اصولگرایان با دردی مزمن، دستوپنجه نرم میکنند. از سویی، طیفهای سنتی آنها (مؤتلفه، جبهه پیروان خط امام و رهبری) با آنکه سنتی دیرپا در سیاستورزی حزبی و تشکیلاتی دارند و میراثداران اصولگرایی بهحساب میآیند اما در طول عمر جمهوریاسلامی، نمیتوان هیچ دورهای سراغ گرفت که آنها توانسته باشند، کنترل قوه مجریه را در دست بگیرند.

به گزارش
خبرداغ به نقل از روزنامه وقایع اتفاقیه : اصولگرایان با دردی مزمن،
دستوپنجه نرم میکنند. از سویی، طیفهای سنتی آنها (مؤتلفه، جبهه پیروان
خط امام و رهبری) با آنکه سنتی دیرپا در سیاستورزی حزبی و تشکیلاتی دارند و
میراثداران اصولگرایی بهحساب میآیند اما در طول عمر جمهوریاسلامی،
نمیتوان هیچ دورهای سراغ گرفت که آنها توانسته باشند، کنترل قوه مجریه
را در دست بگیرند.
در دوران اخير که هيچ نشاني از آنها نيست و حتي
رئيس دولت اصولگراي نهم، هنوز فرداي انتخابات نشده بود، همگي آنها را نفي
کرد و گفت که ديني به هيچ گروهي و سازماني ندارد و خودش رأي آورده است. در
دورهاي هم که مرحوم حبيبالله عسگراولادي، پدر راست سنتي، دوبار در دومين
و چهارمين انتخابات رياستجمهوري، بخت خود را آزمود و هر دو بار هم ميدان
را به رقيبان واگذار کرده بود. بااينحال، اصولگرايي سنتي، ريشه در انقلاب
دارد اما طنز تلخ، اين است که رأيآور نيستند و نميتوانند نظر تودههاي
مردم را جلب و جذب کنند؛ هم آن زماني که ايران در التهاب دوران جنگ بود و
هم اين زمان که سبک زندگي ايرانيان، قابلقياس با دهه اول انقلاب نيست.
مسئلهاي که خوب يا بد، محمد غرضي، نامزد احتمالي انتخابات رياستجمهوري با
طنز بيان کرد که اصولگرايان نميتوانند مردم را نگه دارند.
اما در
اين ميان نيروهايي برخاسته از دنده راست هستند که در طبقهبندي مرسوم در
حوزه اصولگرايي قرار ميگيرند اما در شعار، عمل، راهبردها و تشکيلات، هيچ
نسبتي با آن طيف ندارند و شايد همين درهمريختگي گفتماني، به آنها قدرت
بسيج تودهها را داده است؛ نيروهايي با قدرت بسيجکنندگي زياد و در همان
حال، داراي مشي و منشي مغاير با سرد و گرم چشيدههاي اصولگرايان سنتي که
دو دولت احمدينژاد را ميتوان نماد چنين گفتماني دانست.