها نسبت به حقوق بشر یک نگرش توحیدی نیست. آنها بسیار خودرای و خود محور هستند و در همه چیز اول از همه خود را در نظر می گیرند.
*اگر ممکن است به چند نمونه از موارد نقض حقوق بشر از سوی آمریکایی ها اشاره بفرمایید؟
غربی ها به ویژه آمریکایی ها از طریق ادعای توجه به حقوق بشر سعی می کنند نسبت کشورها را با خود مشخص کنند و اراده خود را از آن طریق به مردم ما تحمیل کنند. در حالی که آنها به نقض حقوق بشر دست می زنند و از این مسئله به عنوان یک نرم افزار علیه کشورهای دیگر استفاده می کنند، یکی از موضوعاتی که می توان به صراحت از آن یاد کرد مسئله توهین و تعدی آنها به مقدسات مسلمانان است. در عین حال انکار هلوکاست از دیدگاه آنها یک جرم محسوب می شود. این موارد را که کنار هم قرار می دهیم می بینیم که آنها فقط در زمینه باورهای خودشان به حقوق بشر پایبند هستند. اما به باورها و مقدسات دیگر کشورها که می رسد، حقوق بشر را نادیده می گیرند.
عدم رعایت حقوق رنگین پوستان به ویژه سیاه پوستان در آمریکا از دیگر مواردی است که نشانگر نقض حقوق بشر از سوی آمریکایی هاست. از طرف دیگر نباید فراموش کنیم که حقوق بشر یک ابزار و دست مایه است برای آمریکایی هاست تا در کشورهای مختلف دخالت کنند. آنها کودتاهای متعددی در کشورهای مختلف به راه انداخته اند و حتی دخالت نظامی داشته اند و در کشور ما از کودتای 28 مرداد را پشتیبانی و حمایت کردند.
از طرف دیگر همین تحریم هایی که آمریکایی ها به اسم مقابله با دولت ایران اعمال کردند، یک نمونه آشکار نقض حقوق بشر است زیرا این تحریم ها در حوزه دارویی بوده و به طور مستقیم مردم ایران را هدف قرار داده است، حاضر به نقض حقوق ایرانی ها شد آن هم به خاطر یک توهم که ایران قرار است به بمب هسته ای دست یابد.
از قتل زنجیره ای سیاهپوستان تا تجاوز به زنان در افغانستان
*در بازخوانی جنایات آمریکایی ها که در تضاد کامل با حقوق بشر قرار دارد، می توانیم به چه موارد دیگری در این خصوص اشاره داشته باشیم؟
جنایت آمریکایی¬ها بسیار گسترده است و باید چندین کتاب در این رابطه نوشت اما اگر بخواهیم به چند نمونه از جنایت های آنها اشاره کنیم باید از قتل زنجیره ای سیاهپوستان در آمریکا، اعمال تبعیض های گسترده علیه رنگین پوستان، جنگ های دهه های اخیر خصوصا در عراق و افغانستان و حمله به کاروان عروسی در عراق و تجاوز به زنان در افغانستان و نابودی این هواپیمای مسافربری توسط آمریکایی ها و دادن مدال شجاعت به ویلیام راجرز، فرمانده ناو جنگی آمریکا در پایان خدمتش تنها بخشی از جنایت آمریکایی هاست.
سهل اندیشی در دستگاه دیپلماسی و بی توجهی به نقض حقوق بشر آمریکایی
*چرا دولتمردان ما موارد نقض حقوق بشر در آمریکا را مورد توجه قرار نمی¬دهند؟ آیا نباید جمهوری اسلامی برای دفاع از مظلومینی که در آمریکا حقوق شان تضییع می شود، اقدام و تحرکی داشته باشند؟
ببینید یک نوع سهل اندیشی و تمایل به ارتباط با غرب و نشست و برخاست با آمریکایی ها در دستگاه دیپلماسی ما مشاهده می شود، در واقع این دستگاه به جای اینکه موارد نقض حقوق بشر در آمریکا را به چالش بکشاند به دنبال حل مشکلات جمهوری اسلامی به واسطه ارتباط با سردمداران این کشور است. در حالی که تجربه نشان داده است که ما تنها با مشی انقلابی می توانیم مشکلات خود را حل کرده و حتی در زمینه نقض حقوق بشر آمریکایی وارد عمل شویم. لذا از دستگاه دیپلماسی انتظار داریم اینگونه اقدام کند نه اینکه با فراموش کردن شاخصه های انقلابی گری و فاصله گرفتن از این شاخصه ها و معیارها به فکر تعمیق روابط خود با آمریکا باشد.
