
به گزارش
خبرداغ ، "کوچ
اجباری تنها گزینه باقی مانده بود. به اصفهان آمدند. آن زندگی مرفه و
خانهای چند طبقه در قلب حلب تبدیل شد به یک اتاق اجارهای در محلهای
فقیرنشین درحاشیه شهر اصفهان. اما آن طور که حاج آقا جدیدی- روحانی که
بهواسطه انجمنهای خیریه با مهاجرین سوری در اصفهان در رابطه است- روایت
میکند این کوچ اجباری تراژدی بزرگتری در زندگی خانواده حسن رقم میزند.
خانواده
حسن از معدود مهاجرانی بود که قبل از شروع جنگ سوریه در حلب مدیریت یک هتل
را برعهده داشت و همسرش نیز برخلاف سنت بسیاری از زنان سوری شاغل بود و
پرستار. فرزندان او هم در مدرسه تیزهوشان سوریه مشغول تحصیل بودند.
جدیدی
میگوید: وقتی به خانه کوچک آنها میرفتیم و کمکهای مردمی و غذا برایشان
میبردیم، قبول نمیکردند، میخواستند زندگی شرافتمندانهای داشته باشند و
خودشان مشغول به کار شوند.
وقایع نگاری یک تراژدی
سال
گذشته زمانی که پسران خانواده حسن برای کار و ادامه تحصیل از ایران به
ترکیه مهاجرت کردند، نمیدانستند سرنوشت دردناک دیگری در انتظارشان است.
حسن در طول یکسال بارها تلاش کرد که به همراه بقیه اعضای خانواده به
پسرانش در ترکیه ملحق شود، اما دولت ترکیه به آنها اجازه ورود نداد تا
اینکه تصمیم گرفتند بهصورت غیرقانونی از مرز وارد ترکیه شوند. زمستان
گذشته وقتی به نقطه مرزی رسیدند، اعضای خانواده از مرز عبور کردند و تنها
حسن ماند که به دلیل شرایط سنی نتوانست همپای سایر اعضای خانواده، خود را
به آن سوی مرز بکشاند. او ماند و سرمای زمستان در کوهستانهای مرزی ترکیه.
جانش را به دلیل گرسنگی و سرما از دست داد و چند روز بعد جسد یخزدهاش به
آغوش خانواده اش بازگشت.
تعدادی از نزدیکان و خانواده حسن همچنان در حاشیه شهر اصفهان زندگی میکنند. علی، برادرزاده حسن یکی از آنهاست.
به
همراه آقای جدیدی مهمان خانه علی و خانوادهاش شدیم. خانه او در یکی از
کوچه پس کوچههای خاکی یک محله فقیرنشین در شهر اصفهان است که سالهاست
مهاجرینی از عراق، افغانستان و سوریه را در کنار خانوادههای ایرانی در خود
جای داده است.
حضور زنان سوری و عراقی با پوششهای خاص و عباهای بلند عربی در کوچههای این محله کاملا به چشم میخورد.
خانهای
که به نسبت تصوری که میتوان از خانه یک آواره جنگی در ذهن ساخت اندکی
بهتر بود. خانهای با نمای آجری و در فلزی رنگورو رفته نیمه باز که
پارچهای کهنه از آن آویزان بود.
علی به همراه همسرش به استقبالمان آمد. وارد خانه شدیم. دو فرزند خردسالش با شیطنت برای عکاس ژست میگرفتند و میخندیدند.
با
یک نگاه میشد تمام اسباب خانه را برانداز کرد. چند عدد پشتی، یک جفت فرش و
یک تلویزیون و البته قاب عکسهای روی دیوار با تصاویری از اعضای خانواده و
در طاقچه کوچک خانه تصویری قدیمی از امام خمینی(ره). اسباب آشپزخانه هم در
یک یخچال قدیمی و گاز خلاصه میشد. دقایقی بعد از ورود ما برخی از
همسایههای علی هم به جمع ما اضافه شدند، همه مهاجر بودند و سوری.
«راضی
هستیم، خدا را شکر دیگر جایی برای ماندن نداشتیم چندسال قبل عموها و
داییها با خانوادههایشان به ایران مهاجرت کردند. هر چه هست از ماندن در
شهرهای خودمان بهتر است، مگر میشد در آن شرایط زندگی کرد، همه چیزمان به
باد رفت. خانه، زندگی، شغل. یک لحظه تصور کن از خانه آمدی بیرون به کارهای
روزانه برسی، برمیگردی جز تل خاک از همه زندگیات چیزی باقی نمانده، راهی
جز پناه آوردن و مهاجرت نداشتیم. بچههای من همین جا به دنیا آمدند اینجا
مثل خانه ما است.
