نرگس آبیار در ابتدای این گفتوگو
درباره فروش فیلم تازهاش «نفس»، به فیلم قبلیاش «شیار 143» رجوع میکند و
با توجه به ویژگیهای فیلمسازیاش میگوید: «من به فروش فیلم خوشبینم، در
فیلم «شیار 143» هم بحثها سر این بود که ممکن است فیلم بفروشی نباشد چون
ستاره نداریم و من بیشتر به فضاهای روستایی یا طبقه پایین و فرودست
میپردازم و خیلی چهرههای پرآب و رنگ در فیلمهایم نیست. البته من خیلی
سمت تقویت کردن ویژگیهای ملودرام کار نمیروم، البته «شیار 143» ذاتا
ملودرام بود، در «نفس» هم همینطور است.»
جیرانی
با اشاره به اینکه زمان تماشای «شیار 143» روشنفکر و غیر روشنفکر تحت
تاثیر قرار گرفته بوند، «نفس» را کاملا متفاوت با فیلم قبلی آبیار میداند،
از نظر او این کارگردان ملودرام شدید نمیسازد و دست به کارگردانی لحظات
میزند، آبیار نیز در پاسخ به اینکه از اول به این موضوع فکر کرده بوده یا
نه، میگوید: «من به طورکلی روی ملودرام تاکید نمیکنم مگر اینکه ذات
موضوع در خود این را داشته باشد. در «شیار 143» هم اینکار را نکردم، مثلا
روی موسیقی زیاد تاکید نکردم. احساس مخاطب را تحریک نکردم خود موضوع آنقدر
تکاندهنده و تراژیک بود که این اتفاق افتاد. در «نفس» فضای کارم متفاوت
است و در ادامه هم قطعا همه کارهایم با هم متفاوت خواهد بود چون اگر
اینطور نباشد فکر میکنم درجا میزنم. قطعا فیلم بعدیام هم متفاوت خواهد
بود چون یکی دو سال گذشته و من آدم دیگری شدهام و نگاهم باید عوض شود.»
البته از نظرجیرانی این موضوع حتما به فرم و لحن تازه مربوط میشود چون
تفکر در طی زمان پختهتر میشود.
آرزو دارم فیلمی بر اساس یکی از داستانهای ساعدی بسازم
آبیار
با اشاره به اینکه فانتزی و تخیل را وارد فضای فیلم آخرش کرده است، ادامه
میدهد: «راویام را یک بچه قرار دادم و فانتزی این فیلم با نوع فانتزی که
در فیلمهای دیگر میبینیم متفاوت است. همه چیز دست به دست هم میدهند که
شاید یک فیلم متفاوت در سینمای ایران ساخته شود.» به گفته او این فیلم بر
اساس رمانی 190 صفحهای که خود او نوشته و همزمان با اکران در جشنواره فجر
چاپ شده، ساخته شده است.
آبیار در ادامه با اشاره به اینکه در
دانشگاه پیام نور ادبیات خوانده و پیش از ورود به سینما کارهای بسیاری را
تجربه کرده است به شوخی میگوید: «حتی آب حوض هم کشیدهام.» او علاقهاش به
ادبیات را از سنین کودکی میداند و توضیح میدهد که به اصطلاح «خوره کتاب»
بوده است.
آبیار با اشاره به اینکه بسیار آثار ارنست همینگوی
بسیار روی او تاثیر داشته است، «شیار 143» را با توجه به اینکه در نهایت
زن قصه بلند میشود و زندگی میکند به نوعی همان «پیرمرد و دریا» همینگوی
میداند. آنطور که آبیار توضیح میدهد اولین داستانهایش در نشریات دنیای
سخن و ادبیات داستانی چاپ شده و اولین کتابش نیز در سال 78 منتشر شده و تا
کنون سیویک کتاب منتشر کرده است.
او همچنین به غلامحسین ساعدی نیز
ابراز علاقه میکند و میگوید یکی از آرزوهایش ساختن فیلمی بر اساس یکی از
داستانهای ساعدی است. او همچنین در نویسندگان جدید به رمان «پل معلق»
محمدرضا بایرامی اشاره میکند که آرزو دارد فیلمی براساس این اثر بسازد.