*ایران از جمله کشورهایی است که قریب به 17 هزار شهید ترور دارد. در بسیاری از این ترورها دست پنهان دولت آمریکا و حمایت¬های آمریکایی آشکار شده است، مانند ترور دانشمندان هسته¬ای که مسئولان آمریکایی در صحبت های خود به طور غیرمستقیم و تلویحی آن را راهکاری برای مقابله با هسته ای شدن ایران می دانستند. حال با این تفاسیر چرا این کشور بازهم در زمینه حقوق بشر ادعا دارد؟ تحلیل شما از این مسئله چیست؟
این کشور در این زمینه به شدت ادعا دارد چون اگر این ادعا را نکند و در این زمینه دست به تبلیغ نزند، کارنامه سیاه ضد حقوق بشری اش برای همه رو می شود. آمریکایی ها دانشمندان هسته ای ما را ترور کردند تا ما را از حق مسلم خود در این زمینه محروم سازند، تا خودشان برای همیشه آقای عالم باشند و بقیه کشورها برده آنها باشند. آمریکا با خوی وحشی گری خود مثل گرگی درنده است که فقط می خواهد ادعا کند و با این ادعایش جهانیان را فریب دهد. جمهوری اسلامی چون با قاتلان و متجاوزان و تروریست ها و قاچاقچیان مواد مخدر برخوردی سخت دارد از سوی آمریکایی ها ناقض حقوق بشر است چون با تروریست ها و متجاوزان برخورد می کند و سلطه آمریکایی ها را نمی پذیرد. آمریکا اگر در این زمینه ادعا نکند، آنگاه ملت ها و کشورهای ساده لوح واقعیت ها را در رابطه با اقدامات کثیف این کشور می فهمند.
جمهوری اسلامی همواره حامی مظلومان و ملت های مظلوم منطقه است
*هدف از اینکه پرونده «حقوق بشر در ایران» توسط آمریکایی ها –علیرغم نقض حقوق بشر در آمریکا- همیشه محل بحث بوده، چیست؟ برای اقدام فعالانه، دولت و دستگاه دیپلماسی بایستی چه اقداماتی انجام دهد؟
این یک نیرنگ و خدعه است، اینکه آمریکایی ها پرونده حقوق بشر در ایران را به چالش می کشانند و علیه آن سخن می گویند ناشی از سیاه نمایی آنهاست. وگرنه این پرونده حقوق بشر در آمریکاست که به شدت فجیع و دردآور است. جمهوری اسلامی همواره حامی مظلومان و ملت های مظلوم منطقه بوده و از حق و حقیقت دفاع کرده است اما آمریکایی ها همواره با بزک کردن چهره خود و عملکردشان تلاش دارند خود را مدافع حق اعلام کنند در حالی که از دخالت نظامی در کشورهای مختلف دریغ ندارند و می خواهند دامنه سلطه خود را افزایش دهند. از آنجایی که جمهوری اسلامی کشوری سلطه پذیر نیست و روحیه استکباری ستیزی دارد از سوی آمریکایی ها مورد اتهام قرار می گیرد و این کشور با هوچی گری و عوام فریبی از نقض حقوق بشر در ایران سخن می گوید تا جمهوری اسلامی ایران را در منطقه منزوی کرده و کاری کند تا کشورهای منطقه، از ایران الگو نگیرند.
تبلیغ علیه اقدامات ضد بشری آمریکایی ها
دستگاه دیپلماسی ما باید به شکل فعالانه به تبلیغ علیه اقدامات ضد بشری آمریکایی ها بپردازد. ما می توانیم دست آمریکا را رو کرده و با مدارک لازم نشان دهیم که این کشور به بهانه جنگ علیه تروریسم اقدامات ضد انسانی زیادی را در کشورهایی همچون افغانستان و عراق انجام داده و اسباب مرگ میلیون ها انسان بی گناه را در گوشه گوشه جهان فراهم کرده است.



پایی درازتر از گلیم
ایران زخم خورده حقوق بشر آمریکایی
حق مردم هر کشوری است که نوع حکومت خود را انتخاب کنند اما دنیای امروز اجازه چنین حق سادهای را به مردم کشورهای مختلف نمیدهد. دیکتاتورهای محلی با کمک کشورهای قدرتمند جهانی بخوانید ایالات متحده آمریکا راه را بر محقق شدن ارادهی ملت ها می بندند.

مردم ایران در کودتای 28 مرداد 1332 این اتفاق تلخ را تجربه کرده‌اند. زمانی که دیکتاتور پهلوی از کشور فرار کرده بود با طراحی آمریکایی‌ها کودتا اتفاق می افتد و دولت مصدق سقوط می کند و شاه خائن به کشور بر می گردد و از 1332 تا 1357 دیکتاتوری محمدرضاشاه پهلوی ادامه پیدا می‌کند. ژنرل هایزر که در دی ماه 1357 با ماموریت حفظ سلطنت پهلوی ومنافع آمریکا به ایران می آید در کتاب خاطراتش از طرح ریزی نقشه کودتایی مشابه 1332 پرده بر می‌دارد. هر چند که با هوشیاری انقلابیون این بار نقشه‌ی کودتا به شکست می انجامد ولی آمریکایی‌ها هیچگاه برای تغییر نظام منتخب مردم دست بر نداشتند و از آرزوی خود یعنی تغییر ساختار سیاسی ایران ابایی نداشته اند و به طرق مختلف و با تحریک مخالفان جمهوری اسلامی آنها را به انجام کودتا، عملیاتهای خرابکارنه، فعالیت‌های تجزیه طلبانه با هدف تضعیف حکومت مرکزی و فروپاشی جمهوری اسلامی ادامه داده‌اند. جدی ترین تلاش آمریکایی ها برای تغییر ساختار جمهوری اسلامی را باید در جریان کودتای رنگی 88 جستجو کرد که تمام توان رسانه‌ای، اطلاعاتی ومالی خود را برای سرنگونی جمهوری اسلامی به میدان آوردند.