علی
با حرارت حرف میزند و با دستش نقشهای مبهمی بر فرش رنگورو رفته خانهاش
میکشد، مبهم شاید مثل حالوهوای این روزهای زندگیاش در حاشیه شهر
اصفهان.
قبل
از آغاز جنگ سوریه در کارخانه نساجی کار میکرد و درآمد بدی نداشت. آن
زمان هنوز فرزندی نداشتند. به ایران آمد و بیکار شد. برادرانش در امارات
کار میکنند و هر ماه مقداری پول می فرستند.
او
درباره چگونگی مهاجرتش به اصفهان میگوید: برخی از اقوام ما اصالتا ایرانی
هستند یا سالها قبل با ایرانیها ازدواج کردهاند. ٥ سال پیش وقتی آتش
جنگ در سوریه بالا گرفت و تروریستها شهر حلب را تصاحب کردند، ما هم مجبور
به ترک خانههای خود شدیم.
سرنوشت
تلخ بعضی از اعضای خانواده علی در سوریه همیشه جلوی چشمش است. سرنوشتی
غمبار که درباره آن میگوید: برخی توسط تروریستها و در مقابل چشم اعضای
خانواده سر از تنشان جدا شد و برخی دیگر مانند عمویم حسن با وجود
موقعیتهای شغلی بسیار مناسب یکشبه مجبور به ترک شهر و دیارشان شدند و از
آن همه دارایی که داشتند تنها سرمایهشان لباس تنشان شد.
دلتنگی برای خانه
علی
در تمام مدت گفتوگویی که لحظاتی از آن حتی چشمانش از اشک پر میشد،
امیدوار بود. امیدوار به بازگشت به کشورش. کشوری که به گفته او هر چه
زیبایی داشت در جنگ از دست داد. او درباره آخرین تصویری که از حلب همیشه به
یاد میآورد می گوید: جنگ همهچیز را نابود کرد.
او
در مورد حمایت سفارت سوریه از جنگزدگان سوری در ایران هم میگوید که دولت
در شرایطی نیست که بتواند به ما کمکهای مالی کند، زیرا اوضاع در سوریه
آنقدر بحرانی است که نمیتوانند برای ما کاری انجام دهند.
وقتی
میخواهد درباره بزرگترین آرزویش سخن بگوید چشمهایش به سمت همسرش که دو
فرزندش را در آغوش گرفته میچرخد، کمی فکر میکند و می گوید: ما دلمان
برای خانه تنگ میشود.
علی
تنها مهاجری نیست که دلش برای خانهاش میتپد و مثل همه آوارگان جنگی
امیدوار است که دولت متبوعش هر چه زودتر کار ساختوساز کشور و مناطق
جنگزده را آغاز کند تا آنها بتوانند به کشورشان بازگردند.
مهدی
سلیمانی، مدیرکل امور اتباع و مهاجران خارجی استانداری اصفهان نیز پیش از
این در گفتوگو با «شهروند» درباره وضعیت مهاجرین سوری عنوان کرده بود که
جنگ زدگان سوری به دلیل لغو روادید میان کشورهای ایران و سوریه به طور
قانونی و با گذرنامه به کشور وارد میشوند و در شهرهای مختلف ایران در تردد
هستند و آمار دقیقی از تعداد آنها در دسترس نیست.
قصه
مهاجران سوری که به دلیل جنگ چندین ساله مجبور به ترک خانههایشان
شدهاند و عدهای از آنها به ایران پناه آوردهاند، حکایت دیگری است. آنها
با گذرنامه قانونی و بهعنوان گردشگر به ایران وارد شدهاند و طبق قوانین
بینالمللی پناهجو محسوب نمیشوند.
در
کنوانسیون پناهندگان که در سال ۱۹۵۱ امضا شد، توضیح داده شده که
«پناهنده» کسی است که به علل مستدل بیم از آزار و اذیت بهخاطر نژاد، مذهب،
ملیت، عضویت در گروه اجتماعی خاص یا عقاید سیاسی، در خارج از مملکت خودش
زندگی میکند و نمیتواند یا به دلیل این نگرانیها نمیخواهد به موطنش
بازگردد.
اصطلاح
«پناهجو» به کسی اطلاق میشود که تقاضای پناهندگی کرده و منتظر جواب است.
ولی این اصطلاح غالبا درباره کسانی هم که سعی میکنند وارد کشور بهخصوصی
شده و از آن کشور تقاضای پناهندگی کنند، به کار برده میشود.
