تیپهایی مشابه هم؛ ریش، تسبیح، انگشتر
عقیق و پیراهنهای روی شلوار، نمادهای بارز و مشابه شرکتکنندگانی بودند
که روز گذشته در حوزه هنری واقع در خیابان سمیه تهران در حمایت از جلیلی و
رئیسی حضور بههمرسانده بودند.
به گزارش
خبرداغ به نقل از آفتاب، جمعیتی که تعداد آنها به ۷۰۰ تا ۸۰۰ نفر میرسید، با پرچمهای ایران در
سالن جمع شده بودند. دختران و زنان هوادار جلیلی نیز در مکانی که در
گوشهای از سالن برایشان در نظر گرفته شده بود، قرار گرفته بودند.
پیش
از آمدن سعید جلیلی، هوادارانش کلیپهایی پخش میکردند که همگی یک مضمون
داشت؛ همه مشکلات و آنچه بوجود آمده زیر سر روحانی و ظریف و برجام است و
توافق هستهای بیثمر بوده است. همان مطالبی که هر روز وطن امروز، کیهان،
فارس، تسنیم و جوان و رسانههای نزدیک به این خط فکری بیان میکنند. گویی
انگار نه انگار که بسیاری از مشکلات، میراث دوران احمدینژاد بوده است.
آنان نمیتوانند از دوران احمدینژاد سخن بگویند چرا که دستکم تا نیمههای
دور دوم ریاستجمهوری حامیان اصلیاش بودند.
پس
از آمدن جلیلی او در سخنرانیاش تاکید کرد که به مردم باید نشان داد که
جریان انقلابی و جبهه انقلاب تنها شعار نمیدهد بلکه در عمل نیز راهحل
دارد؛ جالب آنکه پس از این اظهارات شعارهای طرفدارانش آغاز شد: «اینهمه
لشکر آمده به عشق رهبر آمده، سلام بر رئیسی درود بر جلیلی، مرگ بر امریکا،
مرگ بر فتنهگر، رئیسی دلاور پیرو خط رهبر، خونی که در رگ ماست هدیه به
رهبر ماست». در پلاکاردها نیز از دولت روحانی به عنوان دولت پیرمردها یاد
میکردند.
نکته
جالب اما «دزد» خواندن تلویحی کابینه روحانی و طرفداران آیتالله هاشمی از
سوی شاعری بود که در حمایت از جلیلی پشت تریبون رفته بود. او در شعری
میگفت: «دزدها مال مردمخورها رخنه در رکن سیاست و دین کردهاند/ انقلاب
ما انفجار نور بود/ این انقلاب بر تن دزدها لرزه انداخت بود اما اکنون
وضعیت بالعکس شده و دزدها نوبتی جا عوض میکنند». ادبیاتی اآشنا که
احمدینژاد نیز از آن برای جذب رای در برابر ایتالله هاشمی استفاده میکرد
و خود را نماینده محرومان و مستضعفان میخواند.
در
بین جمعیت تعدادی فریاد میزدند که باید دارهای اعدام برای دزدها بپا شود.
در کلیپی هم با عنوان مستند فروشنده، برجام و روحانی به تمسخر گرفته شدند و
هواداران رئیسی میخندیدند. در ادامه توهینها علیه روحانی و کابینه او،
هواداران جلیلی رئیسجمهور را «دروغگو» خطاب میکردند که چند نفر از
سازماندهندگان میگفتند این شعارها را ندهید و احتمالا از عواقب حقوقی آن
نگران بودند. جالب است جلیلیای که از «حیات طیبه» میگوید هوادارانش هیچ
مرز اخلاقیای برای خود قائل نیستند.
در
ادامه جلسه تعدادی از مهمانان جلیلی در حوزههای مختلف به انتقاد از دولت
روحانی پرداختند و وعدههایی را دادند؛ یکی از احداث بزرگترین کارخانه
تولید فرآوردههای خونی در ایران و در کل منطقه در صورت پیروزی رئیسی گفت
(و معلوم نکرد بودجه لازم برای تحقق این شعارها بلندپروازانه را از کجا
تامین خواهد کرد) دیگری از چندبرابرکردن یارانهها و فرد دیگری که میگفت
در دولت احمدینژاد در پروژه مسکن مهر فعال بود و این پروژه را تکمیل خواهد
کرد و در نهایت فردی که خود را کارشناس امور کشاورزی معرفی کرد، از لزوم
صادرات سیب زمینی و میوه به روسیه گفت. تاکید جلیلی نیز برای جلب نظر
هواداران جوان این بود که سالانه ۸۰۰ هزار ازدواج صورت میگیرد و به همان
میزان نیاز به مسکن وجود دارد و دولت روحانی را در این زمینه متهم به
ناکارآمدی کرد.
هیچ
از مهمانان و شخص جلیلی درباره سیاست خارجی نظری ندادند و نشان دادند
برنامه مدونی ندارند. مجری برنامه اما در میانه جلسه همچون مداحان مراسم
نوحه و روضهخوانی ایستاد و شروع به فریاد زدن کرد. از جمعیت میخواست شعار
مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل سر دهند. میگفت «اگر امام خامنهای حکم
دهند، حیفا و تل آویو را با خاک یکسان میکنیم» و «علممان را نه در عراق و
که در بیتالمقدس بر زمین میکوبیم» و جمیت حضار نیز او را تشویق
میکردند. او میگفت «مرگ بر امریکا را از دل زیارت عاشورا درآوردهایم،
امریکا را با اعوذ بالله من الشیطان الرجیم میگوییم». در این بین
سیدمحمدخاتمی، رییس دولت اصلاحات را نیز بینصیب نگذاشت و گفت «آنانکه از
آشتی ملی گفتند نوکر صهیونیستها بودند». او مدعی شد که اعتراضات پس از
انتخابات ۸۸ کار اسرائیلیها بوده است.
آنچه
در این همایش به چشم میخورد تنها فریاد و شعار بود؛ چه از سوی جلیلی چه
هوادارانش. جلیلی که کلیدواژهاش صحبت از «ظرفیت» و تکیه بر توان بومی
بود، نمیگفت که بدون سرمایهگذاری خارحی و فناوریای که ایران در اختیار
ندارد چگونه میتوان تولید را افزایش داد. او در نهایت گفت: «کار ما نه
گفتن به وضع موجود است و نگاه به نیروهای داخلی». شاید بتوان نقطه پایان
تراژدی وضعیت بدون برنامه جلیلی و یارانش را در بوسیدن او توسط علی نیکزاد،
وزیر دولت احمدینژاد و رییس ستاد انتخابات رئیسی دانست که گفت برای کاری
باید زودتر برود؛ چهرهای که خود نماد و یادآور احمدینژاد است و انتصابش
توسط رئیسی نشان داد که این جریان خواستار ادامه راهی است که پیشتر دیدیم
چه بر سر کشور آورد.