به گزارش
خبرداغ به نقل از شرق: مردی که مدعی است مرتکب قتل شده تا بتواند هزینه نگهداری از
فرزندان دوقلویش را بپردازد، هشت سال بعد از ارتکاب قتل درخواست آزادی
کرد.
مردادماه سال ٨٨ مأموران پلیس جسد مردی را
پیدا کردند که با شلیک گلوله به قتل رسیده و جسدش در بیابان رها شده بود.
با پیداشدن این جسد و مشخصشدن هویتش مأموران فهمیدند اختلافاتی بین مقتول و
همسرش کیانا وجود داشته است.
١٧ روز بعد
از پیداشدن جسد، کیانا به دستداشتن در قتل شوهرش اعتراف کرد و گفت:
شوهرم من را خیلی اذیت میکرد و نمیدانستم باید چه کار کنم. از طرفی
نمیتوانستم از او جدا شوم؛ به همین خاطر تصمیم گرفتم شوهرم را به قتل
برسانم، این موضوع را با سروش مرد همسایه که رفتوآمدی هم با هم داشتیم، در
میان گذاشتم و او قبول کرد کمکم کند. روز حادثه سروش شوهرم را به نقطهای
خلوت کشاند و او را به قتل رساند. بعد از چند روز هم جسد پیدا شد. با توجه
به گفتههای این زن، سروش دستگیر شد و به قتل اعتراف کرد؛ او گفت: همسرم
دوقلو باردار بود و ما با هم زندگی خوبی داشتیم اما من مشکلات مالی زیادی
داشتم و نمیتوانستم هزینه زایمان و زندگی بچههایم را بدهم؛ وقتی کیانا به
من پیشنهاد داد که شوهرش را بکشم و شش میلیون تومان بگیرم، قبول کردم چون
در مخمصه مالی گرفتار شده بودم.
او خودش برای من
کلت خرید و قرار شد طبق نقشهای که او گفته بود، پیش برویم. روز حادثه
کیانا با شوهرش برای قدمزدن بیرون آمدند و من هم که با همسرم بودم، سر راه
او قرار گرفتم و بعد پیشنهاد دادم که کمی مرغ بخریم و به سمت شهریار برویم
و در آنجا جوجهکباب درست کنیم و چندساعتی با هم باشیم. آنها هم قبول
کردند؛ زمانی که سوار ماشین شدیم و به جایی خلوت در شهریار رسیدیم، همسر من
و کیانا از ماشین پیاده شدند و من کلت کشیدم و به مقتول شلیک کردم.
متهم
گفت: بعد هم جسد را همانجا رها کرده و به خانه برگشتیم. البته باید بگویم
همسر من از این موضوع اصلا اطلاعی نداشت. در ادامه بررسیها همسر متهم
نیز مورد بازجویی قرار گرفت؛ او گفت: من اصلا در جریان نبودم چه اتفاقی در
حال رخدادن است. فقط شوهرم را دیدم که به سر مقتول شلیک کرد، کیانا هم در
جریان بود. آنها بعد از اینکه این اتفاق افتاد، خیلی سریع سوار ماشین شدند و
بعد با هم از آنجا رفتیم. وقتی من به شوهرم گفتم چرا این کار را کردی، گفت
کیانا از او خواسته است. این در حالی بود که مأموران متوجه شدند کیانا
با شوهرش اختلافی نداشته است؛ او به خاطر رابطه پنهانی که با فردی دیگر
داشته، تصمیم به قتل شوهرش گرفته و سپس به خاطر نیاز مالی سروش او را قانع
کرده که این قتل را مرتکب شود.
با پایان
تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری
استان تهران رفت. با توجه به اینکه کیفرخواست برای کیانا و سروش صادر شده
بود، آنها در دادگاه حاضر شدند. بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست را
خواند و خواستار صدور رأی قانونی شد، اولیایدم که شامل پدر و مادر و سه
فرزند مقتول بودند، خواستار صدور حکم قصاص شدند. بعد از انجام دفاعیات
متهم، هیئت قضات وارد شور شده و سروش را به قصاص و کیانا را به ١٥ سال حبس
محکوم کردند.
با توجه به حکم صادره متهمان به رأی
اعتراض کردند، اما دیوان عالی کشور حکم را مورد تأیید قرار داد. در این
مدت پدر مقتول فوت کرد و هشت خواهر و برادر او بهعلاوه مادر و فرزندان
مقتول بهعنوان ولی دم شناخته شدند. در این میان دو نفر از اولیایدم
گذشت بدون قید و یک نفر دیگر از آنها هم درخواست دیه کرد؛ به همین دلیل
اجرای حکم قصاص امکانپذیر نشد. روز گذشته متهم درخواست کرد دادگاه با
توجه به ماده ٤٢٩ در مورد او تصمیمگیری کند. در لایحهای که متهم به
دادگاه ارائه داد، درخواست آزادی کرده است.
متهم
گفت: من از سال ٨٨ در زندان هستم و از همان ابتدای پرونده هم گفتم به خاطر
فقر مالی شدیدی که داشتم، دست به این کار زدم و حالا که هشت سال از ماجرا
میگذرد، درخواست دارم با توجه به اینکه اولیایدم هم کاری برای تعیین
تکلیف من نکردهاند، دادگاه وضعیت من را مشخص و آزادم کند. با توجه به این
درخواست متهم، هیئت قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.