حسین
دیگر مهاجر سوری که در خانه علی به جمعمان اضافه شد هم از بیکاری و
ندانستن زبان فارسی گفت که معضل اصلی مردان و زنان مهاجر است و باعث شده
کمتر با جامعه ایرانی در ارتباط باشند. او میگوید شغلش نقاشی ساختمان است و
مدتی در یک ساختمان چند طبقه مشغول به کار بوده بعد از اتمام کار بدون
اینکه پولی به او پرداخت شود، از کار اخراج میشود و هیچ مرجعی نبوده که
بتواند از طریق آن حق خود را بگیرد. حسین میگوید: وقتی هم که کاری پیدا
میشود یا حقوقمان را نمیدهند یا با نصف قیمت یک گارگر ایرانی
استخداممان میکنند. مگر میشود فقط با کمکهای مردمی زندگی کرد؟
دکتر
کوروش محمدی، جامعهشناس، رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران و از اعضای
شورای جدید شهر اصفهان عدمساماندهی منظم مهاجران را در حاشیه شهر اصفهان
یک معضل جدی میداند که میتواند برای جامعه شهری آسیبهای متعددی به
همراه داشته باشد. او معتقد است که مهاجران و جنگزدهها به دنبال امکانات
اولیه زندگی هستند و عمدتا با اقشار کمبضاعت جامعه در رابطهاند. مهاجران
در صورتی که با لایههای آسیبزا و ناهنجار جامعه ارتباط برقرار کنند
میتوانند به رشد پدیدههای ناهنجار اجتماعی مانند تکدیگری و... دامن
بزنند که مسئولیت این تحولات منفی در جامعه برعهده مدیران و نهادهای مربوطه
است.
محمدی
همچنین معتقد است که با هر نامی که بخواهیم با مهاجران سوری مواجه شویم،
خواه پناهجو باشند یا مهاجر یا جنگزده در هر صورت در کشور و در برخی از
شهرها همانند اصفهان حضور دارند و باید نظام حقوقی و کیفری برای زندگی آنها
تعریف شود. باید اعتبارات لازم از سوی شهرداری و نهادهای مرتبط تخصیص داده
شود و برای نحوه زندگی آنها برنامهریزی کارشناسی شده نیاز است.
رئیس
انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران همچنین میگوید: مهاجران سوری متولی مشخصی
ندارند و به همین دلیل ساماندهی آنها با مشکلات زیادی روبهرو است. باید
بپذیریم که به نفع ما و خود آنهاست که در فضای فرهنگی تحتخدمات و
رسیدگیهای لازم قرار بگیرند و با تامین نیازهای حداقلیشان اندیشه بزهکاری
و تکدیگری از آنها دور شود. نباید با فرض اینکه مهاجران سوری موقتا در
کشور و شهر ما حضور دارند از زیر بار برنامهریزیهای دقیق و کلان برای
ساماندهی آنها شانه خالی کنیم، زیرا تبعات جبرانناپذیری را به جامعه تحمیل
خواهد کرد.
محمدی
به تجربه حضور مهاجرین افغان در کشور اشاره میکند و می گوید نباید آن
مسیر غلط را دوباره تکرار کنیم و مهاجران سوری تا زمانی که در کشور ما حضور
دارند باید تحت نظارت و آموزشهای مختلف قرار بگیرند تا خود را با
جامعهای که در آن مهمان شدهاند، مطابقت دهند و به آن احساس تعلق داشته
باشند. باید برمبنای بضاعتمان به مهاجران سوری نگاه ویژه داشته باشیم و
برای اسکان آنها در کلانشهر اصفهان برنامهریزی کنیم.
طبق
آمار و ارقامی که از سوی مدیر امور اجتماعی و مشارکتهای مردمی شهرداری
اصفهان اعلام شده، در شهر اصفهان حداقل حدود ١٠ تا ١٥ نقطه مشخص وجود دارد
که در زمره بافتهای حاشیهای و آسیبخیز بهشمار میرود و درحالحاضر در
این نقاط حاشیهای بین ٥٠ تا ٧٠هزار نفر ساکن هستند. فساد، اعتیاد، نزاع و
درگیری، سرقت و کارتنخوابی بخشی از معضلاتی است که حاشیه شهرها با آن
دستبهگریبانند و اکنون مهاجران نیز مهمان ناخوانده آنها شدهاند.
لطفا به من کمک کنید
همسر
علی دیگر تنها نیست، زنان همسایه هم با فرزندانشان به جمع اضافه شدهاند و
هرازگاهی به زبان عربی با هم چیزی میگویند. بچههای قدونیمقد در اتاق
بازی میکنند. اما وقتی میخواهیم با زنان حاضر در خانه علی همصحبت شویم
هیچکدام حاضر به گفتوگو نمیشوند.
