به گزارش
خبرداغ،سهشنبه شب و در آخرين ديدار مقدماتي
جام جهاني 2018، ايران در ورزشگاه آزادي ميزبان سوريه بود. ايران كه پيش
از اين صعودش به جام جهاني مسجل شده بود به دنبال خلق ركوردي جاودانه بود
اما بازيكنان سوريه كاري كردند كه حتي كره و ازبكستان هم از پس آن بر
نيامدند. اين اتفاق در حالي افتاد كه پيش از اين بازي شايعاتي مطرح شده بود
مبني بر تباني. شايد تساوي ايران و سوريه هم باعث شد تا اين شايعات بيشتر
به گوش برسد و در فضاي مجازي در اين مورد حرف زده شود. با اين حال اين
اتفاقي نيست كه بشود با قطعيت از آن حرف زد و عملكرد تيمها را زير سؤال
برد. به همين بهانه با امير حاجرضايي براي دقايقي همكلام شديم و او نظراتش
درباره بازي ايران و سوريه را گفت. كارشناس فوتبال كشورمان معتقد است كه
سوريهايها در اين بازي چرك بازي كردند.
*سهشنبه
شب تيم ملي ايران مقابل سوريه به تساوي 2-2 رسيد و پس از 1120 دقيقه، تيم
ملي ايران گل دريافت كرد. سوريه آن تيمي كه سالها پيش با آن بازي كرده
بوديم و حتي تيمي كه در بازي رفت مقابلش قرار گرفتيم نبود و بسيار
متحولشده نشان داد.
ما
از قبل انقلاب با سوريه مشكل داشتيم و برد و باخت در اين ديدار بسيار مهم
بوده. در ارتباط با بازي شب گذشته بايد بگويم ما خوب بازي نكرديم و
اشتباهات زيادي داشتيم و همچنين آنها انگيزه زيادي داشتند كه مأموريت غير
ممكن خود را به واقعيت تبديل كنند و به بخش زيادي از آن هم رسيدند. اول هدف
اولشان اين بود كه ايران را شكست دهند تا مستقيم به جام جهاني صعود كنند و
اگر نشد با يك تساوي به پليآف برسند و ديديد چگونه خوشحالي ميكردند. به
نظر من يك بار رواني منفي بر تيم ايران حاكم بود؛ اينكه بخواهيم با حفظ
ركورد گل نخوردن به جام جهاني صعود كنيم. ما همچنين پيشينه بدي نسبت به
اين تيم داشتيم. سوريه تيمي چرك بود. در بازي رفت همه ديدند چه اتفاقي رخ
داد و در بازي شب گذشته هم مربي و تداركاتشان به بازيكنان و هواداران ما
فحاشي كردند و همچنين در راه بازگشت به هتل و در اتوبوس به ايرانيها توهين
كردند. اميدوارم هرچه زودتر اين تيم حذف شود.
*ما
تيمهاي چرك در دنيا كم نداريم و از نگاه سوريهايها، تيمشان شبيه عراق
جام ملتهاي 2007 است كه ميخواهند خودشان را ثابت كنند. از اين منظر هم
نظر شما همين است؟
به
دليل بحران انساني در سوريه و اينكه توانستند با صعود به پليآف مردمشان
را خوشحال كنند، من خوشحالم ولي آن يك ديدگاه انساني و عاطفي است و با ديد
فني فرق ميكند. يك زماني بحرينيها سردمدار فوتبال كثيف بودند ولي حالا
سوريه پيشتاز شده. آنها بيرون از زمين هم كارهاي ناشايستي انجام دادند و
موفق شدند ذهنيت تيمي ما را بر هم بزنند. وقتي ما در دقيقه 13 گل خورديم يك
باوري در بازيكنان ما فرو ريخت و ديگر شاهد آن صلابت و اسكلتبندي محكم در
تيم مليمان نبوديم. به هر حال اين بازي، يك بازي خيلي سخت و دشوار از نظر
انگيزههاي موجود در دو تيم بود و در پايان، اين سوريه بود كه به مقصدش
رسيد. اين نوع تيمها، عليه فلسفه فوتبال حركت ميكنند.
* ما اين منطقي كه شما ميگوييد را چهار سال پيش مقابل كره پياده كرديم و آنها هم چنين نظري درباره فوتبال ما داشتند!
اين
دو نوع فوتبال خيلي تفاوت داشت. من هنوز اتفاقات بازي رفت در مالزي جلوي
چشمانم است و دروازهبان سوريه كاري كرد تا سرمربي ما در نوشابه را جلو
بينياش بگذارد و او را به دلقك تشبيه كند. ما با يك سيستم بسته دفاعي
مقابل كره بازي كرديم و نوع بازي ما چرك نبود. بازي ما نه خلاف اخلاق بود
نه خلاف قانون. اين سيستم نوعي از فوتبال است كه شايد هم خيليها اين نوع
بازي را دوست ندارند و معتقدند فوتبال را خفه ميكند و در سطح اول فوتبال
به مورينيو و سيمئونه ايراد ميگيرند. ما بسته بازي كرديم و با فلسفه
تهاجمي فوتبال فاصله داشتيم ولي سوريهايها چرك بازي كردند.