البته برنامه هایی که آمریکایی ها برای ایران پیاده سازی کردند منحصر به ایران نبوده است و بسیاری از کشورهایی که در جهان خواستند استقلال خود را حفظ کنند و سایه ابرقدرتهای غرب و شرق بر روی سرشان نباشد با چنین مشکلاتی رو به رو بوده اند.
حق انتخاب حکومت، حق بشریت نیست؟
آمریکایی ها بسیاری از جنگ‌هایی که راه می اندازند و تحریم‌هایی که علیه دیگر کشورها وضع می کنند با استفاده از کلیدواژه ی دفاع از حقوق بشر است. حال مگر غیر از این است که انتخاب نوع حکومت و حاکمیت حق طبیعی یک ملت برای کشورشان است؟ که اگر این چنین است چرا از قبل از وقوع انقلاب اسلامی تا کنون آمریکایی ها تمام تلاش خود را برای سرنگونی جمهوری اسلامی انجام داده اند؟ آیا مردم ایران حق چنین انتخابی را ندارند؟ آمریکایی ها چه حقی دارند برای مردم کشوری دیگر در هزاران کیلومتر آنطرف تر از خاک کشورشان برای آنها تصمیم بگیرند؟ اگر حق استقلال و حق آزادی و حق رای جزو حقوق بشر است که هست؛ پس چرا آمریکایی‌ها در مقابل احقاق حق ملت ایران سنگ اندازی می‌کند؟ در واقع از 1332 تا 1357 نشان می دهد آمریکایی ها با تحمیل کاپیتالاسیون به ایران و تبدیل ایران به ژاندارم منطقه تنها اهمیتی که ایران برایشان داشته است تامین منافع آمریکایی‌ها بوده است و با وقوع انقلاب اسلامی منافع خود را در خطر دیدند و تنها امری که قطعا در موضعگیری های آمریکایی ها اثرگذار نبوده است حقوق بشر در ایران بوده است. چه اثباتی بهتر از این که ساواک به همکاری آنها و موساد به راه افتاد چه بسیار در زندان های مخوف پهلوی و چه بیشتر در تظاهرات خیابانی به شهادت رسیدند و آمریکایی دم بر نیاورند بلکه تمام تلاش خود را کردند که آن خون‌ها به ثمر نرسد.
ایران؛ اسراییل، عربستان
مقایسه موضع گیری آمریکایی ها در قبال ایران؛ اسراییل، عربستان نشان می‌دهد آمریکایی ها نه تنها دغدغه به عنوان حقوق بشر نداشته و ندارند بلکه خود نیز در تضییع آن و جنایت‌های بشری شریک اند. فی المثل در جریان هجوم رژیم بعثی به ایران نه تنها آمریکایی ها بی طرف نبودند بلکه طرف صدام حسین را گرفتند و تا توانستند به او کمک‌های سیاسی، مالی، اطلاعاتی و ... کردند و به واقع در تمام جنایت های صدام حسین شریک بودند. هم چنین در تمام سال¬هایی که اسراییل لبنان و غزه را مورد هجوم نیروهای بیرحم خود قرار می داد و قتل عامهایی فجیع همچون صبرا و شتیلا را رقم می زد زبان حقوق بشری آمریکایی‌ها نه تنها لالن بود بلکه به سمت محکومیت گروهای مقاومت می چرخید. در جریان حمله نظامی ددمنشانه عربستان به یمن نیز حقوق بشر آمریکایی بار دیگر کشور متجاوز را محکوم نکرد بلکه ملت موردتهاجم را محکوم کرد و به پشتیبانی از ناقض حقوق بشر پرداخت. این رفتار آمریکایی ها با کدامین منطق انسانی و عقلانی قابل توجیه است؟ چرا مردم یمن، بحرین حق انتخاب نوع حاکمیت خود را ندارند؟ چرا مردم غزه و لبنان حق زندگی در سرزمین خود را نداشته باشند؟
در واقع معیارهای حقوق بشری آمریکایی بر اساس منافع سیاسی سردمداران آمریکایی تغییر می کند و این چنین است که متحدان استراتژیک آمریکا در جهان خود نیز جزو ناقضان حقوق بشر هستند. سرنوشتی که امروز یمن و بحرین با آن رو‌به رو هستند دیروز ایران است. دیروزی که کشورهای دیگری نیز آن را تجربه کرده‌‌اند.
طرح‌ریزی کودتا علیه دولت قانونی سالوادور آلنده رییس جمهور شیلی و حمایت از جنابتکاری همچون پینوشه برای نشستن بر مصدر قدرت؛ نشان دهنده‌ی آن است که آمریکایی ها نه تنها به دنبال حقوق اولیه انسان‌ها نیستند بلکه تمام تلاش خود را برای نرسیدن ملت ها به حقوق خود انجام می دهند. پنجاه سال مقابله با کوبا و تلاش¬های بسیار ولی ناکام آنها برای ترور فیدل کاسترو نمونه‌ی دیگری از این خیانت‌ها و جنایت‌هاست.