آقای
جدیدی به زن جوانی که در گوشه اتاق نشسته، اشاره میکند و میگوید: این
خانم سال گذشته همسرش را در ٣٦سالگی از دست داد و ازجمله جنگزدگان سوری
است که برای گذران زندگی خود و ٣ فرزندش در شهر گدایی میکند. بارها مشاغلی
مثل بستهبندی اجناس مختلف که بتواند در خانه انجام دهد، به او پیشنهاد
شد، اما متاسفانه درآمد حاصل از آن آنقدر ناچیز بود که کفاف زندگیاش را
نمیداد و باز برای مخارج زندگی راهی خیابان شد. گدایی میکند و چون کسی
نیست که از بچههایش مراقبت کند آنها را هم با خود به خیابانها میبرد.
او
تنها زنی نیست که برای گذران زندگی خود و خانوادهاش تکدیگری میکند، در
میان زنان مهاجر سوری این پدیده فراوان دیده میشود. کافی است سری به
خیابانهای پرتردد شهر بزنید با زنانی مواجه میشوید که با عباهای بلند و
گاه روبندهایی که تنها چشمانشان دیده میشود به همراه کودکان خردسال با
زبان عربی درخواست کمک میکنند.
اما
مدیرکل امور اتباع و مهاجران خارجی استانداری اصفهان تکدیگری مهاجران
سوری در اصفهان را تخلف میداند و میگوید: گداییکردن در فرهنگ و قانون ما
جرم محسوب میشود و در رابطه با تکدیگری برخی سوریها در اصفهان شهرداری و
بهزیستی باید بهطور جدی پیگیری کنند و نیازمندان واقعی سوری شناخته شوند
تا از طریق نهادهای دولتی یا خیریهها به آنان کمک شود. متاسفانه در برخی
ساعات شلوغ شهر برخی از مهاجران از غفلت نهادهای مربوطه سوءاستفاده میکنند
که باید حتما پیگیری شود.
مدتهاست
که مردم شهر اصفهان در کوچه و خیابانهای شهر با پدیده گدایان سوری
مواجهند. از زمان حضور این مهاجران در اصفهان آنها به دلیل پایین بودن قیمت
اجاره خانه در حاشیه شهر و مناطق عمدتا محروم ساکن شدهاند. مناطقی که خود
با معضلات و ناهنجاریهای اجتماعی فراوانی دست به گریبانند.
در
تمام مدت اقامت سوریها در حاشیه شهر اصفهان بارها تیمهای داوطلبانه
پزشکی برای انجام معاینات و دیگر خدمات پزشکی به محل اقامت آنها مراجعه
کردهاند و بیمارستانهای دولتی و خیریه به آنها خدمات مختلف پزشکی ارایه
دادهاند و آنطور که آمار مراکز خیریه نشان می دهد انجمن های مردم نهاد و
خیرین شهر در رسیدگی به وضعیت مهاجرین سوری گوی سبقت را از ارگان های دولتی
و مسئولین شهری ربوده اند.
نزدیک
به ٦سال از بحران سوریه میگذرد. بحرانی که از آن بهعنوان بزرگترین
منازعه ژئوپلیتیک بعد از پایان جنگ سرد یاد میکنند و روزبهروز ابعاد
انسانی و اجتماعی بیشتری به خود میگیرد. خرابی و ویرانی شهرهای مختلف
سوریه موجی از پناهندگان و آوارگان جنگی را با خود به همراه داشت که رهسپار
کشورهای دیگر شدند.
روزمرگی
را میشود در گوشهوکنار خانه مهاجرین احساس کرد. بیکاری، آینده مبهم و
بچههایی که به سرعت بزرگ میشوند و دیگر معیار زندگی برایشان چارچوب این
خانهها نیست. به مدرسه نمیروند و تخته سیاه را نمیشناسند. تعطیلات
تابستانی، غروبهای پاییز و بازگشت از مدرسه برای بچههای مهاجر معنایی
ندارد. تابستانشان بوی بازیهای فارغ از کتاب و درس نمیدهد و زمستانشان
با دلهره شیرین امتحان سپری نمیشود. زمان بازگشت به وطن هم از آن سوالهای
بیجواب در خانه مهاجران است.
منبع: شهروند
در ارسال پاسخ به نهاد های بین المللی که مدعی حقوق بشر است هر کشور وهر نهاد بین المللی اول باید از رژیم جعلی صهیونیستی شروع کنند که شصت سال است سابقه همه نوع جنایتها انجام داده است و تهدیدی برای جهان است و تاکنون به هیچ یک از قطعنامه های سازمان بین الملل پایبند نبوده و رعایت نکرده و زیر پا گذاشته .