آبیار
که نقش ادبیات را در سینما بسیار تاثیرگذار میداند میگوید: «به همین
دلیل اولین فیلم داستانیام را راحت بدون لکنت ساختهام، با اینکه هیچ چیز
از سینما نمیدانستم، زمانی که شروع کردم فقط فیلمبین خوبی بودم فیلمهای
آنتونیونی، فلینی و موج نوی فرانسه را دنبال میکردم.» البته او آغاز
علاقهاش به سینما را با فیلم هندی و... میداند.
«نفس» خسته کننده نیست
آبیار
با اشاره به اینکه میخواهد فیلمهایش مخاطب خاص و عام را باهم داشته
باشد از وضعیت فرهنگی و پرشدن سالنهای سنیمایی برای فیلم کمدی سخیف انتقاد
میکند و به کشوری مثل فرانسه اشاره میکند که جیرانی مخالفت میکند و
میگوید در آن کشور هم فیلمهای آمریکایی بیشتر از فیلمهای خاص و هنری
میفروشد. نظر آبیار این است که باید آموزش از مدارس شروع شود و جلسات
تحلیلی درباره فیلمها در مدارس برگزار شود و بچهها از اول با این نگاه
بار بیایند که به راحتی همه چیز را نپذیرند و تحلیل داشته باشند.
از
نظر او سینمای حال حاضر ما از 10 سال پیش بهتر شده و مردم از کمدی سخیف
استقبال نمیکنند، جیرانی به پرفروش شدن فیلم «من سالوادور نیستم» اشاره
میکند و میگوید گرچه نمیخواهد بگوید این فیلم سخیف است اما پرفروشترین
فیلم سینما بازهم یک کمدی است، در کل به نظر او فیلمهای سبک و سطحی بهتر
میفروشند و در کنار آن فیلمهایی مثل «فروشنده» هم میفروشند.
آبیار
در ادامه تاکید دارد باید در سینما به مخاطب خاص و عام در کنار هم اهمیت
داد و به بازگشت سرمایه نیز فکر کرد که جیرانی میگوید «نفس» آخرین ساخته
او بیشتر برای مخاطب خاص ساخته شده، که این کارگردان نیز اینطور در
اینباره توضیح میدهد: «بله ولی من کامنتهای خوبی از مخاطب عام هم گرفتم،
یادم میآید بعد از تدوین زمانی که فیلم را در دفترمان نمایش دادیم از
نگهبان ساختمان و آقایی را که واکس میزد آوردیم و فیلم را دیدند، -البته
کمی برایشان عجیب بود که میآیند و پذیرایی میشوند و فیلم را میبینند- از
اول هم بهشان گفتیم فقط میخواهیم بدانیم این فیلم شما را خسته میکند یا
نه و اگر به ما احترام میگذارید بی رودربایستی حرفتان را بزنید. فیلم
آنها را خسته نکرد، البته خیلی به این بستگی دارد که مخاطب فیلم را در چه
شرایطی ببیند. این است که فکر میکنم «نفس» با توجه به اینکه خیلی به
واقعیتهای زندگی مردم میپردازد و هرکس میتواند یکجورهایی خودش را در آن
سالها یا همین سالها پیدا کند و تخیلات کودکیاش را زنده کند، فکر
میکنم فیلم میتواند مخاطب عام هم داشته باشد.»
با اینکه آبیار تاکید دارد باید فیلمهایش هر دو نوع مخاطب را به دست آورد جیرانی معتقد است فیلمهای او به سمت مخاطب خاص میرود.
با فیلمهای حاتمیکیا گریه میکردم
آبیار
همچنین به علاقهاش به اصغر فرهادی اشاره میکند و درباره فیلم آخر او
اینطور نظر میدهد: «فیلم «فروشنده» را هم دوست دارم اما کارهای دیگرش را
بیشتر دوست داشتم، به نظرم بهترین فیلم فرهادی «جدایی نادر از سیمین» است،
بعد از آنهم «درباره الی» و بعد «فروشنده» و «شهر زیبا» و... هستند.»