اندونزی نیز زخم خورده حقوق بشر آمریکایی است؛ درسال 1965سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا – سیا کودتایی نظامی به رهبری «سوهارتو» علیه «سوکارنو»، رئیس جمهور وقت اندونزی تدارک دیده و به اجرا می‌گذارد؛ سوکارنو اندونزی را ابتدا از چنگ ژاپنی‌ها و سپس هلندی‌ها رهانیده و آزاد کرده بود. به دنبال اجرای این کودتای بیش از یک میلیون شهروند اندونزیایی قربانی شدند.
لیست کشورهایی که آمریکا بصورت مستقیم یا غیر مستقیم کودتای نظامی کرده است نزدیک به پنجاه کشور می‌شود. این نشاندهنده آن است که کودتا و دست درازی به استقلال دیگر کشورها جزو رویه ‌ی ثابت آمریکایی‌ها برای نیل به اهداف شان است و نباید انتظاری بیشتر از این از بزرگترین ناقض حقوق بشر در جهان داشت. بهترین تعریف از رفتار آمریکایی‌ها را می‌توان پرسش و پاسخ «آیرا کورزبان» وکیل «ژان برتراند آریستاید» رئیس‌جمهور هائیتی در میامی آمریکا دانست که اندکی پس از کودتای سال 2004 آمریکا در هائیتی مطرح کرد: "چرا تا کنون در واشنگتن کودتا شکل نگرفته است؟ چون در واشنگتن «سفارت آمریکا» وجود ندارد."


حقوق بشر آمریکایی؛ با طعم خون،بمب خوشه ای و کودتا
«آمریکا به حقوق بشر به مثابه یک سلاح نگاه می کند. حقوق بشر سلاح غیر منطقی در دست آمریکاست.

درک نادرستی از تاریخ آمریکا وجود دارد که به واسطه آن مردم آمریکا را مدافع و حامی حقوق بشر و دموکراسی در جهان معرفی می کنند. حال آنکه این دروغی بیش نیست. دروغی که باید جامعه بین الملل به آن توجه داشته باشد.» اینها نه سخنان سردار نقدی است، نه سخنان امام جمعه موقت تهران! اینها بخشی از یک مصاحبه «اجمو باراکا» فعال حقوق بشر، موسس و مدیر اجرایی شبکه حقوق بشر ایالات متحده آمریکا در شهر آتلانتای آمریکا و یکی از رهبران شناخته شده بین¬المللی جنبش¬های حقوق بشری در آمریکا با 25 سال سابقه فعالیتدر همین زمینه است. امثال «اجمو باراکا» در متن جامعه آمریکا زیاد هستند. ولیکن سلطه رسانه¬ای اعضای اجلاس بیلدربرگ، فرصت دیده شدن را به آنها نمی دهد. با این حال، حالا و با فرو افتادن نقاب ها از چهره قاتلان مردم یمن، عراق، افغانستان، پاکستان، ویتنام، و ده ها کشور دیگر، ما نیز همچون جناب باراکا فرصت دیدن چهره واقعی آمریکا را پیدا کرده ایم.
بعید است فردی در خارج از زندان رسانه ای غرب تنفس کرده باشد و نداند آمریکا در طول دوره حضور خود در عراق، روزانه 700 نفر از مردم عراق را قتل عام کرده است. اوضاع در افغانستان هم تفاوت چندانی ندارد. آمریکا همین چندی پیش نیز حمایت رسمی خود از کشتار مردم یمن توسط سعودی های را اعلام کرده است. طنز تلخ اما آنجاست که دولتی با چنین پرونده جنایت بار در زمینه حقوق بشر، همواره با چماق حقوق بشر بر سر کشورهای مستقل و غیرهمسو با خود کوفته است! آمریکا مدعی است توزیع کننده سهام اصلی حقوق بشر در جهان، خودِ اوست و تنها کسانی می توانند سهمی از این سفره بردارند که او تایید کرده باشد. در منطق آمریکا، غرب و سازمان های بین المللی ساخته شده به وسیله آنها، تنها کسانی می توانند حق حیات در روی کره زمین را داشته باشند که خطری برای منافع اقتصادی آنها تلقی نشوند. در این مسیر، آنها مجاز هستند برای از بین بردن کشورهای مستقل، همزمان با بمب های خوشه ای، از ابزار حقوق بشر، آزادی و ... نیز استفاده کنند. به همین سادگی!