دوم سوریه که بیش از سی و هشت ماه است دولتهای تروریستی و دولتهای زورگو مانند امریکا ،عربستان سعودی، ترکیه ،قطر،انگلیس ،فرانسه ،اردن همه نوع جنایت علیه مردم سوریه و عراق و لبنان و … انجام داده اند و همچنان ادامه میدهند و نهادهای بین المللی هم شریک جرم اینها است .
۱: سر بریدن
۲: تجاوز به دختران و زنان
۳: اواره کردن مردم بی گناه سوریه و عراق
۴:استفاده از سلاحهای شیمیایی در چندین مورد
۵:کشتن بیرحمانه انسانهای بیگناه
۶: توحش و اقدام به انواع جنایات ضد بشری مثل ادم خواری و تیکه تیکه کردن اعضای بدن انسانها
۷: توهین به مقدسات و انهدام حرم و مکانهای مقدس و متبرکه
۸: بد نام کردن دین اسلام که هر جنایاتی انجام میدهند به نام اسلام از قبیل تجاوز و سربریدن
ایا اینها جزء نقض حقوق بشر نمی شود کدام نهادها به این کشورها مجوز داده که سلاح در اختیار تروریستها بگذارد.
درقوانین بین المللی همچنین مجوز نیست و نداریم که دولتها به تروریستها مجوز سلاحهای شیمیایی و … بدهند .
کشور آمریکا ادعای حقوق بشر می کند آیا به چه مجوز ازآن سردنیا لشکرکشی می کند به نقاط مختلف همانند افغانستان ، عراق ، یمن ، پاکستان ، اکراین ، کره شمالی و …
امریکا چه کاره است که به دیگر کشورها دخالت کند و کره شمالی و سایر کشور ها حق دارند جواب امریکا را بدهند .
از ان سر دنیا امده جلو کره شمالی و سایر کشورها مانور نظامی میدهد و قدرت نمایی میکند
امریکا و غربیها بدانند زمان زورگویی و غلدری تمام شده است
کره شمالی ازارش به هیچ کشوری نرسیده است و هر جنایاتی شده یا کار امریکا و غربیها است یا دست اینها در کار بوده است
در جنگ فاجعانه علیه ملت سوریه که حدود ۹۰ کشور تروریست اعزام کردند با کلکهای مختلف از جمله جهاد نکاح در سوریه. کشورهای همسایه مانند ترکیه عربستان اردن اسراییل قطر دولت سوریه در مورد انها کوتاهی کرده است و در حق کشورش کوتاهی کرده است و باید سوریه انها را با موشک مید در حالی که یک موشک هم به انها شلیک نکرده است
اسد نباید سلاحهای شیمیایی خودرا در اختیار سازمان بین الملل میگذاشت چون هنوز جنگ تمام نشده
اینها همش بهانه است شیمیایی و اسد . در اکراین و عراق و پاکستان و افغانستان و … شیمیایی و بشار اسد که نیست اینها با دین اسلام و مسلمانان دشمنی دارند
چون سازمان بین الملل و تمام کشورهای مدعی حقوق بشر ساکت مانده اند که سکوت انها به منزله مجوز جنایت است به تروریستها است سوریه باید از سلاحهای شیمیایی استفاده میکرد و حالا که تحویل داده جنگ تمام نشده است .
نماینده دائم سوریه در سازمان ملل از آغاز جنگ در سوریه بیش از ۵۰۰ الی ۶۰۰ نامه مختلف به تمام نهادهای بین المللی و حقوق بشر تحویل داده و به هیچ یک از نامه ها جواب نداده اند و سکوت اختیار کرده اند .
علنی و مشخص است که این نهادها با امریکا و متحدینش همکار ی میکنند .
امریکا و ناتو با هواپیماهای بدون سرنشین مردم عادی افغانستان و پاکستان و… قتل و عام میکند
کدام نهاد و حقوق بشر به اینها مجوز داده است . تا موقعی که این نهادهای بین المللی اصلاح نشود مشکل جامعه جهانی و کشورهای جان حل و فصل نمیشود .
سازمان بین الملل هیچ قدرت و توانایی ندارد چون تماما زیرنظر امریکا و غربیها میباشد .
دولت جنایتکار باید به میز محاکمه جنایی کیفری دادگاههای بین المللی کشیده شوند و مجازات شوند
فهرست اقدامات تروریستی ۱۰۰ سال اخیر آمریکا
تولید، حمایت، همزیستی و مدیریت تروریسم براساس اسناد تاریخی یکی از وجوهات ممیزه سیاست خارجی آمریکا در روابط با ملل و دُوَل خارجی است. آنچه تاریخ در خود ثبت و مقامات آمریکایی به آن اذعان دارند مشخص می کند که منبع و مصدر تروریسم جایی غیر از منطقه خاورمیانه است.