آبیار
درباره فیلمسازان مورد علاقهاش در سینمای ایران اینطور میگوید: «من یک
زمانی با فیلمهای آقای حاتمیکیا خیلی گریه میکردم، خیلی دوستشان داشتم و
نگاهم را عوض کرد چالش در زندگیام ایجاد کرد و تکانم داد.» او محبوبترین
فیلمش در میان آثار حاتمیکیا را «از کرخه تا راین» میداند.
جیرانی
با اشاره به اینکه خیلیها زمان تماشای این فیلم گریه کردهاند نظر جالبی
درباره ملودرام میدهد و میگوید: «ملودرام یعنی باید گریه بیاورد خیلی از
فیلمهای ملودرام هستند که باعث اشک ریختن نمیشوند اما فیلم ملودرامی که
بتواند باعث گریه مخاطب شود باید به آن آفرین گفت.»
آبیار به نجابت و
معصومانگی که در آثار حاتمیکیا وجود دارد اشاره میکند و این موضوع را
دلیل دوست داشتن فیلمهای او میداند: «بعد از او، فیلمهای آقای فرهادی را
دوست داشتم و از کارگردانان جوان، کارگردان فیلم «ممیرو» -فیلمی که مخاطب
عام چندان دوست ندارد- را دوست دارم. کارهای آقای برزگر را دوست دارم، از
خانمهای فیلمساز هم خانم بنیاعتماد که فوقالعاده است من از ایشان خیلی
چیزهای یاد گرفتهام و از رفتار و منششان هم بسیار آموختهام، همه
فیلمهایشان را دوست دارم. اخیرا هم کار خانم آیدا پناهنده «ناهید» را دوست
داشتهام.»
از نظر او کار فیلمسازان زن بسیار سختتر است: «برای
اینکه 10 برابر یک مرد باید خودشان را ثابت کنند، یعنی اگر یک مرد
میخواهد زحمتی بکشد و فیلمی بسازد، اما یک فیلمساز زن باید خیلی بیشتر
زحمت بکشد تا خودش را ثبات کند و اینکه یک زن فیلمساز خودش را ثابت میکند
و میماند خیلی کار بزرگی انجام داده، به خاطر همین همهشان را خیلی دوست
دارم و به آنها احترام میگذارم.»
از نظر من «جدایی نادر از سیمین» یک فیلم ارزشی است
جیرانی
در ادامه به تعابیری که در نقد فیلم وجود دارد مثل سینمای شبهروشنفکری یا
ارزشی و غیرارزشی، اشاره میکند و از آبیار میپرسد چقدر این تعابیر را
قبول دارد و آنها را جدی میگیرد که این کارگردان نیز پاسخ میدهد: «راستش
من اصلا جدی نمیگیرم، برای اینکه الان اصلا هیچ تعریفی از سینمای ارزشی
نداریم و هرکس یک چیزی میگوید، این اواخر هم اعلام کردم که من کارگردان
ارزشی نیستم اینقدر نگویید کارگردان ارزشی، هیچجا هم هیچ ادعایی نکردم که
من کارگردان ارزشی هستم چون هیچ تعریف درستی از ارزش در کشورمان نداریم.»
جیرانی
جملات آبیار را اینطور تکمیل میکند که «البته با ارزشها مخالف نیستی و
اینطور تعبیر نشود چون آقای حاتمیکیا هم کمی دلخور شده بود» و آبیار
اضافه میکند: «من میخواهم بگویم به شما میگویند کارگردان ارزشی چون
فیلمی درباره جنگ ساختهاید. من میگویم که فیلم «جدایی نادر از سیمین» از
نظر من یک فیلم ارزشی است، چون به فلسفه اخلاق در زندگی میپردازد. وقتی
میآیند واژه ارزشی را یک جوری در خبرها استفاده میکنند که با یک فیلمساز
سرکیسه کن یکی میشود.»