از این نظر، عربستان به عنوان کشوری که سهم اصلی را در ارزان نگه داشتن نفت برای غربی ها دارد، همواره دارای استانداردهای حقوق بشری مطلوب است، ولی جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی دموکراتیک را نه تنها باید متهم به نقض حقوق بشر کرد، که با کمال وقاحت، باید او را به همین دلیل، تحریم نیز نمود! چندی پیش سناتور برنی سندرز از نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا، سخنان قابل تاملی را در همین زمینه بر زبان رانده است. وی می گوید: «همه می دانیم ما با سرخپوستان چه کردیم. پیش از مهاجرت اروپائیان و تأسیس امریکا، سرخپوستان ساکن این سرزمین بودند اما با فریب حقوق آنها را تضییع کردیم.» جناب سندرز البته حتماً قصد مطایبه و شوخی داشته یا ضیق وقت، اجازه بازگویی تمامی جنایت های کشور متبوعش را به وی نداده است. چه اینکه اگر وی قصد انجام چنین عملی داشته باشد، بدون شک باید تمامی وقت تبلیغات انتخاباتی خود را تنها به بازگویی بخش کوچکی از کشتارهای انسانی رخ داده توسط دولت آمریکا اختصاص می داده است.
روزنامه واشنگتن پست دی ماه سال 1390 با انتشار گزارشی، ضمن اشاره به بی توجهی آمریکا به شمار تلفات غیرنظامیان در جنگ، آمار قابل توجهی را تنها از سه جنگ طول تاریخ سراسر خونریزی این کشور منتشر کرده است. واشنگتن پست می نویسد: «جنگ در ویتنام و سیل درگیری¬ها در لائوس و کامبوج بسیار مهلک تر بودند. شمار کشته شدگان این جنگ ها نیز به طور دقیق مشخص نیست، با این حال چندین برآورد علمی نشان دادند تعداد کشته شدگان نظامی و غیرنظامی ویتنامی از یک میلیون و 500 هزار تا سه میلیون و 800 هزار نفر تخمین زده شده اند و این در حالی است که مبارزات به سرکردگی آمریکا در کامبوج منجر به مرگ 600 تا 800 هزار نفر شده و تعداد کشته شدگان جنگ لائوس نیز به حدود یک میلیون نفر می رسد.» واشنگتن پست در ادامه می نویسد: «تقریباً هیچ نظرسنجی جامعی با سوال از عموم مردم در مورد تلفات خارجی صورت نگرفته است. اما در مواقعی نادر که چنین اقدامی انجام شده، نتایج قابل توجه بوده اند. نظرسنجی 1968 هریس نشان داد تنها 4 درصد از مردم آمریکا خواهان پایان یافته جنگ ویتنام به دلیل آسیب به غیرنظامیان هستند.»
نتایج نظرسنجی مورد اشاره واشنگتن پست، بر خلاف آنچه به نظر می رسد، بسیار قابل تامل است. بی گمان این بدان معناست که ما با قومی به مراتب خونخوارتر از قوم آزتک مواجه هستیم. آزتک ها تمدنی قدیمی در منطقه آمریکای جنوبی بوده اند که انسان ها را برای خدایگان خود قربانی می کرده اند و به قوم آدمخوارها شهره هستند. با این حال، بعید است آنها در تمام طول حیات خود، حتی توانسته باشند یک هزارم آمریکایی ها آدم بکشند. تهوع آورتر از ادعای حقوق بشری این قوم خونخوار اما بدون شک، غش کردن برخی غربزدگان داخلی برای تحقق آرمان های آمریکایی در سطح جامعه ایران است. به راستی باید از کسانی که هنوز هم به دنبال هدف های دروغینی چون جامعه مدنی، دموکراسی غربی، حقوق بشر آمریکایی و ... هستند، پرسید، چه چیزی در این لجن زار دیده اید که اینقدر برای شما جذاب است؟ مگر نه این است که نتیجه آشکار جامعه مدنی و دموکراسی مورد نظر آمریکا، حمایت هر روزه اش از گروه های تروریستی در سوریه، کشتار مردم یمن، افغانستان، پاکستان و ... است؟
لجن زار بودن ارزش ها و دموکراسی غربی البته سخن نویسنده ناشی این گزارش نیست. آقای کالب موپین(خبرنگار و تحلیلگر سیاسی و عضوحزب کارگران جهان وگروه "مبارزه باامپریالیسم" آمریکا) در همین زمینه می گوید: «واقعاً ما آمریکایی ها در تعجبیم که چرا بعضی از جوانان ایرانی عاشق آمریکای لجن زار هستند! در کشورهای قطر، عربستان و امارات چه زمان انتخابات برگزار شده است؟ دموکراسی و حقوق بشر در آمریکا تنها بهصورت واژه استفاده و آمریکا توسط جنایتکاران و بانکداران شیطانصفت اداره میشود و هدف از ایجاد فشار به ایران این است که برای ایران ارزش قائل نبوده و قصد کمک به ایران را ندارند و امیدوارم روزی برسد که جوانان آمریکا همچون جوانان سال 57 ایران انقلاب کرده و به آزادی برسند.» حرف جناب موپین البته پر بیراه نیست. مردم آمریکا نیز از گزند جنایتکاران فعال در دولت آمریکا در امان نمانده اند.