همزمان با سالگرد هدف قرار گرفتن هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران توسط ناو جنگی آمریکا در آبهای خلیج فارس، دولت ین کشور در قالب سند راهبرد نظامی آمریکا در سال ۲۰۱۵، جمهوری اسلامی ایران را به حمایت از تروریسم در جهان متهم کرد. مسئله ای که گرچه موجب تمسخر بسیاری از کارشناسان شد اما در کشاکش مذاکرات هسته ای پنج بعلاوه یک با ایران نشان داد آمریکایی ها به هیچ وجه بنای دوستی با هیچ دولت و ملتی جز از زاویه نگاه ارباب رعیتی ندارند و اساسا خوی استعماریشان اصلاح شدنی نیست.
انتشار این سند و ادعای جدید واشنگتن علیه جمهوری اسلامی ایران در حوزه تروریسم موجب شد، کند و کاوی در تاریخ یکصد ساله روابط بین الملل و رفتارهای آمریکا در خصوص کشورهای دور و نزدیک این کشور داشته باشیم. کاوشی که نشان داد واشنگتن ید طولایی در بخش تولید ، صدور و مدیریت تروریسم سازمان یافته درجهان دارد.
با نگاهی به عملکرد دولت آمریکا حداقل از یک قرن پیش تا کنون شاهد آن هستیم که هر زمان اقدامات تروریستی دولت این کشور در سطح جهان افزایش بیشتری می یابد به همان میزان هم فعالیت سازمان ها و موسسات رسمی و وابسته آن (نظامی- سیاسی) برای متهم کردن کشورهای دیگر به حمایت از تروریسم گسترش می یابد.
جهان طی نیم قرن گذشته به دریافت نصیحت های دلسوزانه وایضا پدرانه! وسمت وسو دادن های آمریکا در زمینه های مربوط به دمکراسی و حقوق بشر عادت کرده بود که طی چند سال گذشته مبارزه با تروریسم هم به آن اضافه شده است.
به هر شکل از دیدگاه سیاستگذاران کاخ سفید، واشنگتن پیشروی کشورهای جهان در این چنین مسایلی محسوب می شود در حالیکه به اعتراف بسیاری از تحلیلگران بزرگ اگر آمریکا بخواهد خود را در یک مسئله در صف اول و پیشقراول تمامی کشورهای جهان بداند باید آنرا در سردمداری تروریسم جهانی جستجو کند.
این توصیف جمله ای شعاری یا نشات گرفته از یک رویکرد واکنشی نیست بلکه تحلیلی است که نوام چامسکی تحلیلگر برجسته آمریکایی روز ۲۱ اکتبر سال گذشته در مقاله ای که در پایگاه اینترنتی “انفرمیشن کلیرنگ هاوس” منتشر شد، اعلام نمود.
چامسکی در این مقاله خود به بخش های از تحقیق سازمان اطلاعات روسیه در رابطه با عاملان پشت پرده عملیات تروریستی بزرگ انجام گرفته در جهان که در روزنامه پراودا منتشر شده بود، استناد کرد. تحقیقی که نشان می داد اکثر این اقدامات تروریستی به نحوی به عواملی از آمریکا منتهی می شوند زیرا برای ولادیمیر پوتین رئیس جمهور این کشور نیز جای سئوال داشت که این حجم بزرگ از عملیات تروریستی توسط چه سازمان یا طرفی ساماندهی وهدایت می شوند که سازمان اطلاعات روسیه نیز به آن پاسخ داد.
شاید به این مسئله نیز به دید موضع گیریهای شرق وغرب ورسوبات باقی مانده از جنگ سرد و تلاش روسیه برای بازگشت به جایگاه قدرت جهانی تفسیر شود اما اگر شماره ۱۴ اکتبر سال گذشته روزنامه نیویورک تایمز را مطالعه کنید به طور حتم خواهید دید که تیتر اول آن به گزارشی اختصاص یافته بود که عملیات تروریستی (موفق وناموفق) سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) بنا به درخواست کاخ سفید را لیست کرده است.
از نکات جالب در این گزاش آن است که در مقدمه آن تاکید شده است این گزارش بنا به درخواست باراک اوباما رئیس جمهور برای مشخص شدن تعداد عملیاتی که با هزینه دولت در کشورهای خارجی انجام گرفته و بررسی دلایل شکست عملیات های ناکام صورت پذیرفته است تا به پویایی چنین اقداماتی در آینده کمک شود!
به هر شکل در هر دوره ای تعدادی از کشورهای یاغی وجود دارند که دولت آمریکا بر خود واجب! می داند تا به جنگ با آنها بپردازد وآنها را مورد سرکوب قرار دهد.