دو صفحه اصلاحیات خندهدار برای «شیار 143» نوشتند
جیرانی
میپرسد «منظورت از سرکیسهکن چیست؟ که آبیار میگوید: «یعنی فیلمسازی که
پول میگیرد از نهادها و فیلم میسازد.» که جیرانی دوباره میپرسد: «یعنی
خودت پول نگرفتهای؟» و آبیار پاسخ میدهد: «تا الان نه، «شیار 143» که
کاملا شخصی ساخته شد علیرغم همه حرفهایی که درباره ما زدند که واقعا ناحق
بود، «شیار 143» را اصلا یک فیلم ضد جنگ میدانستند زمانی که میخواستیم
مجوز بگیریم. دو صفحه برای آن اصلاحیه نوشتند، اصلاحیاتی که من الان بگویم
میخندید مثلا اینکه خانم مادر شهید (الفت) برای اینکه فیلم ضدجنگ نشود
بگویید قالیچه را با خودش میبرد جمکران و میگوید خدایا شهید من با یاران
امام زمان برگردد. این حرف است؟ شما بگویید! من هم مجبور بودم و بگویم چشم
دیگر، گفتم نهایتا دو نسخه میگیرم و اگر آن را قبول نکردند... چون من
میدانم که فیلمم ضدجنگ نیست، البته راجع به اینهم حرف دارم که ضدجنگ
البته چیست و چقدر واژه بیخودی است.»
جیرانی دوباره این جمله را به
حرفهای آبیار اضافه میکند که «پس منظورت از واژه سرکیسهکن کسانی است که
پول میگیرند و فیلمهای خوبی هم نمیسازند» و آبیار خود نیز ادامه میدهد:
«شما دقت کنید در خبرها چطور میآید، البته نه آن رسانههایی که واژه
ارزشی را به معنی خوبش میگیرند. ولی وقتی یک رسانهای مشکل دارد با این
ماجرا مدام مینویسد فلان فیلمساز ارزشی رفته است فلانجا بودجه بگیرد به
او ندادهاند یا دادهاند یا 10 میلیارد گرفته و خرج فیلمش کرده است یا
میگویند این فیلمساز ارزشی گفت، این واژهای است که از آن سوء استفاده
میکنند و در نتیجه تعریف درستی از ارزش وجود ندارد؛ اینکه صرفا یک
فیلمسازی فیلم جنگ میسازد و به او میگویند ارزشی به نظر من زیاد درست
نیست. هر فیلمسازی که راجع به معنویت، خدا و اخلاق میسازد فیلمساز ارزشی
است، اگر آنها را هم ارزشی حساب میکنند من هستم اما اگر نه به آنها
میگویند سیاهنمایی و مشکلات جامعه ما را نشان میدهند من این را قبول
ندارم.»
او ادامه میدهد: «ولی من این توضیح را بدهم که «شیار 143»
با هزینه شخصی ساخته شد چون با آن مخالف بودند، میگفتند این فیلم ضدجنگ
است، تمام جاهایی که قرار بود پول بدهند همین را گفتند و فیلم «نفس» فیلمی
است که من فکر میکردم خیلی راحت آن را خواهم ساخت و دیگر به من اعتماد
میکنند و خیلی جاها آنرا ارائه دادیم و تمام جاهایی که ممکن بود برای یک
فیلم جنگ و دفاع مقدس پول بدهند آن را رد کردند برای اینکه میگفتند روح
حماسی در این کار وجود ندارد. مانده بودیم چه کار کنیم، فقط فارابی گفته
بود که حاضر است مبلغی را کمک کند که آنهم مشروط بود، بعد که فیلم را
دیدند و دوست داشتند –قبلا گفته بودند به صورت وام- و بعدا گفتند حالا که
فیلم را دوست داریم دیگر کمک میکنیم.»
به «نفس» بودجه ندادند چون میگفتند روح حماسی ندارد
جیرانی
با اشاره به اینکه جنگ و انقلاب در فیلم «نفس» هست، قرار دادن این نکات
در فیلم را بدون اینکه آنها را تبلیغاتی به نمایش درآورد تحسینبرانگیز
دانست که آبیار نیز گفت: «فکر میکنم مشکل «نفس» هم همین باشد برای اینکه
من از زاویه یک کودک به جنگ و انقلاب نگاه کردم و نشان دادم تمام کسانی که
انقلاب را جلو بردند همین پا برهنههای جامعه بودند.» و جیرانی نیز این
نکته را تایید میکند و آن را نکته ممتاز فیلم میداند.