فروردین ماه 91 بود که روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز، طی گزارشی، عنوان کرد: «دیوان عالی آمریکا روز گذشته حکمی را صادر کرد که بر اساس آن از این پس مجریان قانون این حق را دارند تا هر شخصی را به هر دلیل حتی جرایم اثبات نشده که دستگیر میکنند عریان کرده و مورد تفتیش بدنی قرار دهند.» نقض حقوق شهروندی و حریم خصوصی افراد، حالا تبدیل به مسئله ای عادی در سطح آمریکا شده است. طبق آماری که اخیرا منتشر شده پلیس ایالات متحده طی سال اخیر بیش از 13136 نفر را کشته و 26493 نفر را مجروح کرده که تا به حال فیلم های این حوادث ثابت کرده 965 نفر از اینان بی گناه بودند. طبق آمار رسمی خود دولت فدرال 560 هزار آمریکایی به عنوان بی خانمان ثبت نام کرده اند و بیش از 33 ملیون آمریکایی از هرگونه خدمات درمانی محروم هستند.
حال سوال این است که کشوری با چنین پرونده کثیف و آلوده، چگونه می تواند پرچم ادعای حقوق بشر را در دست بگیرد؟ رهبر حکیم انقلاب اسلامی بر اساس همین واقعیات غیر قابل خدشه می فرمایند: «من تعجب می کنم آمریکایی ها خجالت نمی کشند اسم حقوق بشر را می آورند. هر کس دیگری در دنیا ادعا بکند طرفدار حقوق بشر است دولت مردان آمریکا نباید این ادعا را بکنند. با این همه فضاحتی که در کارنامه آنها نسبت به حقوق بشر هست. از صد رقم حرکت خلاف حقوق بشر آنها شاید نود رقم, هشتاد رقم آن را مردم نمیدانند; همان ده بیست رقمی که میدانند یک کتاب قطور سیاه است.» طبیعتاً بازخوانی یک هزارم از مصادیق نقض حقوق بشر توسط آمریکا نیز در این مجال کوتاه نخواهد گنجید و عملی کردن آن، نیازمند تدوین کتاب هایی مفصل است. با این حال، هنوز هم افراد و جریاناتی در داخل کشور ما هستند که رویای حقوق بشر و جامعه مدنی آمریکا را در سر دارند. یا به قول امام(ره)، خواب آمریکا را می بینند!
در پایان بخش این گزارش، بد نیست بدانیم آمریکایی ها با کشورهای به ظاهر دوست خود هم با همین روحیه جنایتکارانه و تحقیرآمیز برخورد می کنند. این مسئله البته چندان هم عجیب نیست. چه اینکه هر سیستمی که در طول حیات جنایت بار خود، این همه انسان را قتل عام کرده باشد، خود به خود، خوی وحشی گری و درندگی را به خود خواهد گرفت. به عنوان مثال، وندی شرمن یکی از اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای آمریکا اخیراً گفته است: «من شخصا اعتقاد دارم که تصمیم برای بمباران اتمی ژاپن، تصمیمی درست به شمار می¬رفت ولی از آنجایی که تعداد زیادی از مردم جان خود را در اینحملات از دست دادند، تصمیمی دردناک بود.» جالب آنکه باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا نیز در جریان سفر اخیر خود به این شهر، در عین اهدای دسته گل به نماد یادبود قربانیان ژاپنی، حاضر به عذرخواهی بابت ابن مسئله نشده است.
رزمنده
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۱۴ - ۱۳۹۶/۰۶/۳۰
0
0
حقوق بشر یا حقوق بیبشر؛سناریوی طنز آمریکایی ها پایان ندارد
حقوق بشر آمریکا در مقابل حقوق بشر جهان قرار دارد؛ حقوق بشری که تنها برای آمریکایی ها و طرفدارانش مطلوب است و حق دیگر انسان ها در سراسر جهان رعایت نمی شود.
هر موجود زندهای در جهان برای خود حق و حقوقی دارد و باید حقوقش با در نظر گرفتن تمامی جوانب انسانی، عرفی و شرعی لحاظ شود.حقوق بشر اساسیترین و ابتداییترین حقوقی است که هر فرد به طور ذاتی، فطری و به صرف انسان بودن از آن بهرهمند میشود.
بنيانگذاران سازمان ملل متحد در سال 1945 طرح تشكيل اين سازمان را پياده كردند و به مهمترين موضوعی كه در قسمت اول منشور ملل متحد ذكر شده بود یعنی نجات دادن نسلهای آينده از جنگ و خونريزی تاکید کردند،بلافاصله بعد از آن موضوع احترام به انسان و رعایت حقوق او در حقوق بشر مطرح شد.
واژه (human riqhts) یا همان حقوق بشر پس از جنگ جهانی دوم وتاسیس سازمان ملل متحد در سال 1945 وارد محاورات روزمره شده است.

حقوق بشر به طور کلی «آزادی ها، مصونیتها و منافعی است که از طریق ارزشهای پذیرفته شده معاصر، تمام انسانها باید قادر به ادعای آن باشند. این حقوق بنیادین طبیعی هستند، به عبارت دیگر همه افراد از لحاظ انسانیت باید از حداقل حقوقی برخوردار باشند که ارتباطی به تابعیت، مذهب، نژاد یا جنس آن ها ندارد و دولت ها در روابط بین المللی تمایل به رعایت این حقوق دارند.