با بررسی اقدامات دولت آمریکا از سومالی درآفریقا تا نیکاراگوئه درآمریکای لاتین واقدامات این کشور در کوبا تا عملیات صورت گرفته در خاورمیانه از افغانستان گرفته تا عراق ، سوریه ، لبنان و در صدر آن عملیات تروریستی انجام گرفته در جمهوری اسلامی ایران چنان حجم بزرگی از اقدامات را به خود اختصاص می دهد که حتی لیست کردن مشخصات این عملیات وتاریخ انجام آن نیز حجم زیادی از زمان را خواهد گرفت.
اما بی تردید تجاوز ناکام به جمهوری اسلامی ایران وزمین گیر شدن متجاوزین درطبس ، حمله تروریستی ۳ جولای ۱۹۸۸ به هواپیمای مسافربری ایرانی که منجر به شهادت ۲۹۰ شهروند غیر نظامی از جمله ۶۶ کودک ونوزاد ، حملات هوایی پهبادهای آمریکایی به تجمع مردم افغانستان ویمن به ویژه به خاک وخون کشیدن عروسی های آنها که بارها ومتعمدانه تکرار شده است واز آن مهمتر جوخه های مرگی که در سال ۱۹۸۱ در کشورهای آمریکای لاتین تاسیس واز سال ۲۰۰۵ در منطقه خاور میانه نیز کلید زده شد وامروز شاهد اوج جنایات آن در عراق وسوریه هستیم ، اقداماتی است که هرگز از اذهان عمومی پاک نخواهد شد.
در اینجا این پرسش مطرح می شود برای کشوری که تنها ۲۳۹ سال از تاریخ حیاتش می گذرد و ۹۳ درصد از این عمر خود یعنی ۲۲۲ سال آنرا در جنگ وتجاوز به کشورهای مختلف در سرتاسر جهان سپری کرده ودوست ودشمن از اقدامات تروریستی اش آگاهی دارند دیگر جایی برای متهم کردن دیگران باقی مانده است؟
در ذیل به طور تیتر وار به شماری از اقدامات تروریستی و به عبارت دیگر تروریسم دولتی آمریکا در یک قرن اخیر که در برگ های تاریخ به ثبت رسیده جهت تنویر اذهان مخاطبان گرامی و یاداوری آنچه شاید کمتر به گوش نسل حاضر رسیده است را مرور می کنیم. بدیهی است که ممکن است برخی از اقدامات آمریکا در قالب اقدام تروریستی مستقیم یا غیر مستقیم به دلایل مختلف در این فهرست از قلم افتاده باشد.
۱۹۰۱ — ورود مستقیم نیروهای آمریکایی به کلمبیا
۱۹۰۲ — حمله به پاناما
۱۹۰۴ — ورود نیروهیا آمریکایی به کره و مغرب
۱۹۰۵ — ورود نیروهای آمریکایی به هندوراس علیه انقلاب این کشور
۱۹۰۵ — حمله به مکزیک (در کمک به دیکتاتور وقت بورویریو دمازبرای سرکوب قیام مردمی این کشور)
۱۹۰۷ — حمله به نیکاراگوا
۱۹۰۷ — ورود نیروهای آمریکایی به دومینیکن برای سرکوب انقلاب این جمهوری
۱۹۰۷ — نیروهای آمریکایی در جنگ میان هندوراس و نیکارگوا مشارکت کردند
۱۹۰۸ — نیروهای آمریکایی در خلال انتخابات پاناما در این کمشور مداخله کردند
۱۹۱۰ — آمریکا نظامیان خود را برای سرکوب کودتا علیه حکومت نیکاراگوا به این کشور گسیل داشت
۱۹۱۱ — ورود نظامیان آمریکایی به هندوراس برای حمایت از کودتا به رهبری مانوئل بونیلا بر ضد رئیس جمهور منتخب میگل داویا
۱۹۱۱ — سرکوب قیام ضد آمریکایی در فیلیپین
۱۹۱۱ — مداخله در چین
۱۹۱۲ — حمله و اشغال کوبا
۱۹۱۲ — حمله به پاناما
۱۹۱۲ — حمله به هندوراس
۱۹۱۲ — ۱۹۳۳ — اشغال نیکاراگوا . از این زمان نیکاراگوا به مستعمره ای برای احتکار شرکت های آمریکایی تبدیل شد. در سال ۱۹۱۴ عهدنامه ای در واشنگتن به امضا رسید که براساس ان ایالات متحده آمریکا اجازه می یافت کانالی را میان دو اقیانوس از طریق خاک نیکاراگوا احداث کند و براساس همین عهدنامه چامرور به عنوان رئیس جمهور نیکارگوا نیز تعیین می شد. علاوه براین عهد نامه موافقت نامه های دیگری هم به امضا رسید که هرچه بیشتر دولت و ملت نیکاگوا را به سوی بردگی بیشتر برای آمریکا هدایت می کرد.
