به گزارش
خبرداغ،تماشاگران امروز یادداشتی در نقد رفتار تند و بددهنیهای نادر قاضیپور نماینده مجلس دهم منتشر کرد.
در این مطلب آمده است؛
اول: نادر قاضيپور، نماينده پر سروصدا و جنجالي اروميه در جلسه استيضاح آخوندي، وزير راه و شهرسازي گفت «اين استيضاح نه سياسي و نه منطقهاي است. هر چند من افتخار ميكنم كه حقير آذري هستم و به آذربايجان ايران اسلامي و ملت آن حساس هستم.
برد و باخت تراكتور براي من اهميت دارد، چه برسد به جان ملت ايران اسلامي. به حادثه قطار و هواپيما حساسيت فراواني دارم.» هرچند قاضيپور در اين شروع با تاكيدي روي قوميت، جان ملت ايران اسلامي را با ارزشتر از برد و باخت تراكتور دانست (باز جاي اميدواري دارد) اما قرار دادن اين دو مبحث در كنار هم اين مفهوم را ميرساند كه آذري بودن مسئله بسيار مهم و هميشگي خودآگاه و ناخودآگاه اوست.
البته «اهل جايي بودن» مسالهايست نهادينه در وجود همه ما، اما وقتي نگرانكننده ميشود كه سايهاش بر ساير مسائل مهم مملكتي سنگيني كند و در ابتداي نطق، روي آن تأكيد شود. البته قاضیپور سال گذشته هم در جريان سخنراني تبليغاتياش براي ورود به مجلس گفت: «اروميه اول شر و آخر خير است. خط مقدم است.»
من نه، ولي مجلس را دست بچهها ندهيد! دست سوسول ندهيد! دست كسي كه نميتواند خودش را نگه دارد ندهيد! من لهجه دارم و به لهجهام هم افتخار ميكنم. آنهايي كه فارسي حرف ميزنند چه... ي خوردهاند تا به حال؟» جملاتي كه همان زمان هم رسانهها از آن به عنوان تبليغ پانتركيسم ياد كردند.
افراطيهايي كه تبليغ يكپارچه شدن تمام تركزبانان دنيا را ميكنند. گويا آقاي نماينده، عادت دارد قبل از نطقهايش قوميتش را يادآوري كند. البته تركها از هموطنان عزيز، مهربان و باتشخص ما هستند و وجودشان هميشه براي كشور سرشار از خير و بركت بوده و هست، اما گويا قوميت دوستي اين نماينده ميچربد به ايراندوستي و نميتواند هربار اين سخنان سمت و سودار را بر زبان نياورد. در حالي كه ميدانيم اين مدل سخنان دامن ميزند به تفكر جدايي قوميتها و تفرقه بينشان.
دوم: «پول بيپدر و مادر صندوق توسعه ملي را چرا صرف پروژههاي شركتهاي خودتان كرديد» هم جمله قابل توجه ديگر قاضيپور بود. علي لاريجاني رئيس مجلس هم به شوخي گفته است «آقاي قاضيپور شما چرا عصباني هستيد به پول فحش ميدهيد و ميگوييد پول بيپدر و مادر.» ادبياتي كه طبق سوابق قاضيپور ميتواند خيلي فراتر از فحش «بيپدر و مادر» برود. تا جايي كه مجبور ميشوي به جاي جملاتش بوق ممتد بگذاري و عرق شرم بريزي.
نشان به همان سخنراني قاضيپور در جمع مردم اروميه و توهين بيسابقهاش به زنان و دختران و تعريف جوك مستهجن براي تفهيم سخنان سياسي! سخناني كه حتي در چالهميدانترين نقطه شهر هم ديگر به اين آساني شنيده نميشوند و مردم ياد گرفتهاند لااقل خيلي بلند اين حرفها را بر زبان نرانند. اما او در جمع مردم و پشت بلندگو با هيجان و فرياد حرفهايي ميزند كه... در حالي كه نماينده است و در جمع است و قانونگذار!
سوم: اين يادداشت، نه سياسيست، نه منطقهايست، نه هيچچيز ديگر؛ هرچند كه افتخار ميكنيم به امضاكنندگان اگر تنها براي رضاي خدا، دفاع از حقوق مردم كشور، رعايت قانون و حقطلبي وزير را استيضاح كردند. چون اصلاً مهم نيست كه وزير براي كدام دولت است و بايد اگر شبههاي هست، بهرغم همه كارهاي خوبي كه ميگويد انجام داده، به روشني توضيح دهد. اين يادداشت فقط براي اين بود كه يادمان بيايد، قاضيپور نمايندهايست كه ويدئوي بددهني اسفبارش در فضاي مجازي پخش شد و دوباره به مجلس آمد و بايد گفت «از ماست كه بر ماست».