نزدیک به 75 سال (دهم دسامبر 1948 مطابق با 19 آذرماه 1327) از صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر گذشته است و تاکنون علاوه بر نشستهای متعدد، دو اجلاس بینالمللی مهم نیز برگزار شده است: نخستین اجلاس در سال 1347 در تهران و دیگری در سال 1372 در پایتخت اتریش برگزار شد، همچنین بیش از سی سند مهم بینالمللی در حمایت از حقوق گوناگون انسانها و رفع نابرابری ها تاکنون به تصویب رسیده است.

اعلامیه جهانی حقوق بشر
اعلامیه جهانی حقوق بشر توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸، تا حدودی در پاسخ به جنایات جنگ جهانی دوم، به تصویب رسید. اگر چه اعلامیه جهانی حقوق بشر قطعنامههایی غیر الزام آور و فاقد ضمانت اجرا بود، اما هم اکنون پایبندی و پذیرش حقوق عرفی بینالملل تا حدودی قواعد آن را الزام آور کرده است. اعلامیه جهانی حقوق بشر از کشورهای عضو میخواهد که برای توسعه و گسترش حقوق انسانی، مدنی، اقتصادی و اجتماعی، تلاش کنند و تأکید می کند که این حقوق بخشی از بنیاد آزادی، عدالت و صلح در جهان است. اعلامیههای بینالمللی تلاش میکردند به طور قانونی در راستای محدود کردن دولت گام بردارند و سیستم جدیدی را پایهگذاری کنند که در آن شهروندان و دولت در قبال هم حق و وظیفه داشته باشند. از جمله حقوق افراد در این اعلامیه میتوان به حق زندگی، منع شکنجه، منع بردهداری، آزادی بیان و فکر و مذهب، حق مباحثه، توجه به نسلهای آینده و تجارت اشاره کرد.

اولین نمونههای حقوق بشر در سرزمین پارسی
کوروش هخامنشی مؤسس سلسله هخامنشیان از جمله پادشاهانی به شمار می رود که تمام امکاناتش را برای گسترش عدل و داد به کار گرفت. کوروش اعلامیهای صادر کرد که اولین نمونه حقوق بشر محسوب می شود و فرمان داد تا آن را بر روی سفال حک کنند.

اما در تقابل با حقوق بشر؛ حقوق بشر آمریکایی نیز وجود دارد. حقوق بشری که فقط برای آمریکا و طرفدارانش مطلوب است اما پهنایی به گستره تاریخ دارد.
آمریکا از جمله کشورهایی است که حقوق بشر را به خوبی اجرا میکند، البته حقوق بشر مخصوص به خود را که از یک سو ابوغریب،گوانتانامو، بوکا را شامل می شود و از سوی دیگر داعش را پرورش میدهد که در هیچ کدام اثری از رعایت حقوق بشر دیده نمی شود اما زمانی که در جایی از دنیا تروریست و قاچاقچی اعدام میکنند به رگ غیرتش برمیخورد و دنیا را با با صحبت های به اصطلاح مدافع حقوق بشریش در دفاع از تروریست و قاچاقچی به هم می ریزد.
آمریکا از معدود کشورهایی است که به شهروندان سیاهپوست خود نیز رحم نمیکند و کمترین حقی برای آنها قائل نیست، اما در همه محافل دم از حقوق بشر میزند، بیش از یک سوم جمعیت آمریکا را سیاه پوستان تشکیل می دهند، اما طبق آمارهای رسمی، فاصله طبقاتی و نژادی فراوانی با سفیدپوستان دارند. سیاه پوستان پس از گذشت چند صد سال که از بردگی آزاد شده اند، هنوز هم از حقوق برابر با سفیدپوستان برخوردار نیستند.

متوسط درآمد سیاه پوستان، سالانه 56 درصد سفیدپوستان است. از طرفی نرخ بیکاری سیاه پوستان نیز دو برابر سفیدپوستان است . بسیاری از سیاهان شغل ثابت و دائمی ندارند و فاقد امنیت شغلی هستند. سیستم قضایی و انتظامی آمریکا نیز نسبت به سیاه پوستان عدالت را رعایت نمی کند، امروزه درصد بالایی از زندانیان آمریکا را سیاه پوستان تشکیل می دهند. طبق مطالعاتی که از سال 1973 تا 1979 انجام گرفت، با بررسی 12000 مورد محکوم قضایی در ایالت جورجیا، معلوم شد که، اگر سیاه پوستی یک سفیدپوست را بکشد، 7/3 برابر بیشتر احتمال می رودکه به اعدام محکوم شود.
از مهمترین مصادیق حقوق بشر آمریکایی در ایران را میتوانیم به یک سال تلخ در کشورمان اشاره کنیم، سال 60 و پر کشیدن بهشتیها، رجاییها و باهنرها که در حقوق بشر آمریکایی جایی نداشتند. از دیگر نمونههای این حقوق میتوانیم به 8سال جنگ تحمیلی ، ربوده شدن چهار دیپلمات کشورمان در لبنان، واقعه طبس، هدف قرار دادن و سقوط ایرباس ایرانی از سوی ناو وینسنس، فتنه 88، ترور دانشمندان هستهای و تحریمهای کمرشکن اشاره کرد.