۱۹۱۴ — ۱۹۳۴ — هائیتی. نیروهای آمریکایی پس از وقوع چندین انقلاب در هائیتی وارد این کشور کرد و به مدت ۱۹ سال هائیتی تحت اشغال آمریکا در آمد
۱۹۱۶ — ۱۹۲۴- اشغال جمهوری دومینکن به مدت ۸ سال
۱۹۱۷ — ۱۹۳۳ — اشغال کوبا.
۱۹۱۷ — ۱۹۱۸ — مشارکت در جنگ جهانی اول
۱۹۱۸ — ۱۹۲۲ — مداخله در روسیه
۱۹۱۸ — ۱۹۲۰ — ورود نظامیان آمریکایی به پاناما
۱۹۱۹ — ورود نظامیان آمریکایی به کاستاریکا
۱۹۱۹ — حمله به هندوراس
۱۹۲۰ — حمله به گواتمالا
۱۹۲۱ — حمایت آمریکا از گروههای مسلحی که برای براندازی کارلوس گیریرو تلاش می کردند
۱۹۲۲ — مداخله در ترکیه
۱۹۲۲ — ۱۹۲۷ — ورود نظامیان آمریکایی به چین
۱۹۲۴ — ۱۹۲۵ — حمله به هندوراس
۱۹۲۵ — حمله به پاناما
۱۹۲۶ — حمله به نیکاراگوا
۱۹۲۷ — ۱۹۳۴ — آمریکا چین را به اشغال در آورد
۱۹۳۲ — حمله به السالوادور
۱۹۳۷ — حمله به نیکاراگوا
۱۹۴۷ — ۱۹۴۹ — حمله به یونان
۱۹۴۸ — ۱۹۵۳ — حمله به فیلیپین
۱۹۵۰ — حمله به پورتریکو
۱۹۵۰ — ۱۹۵۳ — حمله به کره
۱۹۵۸ — لبنان
۱۹۵۸ — جنگ با پاناما
۱۹۵۹ — نظامیان آمریکایی وارد لائوس شدند
۱۹۵۹ — حمله به هائیتی
۱۹۶۰ — عملیات نظامی آمریکا در اکوادور
۱۹۶۰ — حمله به پاناما
۱۹۶۵ — ۱۹۷۳ — تجاوز خونین به ویتنام
۱۹۶۶ — حمله به گواتمالا
۱۹۶۶ — حمایت نظامی از اندونزی علیه فیلیپین
۱۹۷۱ — ۱۹۷۳ — بمباران لائوس
۱۹۷۲ — حمله به نیکاراگوا
۱۹۸۰ — عملیات نظامی علیه ایران در طبس موسوم به پنجه عقاب که باشکست مواجه شد
۱۹۸۳ — دخالت نظامی در گرینادا
۱۹۸۶ — حمله به لیبی و بمباران طرابلس و بنغازی
۱۹۸۸ — حمله آمریکا به هندوراس
۱۹۸۸ — حمله به هواپیمای مسافربری ایرانی و قتل عام تمامی ۲۹۰ نفر سرنشین این هواپیما
۱۹۸۹ — نظامیان آمریکایی ناآرامی ها در جزایر ویرجین را سرکوب کردند
۱۹۹۱ — عملیات نظامی گسترده در عراق (جنگ اول خلیج فارس)
۱۹۹۲ — ۱۹۹۴ — اشغال سومالی و انجام خشونت بسیار مفرط علیه شهروندان این کشور
۱۹۹۸ — حمله به سودان . هواپیماهای آمریکایی به بهانه تولید گاز اعصاب یکی از کارخهانه های ساخت دارو را بمباران کردند
۱۹۹۹ — آمریکا با پوشش ناتو جنگی را علیه یوگسلاوی براه انداخت. بمباران این کشور ۷۸ روز به طول انجامید و یوگسلاوی از هم فروپاشید
۲۰۰۱ — حمله و اشغال افغانستان به بهانه تعقیب گروه القاعده
۲۰۰۳ — حمله و اشغال عراق بدون مجوز سازمان ملل
۲۰۱۱ — حمله به لیبی پس از پیروزی انقلاب این کشور و سرنگونی دیکتاتور قذافی
۲۰۱۱ — حمایت از گروههای مسلح تروریستی در سوریه با هدف براندازی نظام منتخب ملت سوریه
۲۰۱۱ — اعلام حمایت از رژیم آل خلیفه درسرکوب قیام مردمی این کشور
۲۰۱۵ — اعلام پشتیبانی از آل سعود در جنگ این کشور علیه انقلاب ملت یمن