
به گزارش
خبرداغ به نقل از روزنامه اطلاعات:این تصور نادرست و
باطل و ناروا که در انتخاباتهای اخیر بخش دینخواه و دینمدار جامعه
قافیه را به بخش بیشتر سکولار طرفدار اباحه و دگراندیشی باخته است، جدای از
تعارف و مماشات یک استنباط کاملاً انحرافیمدد و غلط است و هیچ مبنای
منطقی و استدلالی هم ندارد.
منتهی
عدهای به درست یا غلط و عدهای هم ناآگاهانه و با بازی در زمین دشمن
ناخواسته به این گزاره نادرست و انحرافیمدد میرسانند. در این میان البته
برخی چهرههای موجه و با سابقه انقلابی و دینی قابل توجه هم دراین دام
میافتند که باید هوشیاری بیشتری داشت و در زمین بازی که دشمن برایمان
تدارک، دیده است توپ را به چرخش درنیاورد.
مثلاً
اینکه امامجمعه محترمی بگوید رأی فلانی حلال و طیب و طاهر است و
غیرمستقیم این شبهه را ایجاد کند که در انتخابات رأی حلال داریم و رأی حرام
و چون رأی حلال خیلی ارزش بیشتری دارد پس باید چند برابر رأی شبههناک هم
بیارزد!
بحثها
و صحبتها و استدلالهایی از این حیث و نیز موضعگیری افراد شناخته شده و
شناسنامهدار مذهبی و سیاسی و انقلابی که در صدد تحلیل آرای مردم برآمده و
با استنباط ناصحیح و موضعگیری غلط آرای یکی را به حساب بخش دینی و
انقلابی و ارزشی جامعه گذارده و آرای دیگری را به حساب بخش غیردینی و لائیک
جامعه به حساب آورند و با همین دست فرمان هم بخواهند جلو بروند و تختهگاز
برانند و احساس و اعلام خطر کنند، بیتردید ضمن تقویت دوقطبی کردن جامعه و
ضمن تعمیق شکافهای اجتماعی از آن بدتر بذر کینه و عداوت را هم میافشاند و
جامعه را در برابر هم قرار میدهد.
آقایان
عزیز، انتخابات انتخابات است. رأی حلال و رأی حرام هم نداریم، نه اینکه
نداشته باشیم اما اصولاً بحث حلال و حرام در اینجا چندان قابل رصد نیست. نه
کسی میتواند تضمین بدهد همه آرای ریخته شده به حساب آقای رئیسی رأی طیّب و
طاهر و حلال بوده و نه کسی میتواند در آرای ریخته شده به حساب آقای
روحانی شبهه وارد کند و بگوید همه یا بخشی از آن حرام بوده و لذا اصلاً چه
دلیلی دارد شخصیتهای موجه و عالیمقام به ویژه ائمه جمعه و جماعات که
بیطرفی آنان در جریانات سیاسی ضامن وجهه و شأن آنان و موضعگیری حزبی و
جناحی دون شأنشان است در مواردی این چنین به موضعگیری بپردازند و این شبهه
را برای بخش مهمی از اجتماع ایجاد کنند که آنان در برابر خواست و اراده ما
ایستادهاند و عصبانی شدهاند. در حالی که شاید واقعا چنین نباشد و چنین
هم نیست.
اصولاً
نه آقای رئیسی نماینده تام و تمام بخش ارزشی و انقلابی و ولایتمدار جامعه
است و نه آنها که به آقای روحانی رأی دادند خدای ناکرده طرفدار لاابالیگری
و دینگریزی و یا دارای زاویه با انقلاب و نظام و دین و ارزشهای شناخته
شده آن…
اصولاً
این تقسیمبندی از پایه و اساس دارای اشکال و انحراف است. برای چه به خاطر
برد یا باخت فرضی در یک عرصه سیاسی و انتخاباتی حاضریم دانسته یا نادانسته
گرانترین هزینهها را صرف کنیم و هر مغالطهای را صورت دهیم و بیجهت
جامعه را دوقطبی کرده و با نادیده گرفتن قاعده بازی کم تحملی خود را به رخ
بکشیم؟