*ما ضد فوتبال بازي كرديم، آنها چرك؟
شما به فوتبال دفاعي ميگوييد ضد فوتبال؟
*بسياري به فوتبالي كه مورينيو بازي ميكند، فوتبال دفاعي ضدفوتبال ميگويند.
من
با اين حرف موافق نيستم اما ميتوانم بگويم فوتبال دوستداشتني بازي
نميكنيم اما نوع فوتبال ما چرك نيست. همچنين بايد بگويم داور كنترل خوبي
روي بازي نداشت و نسبت به سوريهايها با مماشات برخورد ميكرد. يكي از
مشكلات ما اين است كه در تاكتيكها محدوديت داريم و وقتي بازي گره ميخورد
پلنهايي براي بيرون آمدن از فشار و باز كردن گره نداريم.
*بيرانوند
در دو بازي گذشته برابر سوريه و الاهلي عربستان دو گل از عمرالسومه دريافت
كرد و اگر سرخپوشان صعود كنند مقابل الهلال با يك بازيكن ديگر از سوريه
بايد بازي كنند. به نظر ميرسد ما مقابل اين نسل جديد فوتبال سوريه كمي
هراس داريم.
به
طور كلي ما در آسيا با دو تيم مشكل داريم. ما هر چقدر با تيم كره آسان
بازي ميكنيم، با عراق و سوريه به مشكل ميخوريم و قبل از انقلاب هم همين
مشكل را با اين دو تيم داشتيم.
*سه بازي بد كيروش در شش سالي كه در ايران حضور دارد، مقابل اين دو تيم و همچنين لبنان است.
من
حرف شما را قبول دارم و ديديد يك گروه پرخاشگر، هم بيرون و هم داخل زمين
در حال بر هم زدن تمركز بازيكنان ما بودند. دروازهبانشان وقتي تيمشان گل
اول را به ثمر رساند بارها خودش را روي زمين انداخت. حتي مدافعانشان وقتي
خودشان هم خطا ميكردند براي دقايقي روي زمين دراز ميكشيدند و اتلاف وقت
ميكردند. اين نوع بازي در هيچ جاي دنيا پسنديده نيست و اگر داور قاطع بود
تا 15 دقيقه اول به چند بازيكن آنها كارت ميداد. به نظر من مماشات داور
روي رفتار آنها تأثير داشت و سوريها را وحشيتر كرد. اگر يك داور اروپايي
بازي را قضاوت ميكرد يا همين داور رفتاري محكمتر از خود نشان ميداد
ميتوانست آنها را سر جايشان بنشاند.
* اين بازي يك موضوع حاشيهاي هم داشت؛ اينكه دختران ما در استاديوم نبودند ولي دختران سوري با راحتي كامل در استاديوم حضور داشتند.
دقيقاً.
آن هم بيحجاب! اين مسئله ورود بانوان به ورزشگاه كه نيمي از جمعيت
كشورمان را تشكيل ميدهند نياز به يك اراده ملي دارد. افرادي كه عاشق اين
كشور هستند بايد فشار بياورند. چگونه ميشود دختر ايراني ما با پرچم كشور
سوريه وارد استاديوم شود، ولي نتواند با پرچم ايران وارد شود؟ هضم اين
موضوع براي من بسيار سخت است. نميدانم چطور ميشود در زمان انتخابات و
مسائل مهم كشور، آقايان روشنفكر حرفهاي بسياري ميزنند اما وقتي كارشان
تمام ميشود همه چيز را به دست فراموشي ميسپارند. در سخنراني رئيسجمهور
در استاديوم 12 هزار نفري و پيش از انتخابات، بانوان و آقايان در كنار
يكديگر بودند و هيچ اتفاقي رخ ندارد. اين دختران همواره در بزنگاههاي مهم
كشور حضور داشتهاند، چرا حالا بايد از ورودشان به ورزشگاه جلوگيري شود؟ آن
هم وقتي كه دختران سوري با آن وضعيت به استاديوم ميروند. ما ميبينيم
خانم موگريني وقتي به ايران ميآيد حجابش را رعايت ميكند، ولي دختران سوري
وارد استاديوم ميشوند و هم توهين ميكنند و هم هر رفتاري كه دلشان
ميخواهد انجام ميدهند! اين قضيه بيشتر از نتيجه 2-2 من را ناراحت كرد.
منبع: انتخاب