آبیار در
ادامه به زمان آغاز پیشتولید این فیلم نیز اشاره میکند و میگوید: «بعد
از شروع این مرحله و اینکه ناامید بودیم از اینکه خیلی جاها به ما کمک
کنند، علیرغم اینکه میگفتند سی میلیارد و بیست میلیارد از کجا
گرفتهاند. ما یه دفتر 40 متری داریم که آنهم اجارهای است و آنجا کار
میکنیم.» به گفته او هزینه خانهای هم که او همسرش دارند پیش از ساخت
فیلمهایش فراهم شده است.
از نظر او برای «شیار 143» بسیار تحسین
شد و خیلیها پشت آن ایستادند اما باعث نشده که او فیلم بعدیاش را راحت
بسازد. او درباره اینکه فیلم «نفس» از نظر برخی نهادها حماسی نبوده است،
حرفهایش را اینطور ادامه میدهد: «یک پدری چهار بچه دارد و به جبهه
میرود همسری بالای سر بچههایش ندارد و باز به جبهه میرود، فرزندش بیماری
بدی دارد و همچنان به جبهه میرود، آخرش هم لو نمیدهم چه میشود ولی باز
هم به جبهه میرود. من نمیدانم دیگر چطور باید روح حماسی در کار نشان
بدهم.»
جیرانی نیز درباره «نفس» اینطور نظر میدهد: «همه اینها را
بدون تاکید و رئالیستی انجام دادید، مثل رمانی که قرار است ماجرایی را
رئالیستی تعریف کند. امتیاز «نفس» این است که فضای خانواده انقلابی است و
بسیار درست است و چقدر پانتهآ پناهیها بازی خوبی دارد و در جشنواره
بینالمللی جایزه گرفت اگر در جشنواره فجر جایزه نگرفت.»
آبیار در
ادامه به این موضوع اشاره میکند که شبنم مقدمی نیز برای نقشش در فیلم دو
جایزه گرفته که جیرانی سکانس حضور او و سیامک صفری را درخشان میداند و
میگوید: «این صحنه دکوپاژ بسیار خوبی دارد، در این موضوع خیلی پیشرفت
کردهای.»
ذاتا طرفدار «اصلاحات» هستم
آبیار
با اشاره به 90 دقیقهای بودن فیلمهای سینمایی اقتباسها را ابتر میداند
و جیرانی به این موضوع اشاره میکند که فیلم «نفس» را در کمیته انتخاب با
140 دقیقه زمان دیده است و بعد این فیلم برای داوران با 120 دقیقه زمان
نمایش داده شده و در نهایت برای اکران از این هم کوتاهتر شده و با 108
دقیقه زمان به نمایش درآمده، که آبیار پاسخ میدهد: «من به خاطر فروش این
کار را کردم تا یک سانس را از دست ندهم، میخواهم بگویم وقتی مجبورید رمانی
را اقتباس کنید و سه سال از بحرانیترین سالهای کشورمان را در آن نشان
دهید و بخواهید با آن تعدد لوکیشن در 90 دقیقه خلاصهاش کنید ابتر باقی
میماند. اگر من بخواهم به سراغ اقتباس بروم حتما سریال کار میکنم تا
بتوانم اصل مطلب را بگویم. بعد میگویند چرا فیلم آپارتمانی زیاد شده است؟
برای اینکه 90 دقیقه به شما مجال نمیدهد که کار دیگری بکنید.»
آبیار
به این موضوع اشاره میکند که جنگ و دفاع مقدس برایش بسیار مهم است اما
سفارشی در این زمینه نمیگیرد و سفارشیساز نیست: «من میخواهم بگویم یک
فیلمساز مستقلم، شاید ذاتا طرفدار رفرم و اصلاحات باشم، البته ذاتا
«اصلاحات»! نه اینکه من متعلق به این گروه یا آن حزب باشم اینطور نیست.