نکته آنجایی جالب میشود که بدانیم حقوق بشر آمریکایی جنبه جهانی هم دارد، کودتاهای 1952 کوبا، 1953 ایران، 1963 عراق، 1964 برزیل، 1971 بولیوی، بمباران شیمیایی سردشت و بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی و جنگ ویتنام تنها نمونههایی از اقدامات مداخله جویانه ایالات متحده محسوب میشوند به این فهرست، جنگهای داخلی 1949 یونان، 1954 گواتمالا و جنگهای بینالمللی 2001 افغانستان و 2003 عراق را نیز باید افزود.

داغترین دستپختهای حقوق بشر آمریکایی نیز داعش، جبههالنصره و تروریستهای سوری هستند که امروزه در عراق، سوریه، مصر، لیبی و یمن جولان میدهند و از آسمان برایشان مهمات میبارد!!!!
غرب امروز حقوق بشر را مخصوص به انسان های غربی میداند و برای جهان سوم و کشورهای تحت ستم و استعمار هیچ حقی قائل نیست چرا که هرگاه در این باره نسبت به جهان سوم سخن میگوید، غرض و هدفی سیاسی دارد. وجود اغراض و اهداف سیاسی او در ایران کاملا محسوس است، علی رغم تصویب مقررات و انتشار اعلامیههای فوق و پس از گذشت سالهای متمادی از آنها، مکرر دیده شده که قدرتهای بزرگ غرب به بهانه اشاعه اصول انسانیت و تمدن، دست به شرمآورترین اعمال در کشورهای آفریقایی، آسیایی و آمریکای لاتین زده اند. سرگذشت سیاه استعمار قدیم و جدید برای ملتهای این مناطق از جمله ایران که بیش از یک قرن از آن رنج بردهاند، فراموش نشدنی است.

کشورهای اسلامی هنوز هم مورد غارتگری استعمارگران هستند، همه روزه به بهانههای مختلف، سرمایهها و ذخائر مادی و معنوی آنان از سوی کشورهای بزرگ غربی به تاراج میرود، در حالی که در کنار این ستم و اجحاف، غرب از سردادن شعار طرفداری از حقوق بشر نیز دست برنمیدارد و این دقیقا به آن علت است که غرب حقوق بشر را مخصوص به خود میداند و شاهد گویای آن سکوت مجامع غربی در قبال تجاوز و جنایات صهیونیستها در فلسطین و حمایت از آنهاست.
غرب در ایجاد کانون فتنه و فساد که مظهر تجاوز به حقوق انسان های جهان سوم است، پیشگام بوده و در برابر بمبهای آتشزایی که بر سر زنان و کودکان آواره فلسطینی، سوری و یمنی ریخته میشود، سکوت می کند و اگر طرح صلحی پیشنهاد میکند، طرحی عادلانه نیست که حقوق مظلومان تأمین شود، بلکه نگران اهداف خود است و این طرز تفکر با فکر جهانی حقوق بشر سازگار نیست.
سیاستمداران آمریکایی بر این باور هستند که سیاست همه بد است و تنها سیاست آمریکایی ها برتر است، این در حالی است که همه و حتی خود آنها میدانند که این موضوع کاملا برعکس است. آمریکاییها هم چون کبک سر خود را در برف فرو بردهاند و خیال میکنند که همه چیز آرام است. باید ببینیم این کبک آمریکایی چه زمانی سر از برف بیرون میآورد و با واقعیت روبرو میشود.
رزمنده
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۳۹ - ۱۳۹۶/۰۶/۳۰
0
0
انتقاد ازسکوت 50 ساله جامعه جهانی دربرابر جنایات صهیونیست ها شرم آوراست؟!
و مدعیان حقوق بشرسکوت اختیارکرده اند؟
چرا سازمان های بین المللی دراین زمینه سکوت کرده اند؟
چرا مجامع حقوق بشری سکوت کرده اند؟
و این درحالی که مدعیان حقوق بشرهیچ اعتراضی به جنایات نمی کنند؟
ومجامع حقوق بشری خفه گرفتند و کاری نمی کنند.
رزمنده
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۱۸ - ۱۳۹۶/۰۶/۳۰
0
0
ملت ایران اجازه دخالت در امور خود را به هیچ قدرتی نمی دهد.
ملت ایران در سایه رهبری رهبر فرزانه انقلاب در برابر زیاده خواهی های آمریکا و رژیم صهیونیستی ایستاده و به هیچ قدرتی اجازه دخالت در امور خود را نمی دهد..
ملت ایران در سایه رهبری مقام معظم رهبری در مقابل زیاده خواهی های آمریکا و رژیم صهیونیستی میایستد و اجازه دخالت در امور خود را به هیچ قدرتی نمی دهد.
نظر شما
در زمینه ی انشار نظرات مخاطبان رعایت چند نکته ضروری است
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید خبر داغ مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است خبر داغ از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب, توهین یا بی احترامی به اشخاص ,قومیت ها, عقاید دیگران, موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه های دین مبین اسلام باشد معذور است. نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نام:
ایمیل:
* نظر: