به گزارش
خبرداغ به نقل از آفتاب،اين افراد روي قدرت جذب آراي شناور توسط اصولگرايان تخمين بيش از حد معقولي
زدند. خود من تصورم اين بود اگر آقاي قاليباف بدون دوقطبيسازي فضاي
انتخابات بتواند متكي به گفتمان كارآمدي وارد شود با توجه به سابقه راي ١٨
ميليوني روحاني و ريزش بخشي از راي و نياز به ٢٠ ميليون راي براي پيروزي در
دور اول، انتخابات به دور دوم كشيده شده و با وحدت قهري اصولگرايان روي يك
كانديدا احتمال پيروزي اصولگرايان افزايش مييايد.
اما با ورود
جنجالي قاليباف روي يك شكاف جنجالي و تكيه به گفتمانهاي نيمه سوسياليستي-
پوپوليستي عملا جامعه دوقطبي شد و قاليباف به جاي افزايش راي مستمرا راي
خود را از دست دادو آقاي رييسي هم با وجود برخورد متين در مناظرهها به
دليل عدم تسلط لازم بر مسائل اجرايي و تكرار كليات و نيز مشكل عدم شناخت
جامعه با وجود جهش خوب راي نتوانست ركورد مطلوب براي پيروزي را تكرار كند.
از
سوي ديگر با هراس بخشي از آراي شناور از احتمال پيروزي اصولگراياني كه
اصلاحطلبان سعي كردند آنها را ديو بنمايانند، حدود ١٥ درصد آرا را جذب
كردند و نتيجه آن شد كه ديديم.
تحليلهاي من نشان ميداد كه
اصلاحطلبان در فضاي دوقطبي حاد قادرند شش ميليون بيش از اصولگرايان به جذب
راي از آراي شناور بپردازند؛ براي همين معتقد بودم اصولگرايان اساسا نبايد
افكار عمومي را بهراسانند؛ اما استراتژي ورود غلط اصولگرايان به روحاني
كمك كرد با وجود ضعف جدي در كابينه و انتقادات درست اصولگرايان و حتي
اصلاحطلبان به كابينه پيروزي قدرتمندي را به دست آورد.