ذاتا شاید در وجودم میخواهم فقه پویا باشد یا هرچیزی که در راستای اصلاحات
در این کشور اتفاق بیافتد روحیه من اینطور است که آن را دوست دارم اما من
طرفدار هیچ حزب و گروه و دستهای نیستم و دلم میخواهد خودم باشم و به
نظرم فیلمسازیام لطمه میخورد اگر قرار باشد وارد این فضاها بشوم.
هیچوقت هم آدم سیاسی نبودم، البته میگویند که فیلمساز نمیتواند سیاسی
باشد، شاید در ذاتا یک سیاستی دارم ولی منظورم حزب و گروه و
دستهبندیهاست. یک زمانی به من زنگ زدند و گفتند با توجه به وجههای که به
خاطر فیلم «شیار 143» دارید بیایید کاندیدا شوید برای مجلس و مطمئنم رای
میآورید گفتم ببینید من دو ساعت هم نمیتوانم در مجلس دوام بیاورم، من
هنرمندم آدم فارغ از این مسائلم نمیتوانم اینطور فکر کنم و در این جنگ و
جدلها و کشمکشها باشم، من آرامش میخواهم که بنشینم یک اثر هنری بنویسم،
البته شغل آنها هم سرجای خودش مقدس است.»
فیلمساز نباید به خاطر تبلیغ در شبکه GEM استرس داشته باشد
جیرانی
که در برنامههای اخیرش به موضوع تغییر وزیر ارشاد پرداخته است این موضوع
را با آبیار نیز مطرح میکند و ابراز خوشحالی میکند حجتالله ایوبی رئیس
سازمان سینمایی با وجود تجربیاتی که به دست آورده سرجای خود باقی مانده
است. جیرانی از آبیار میپرسد سینما به چه چیز احتیاج دارد که آبیار
میگوید: «سینماگران فارغ از همه مسائل به آرامش احتیاج دارند، یعنی دغدغه
ممیزی آنچنان نداشته باشند چه در حوزه پروانه نمایش و چه ساخت، فیلمساز
دلهره بابت گرفتن این مجوزها نداشته باشد و کارش دچار اصلاحات متعدد در
شوراهای مختلف نشود من فیلمساز باید نگران این باشم که اگر شبکه GEM دلش
خواست فیلم من را تبلیغ کند فیلمم را از روی پرده پایین نکشند! گناه
فیلمساز این وسط چیست؟
من
کار ندارم که آن شبکه چه خوب و چه بد...میگویند شبکههای معاند اما من
ندیدهام هیچوقت تبلیغی علیه جمهوری اسلامی داشته باشد... اما میتوانم
بگویم دارد به سینمای ما کمک میکند به هر حال ما فروش بسیار خوبی بعد از
تبلیغات این شبکه داشتیم و بعد هم همه بانکها و تولیدات دیگر هم آنجا
نمایش داده میشوند اما اگر یک فیلم ایرانی در این شبکه تبلیغ شود آنوقت
میگویند فیلم را از سینما پایین میکشیم بدون آنکه فیلمساز تقصیری در این
ماجرا داشته باشد. این است که این آرامش وجود ندارد. اصلا فیلم «نفس»
توقیف شده بود چون شرکت پخشکننده را توقیف کرده بودند و ما همین یک هفته
پیش پروانه برای سینماها گرفتیم و این باعث دلهره و استرس ما شده بود.»
او
با تایید این حرف جیرانی که وزیر ارشاد باید کاری کند که فیلمساز استرس
نداشته باشد ادامه میدهد: «فیلمسازی آنقدر سخت است و آنقدر تمرکز
میخواهد که فیلمساز باید بدون استرس بتواند کارش را بکند، البته من خیلی
آقای ایوبی را ستایش میکنم انسان درست و با اخلاقی است و اگر بخواهیم
بگوییم ارزشی من به ایشان میگویم ارزشی، چون اخلاقی و روراست هستند.»