او گفت: به رغم مراتب علمی آیتالله موسوی اردبیلی آنچه از او می دیدیم، سلامت نفس بود. دلشان برای آرمان های دینی و انقلاب میتپید. از اینکه در این مسیر دچار کژی شدیم، رنج میبرد. ایشان هرگز از ناحق بیدلیل دفاع نمیکرد.
او با بیان اینکه آیتالله موسوی اردبیلی به رغم اینکه پرورده حوزه علمیه و مجتهدی در مرتبه مرجعیت بود اما ذهن ایشان باز و از تعصب به دور بود، به بیان خاطرهای از ایشان پرداخت و گفت: خدمت ایشان متنی از اصول را قرائت میکردیم. یکی از متاخرین اصولیون شیعه در آرای متقدمین شیعه لحنی داشت که انگار متقدمین آن جور که باید اندیشه شیعی ناب را در نیافته بودند و شیعه درست حسابی نبودند. من گفتم این چه نحوه برخورد با متقدمین و چهرههای بزرگ آغازگر است. مرحوم موسوی اردبیلی گفت اگر آنها هم بسیاری از ما را امروز میدیدند میگفتند شما قطعا از غلاطید هستید.
بهشتی یادآور شد: ایشان در مواجه با مردم فردی با بینش باز بود. من را مشاور ارشد خود کرد درحالی که نیازی به مشاور ارشد نداشت. ما شنیده بودیم ایشان در مورد سود بانکی میخواهد نظری بدهد. در آنجا بحث این بود که آیا با توجه به تورم ناخواسته آیا جواز اینکه سود بانکی لااقل به اندازه تورم داده شود صحیح است؟ چرا که فرد بدون اینکه نقشی داشته باشد زیان دیده است. مرحوم عالی نصب میگفت خود این پرداخت باعث تورم است. من در جریان تلاش آقای موسوی اردبیلی برای حل این مساله بودم و قصد داشت از رای دیگران نیز در این باره مطلع شود.