حمید را در خیابان نبرد دیدم و قبول کرد اسباب خانه مان را به خانه جدید ببرد. بعد از پایان اسباب کشی خواهر بزرگم به خانه رفت . من می خواستم برای نهار خرید کنم که حمید گفت مرا تا مسیری می رساند. به همین خاطر قبول کردم و روی صندلی کنار شاگرد نشستم. او طی مسیر سر صحبت را باز کرد اما یکباره به خیابان خلوتی رفت و مرا آزار داد. به دنبال شکایت زن جوان وی به پزشکی قانونی معرفی و ادعای آزار وی از سوی راننده ناشناس تایید شد. تلاش پلیس برای یافتن ردی از مرد شیطان صفت با چهره نگاری رایانه ای نتیجه داد و سه ماه بعد حمید در خانه اش در شرق تهران بازداشت شد. وی اما منکر آزار سیما شد و گفت: من سیما را از مدتها پیش می شناختم. او سالها قبل همسایه مان بود و با هم رابطه دوستی داشتیم. حالا هم نمی دانم چرا علیه من شکایت کرده است.
وقتی در تحقیقات پلیسی روشن شد حمید سابقه سرقت،ضرب و جرح و آزار یک دختر جوان را در پرونده سیاه زندگی اش دارد کیفرخواست علیه وی صادر شد و او در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران در حالی پای میز محاکمه ایستاد که شاکی پرونده در دادگاه حاضر نشد.
حمید در دادگاه منکر جرمش شد و ادعای تازه ای را مطرح کرد. وی گفت: سیما هم محله ای مان بود و از قبل او را می شناختم. من برای کمک در اسباب کشی به او و خواهرش کمک کردم اما چند روز بعد او با من تماس گرفت و از من پنج میلیون تومان پول خواست. وقتی به او گفتم پولی در بساط ندارم تهدیدم کرد علیه من شکایت می کند. من سیما را هرگز آزار نداده ام و حالا قربانی توطئه شوم او شده ام.
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
رادیو سهام