خواننده آلبوم «ماه و ماهی» ادامه میدهد: «شاید هر خوانندهای نتواند به لحاظ زمانی و مکانی از موقعیت استاد شجریان برخوردار شود. از جمله این که افتخار آموختن از زندهیاد استاد احمد عبادی، زندهیاد استاد جلیل شهناز و اساتید دیگر را داشته باشد یا در گروه اساتید موسیقی ایران بخواند یا خودش شروع به جمع آوری آوازهای کهن و ردیفها و گوشههای آن کند که بسیاری از افراد از آن غافلاند و بعد از تمام اینها به لحاظ شخصی و آناتومی حنجره دارای توانایی بسیار بالایی باشد، هوش و ذکاوت بسیاری در حفظ کردن اشعار و ترکیب کردنشان داشته باشد و شعر و ادبیات را در حد کمال بشناسد. در طول تاریخ کمتر پیش میآید که همه اینها در یک زمان، یک مکان و یک نفر جمع شود و استادی مانند محمدرضا شجریان بیافریند.»
او در مورد بیمهریهایی که تاکنون در حق استاد شجریان شده است میافزاید: «آرزو دارم و از صمیم قلب امیدوارم ایشان هر چه زودتر روند بهبودی را طی کنند و روی صحنه برای مردم مشتاق و علاقمند کنسرت دهند. نباید فراموش کنیم استاد شجریان کم بیمهری ندید. بیمهریهایی که به هنرمندان یک کشور میشود در واقع در حق مردم آن کشور شده است. همه ما به خاطر داریم که در طول سالهای جنگ عدهای از این هنرمندان داوطلبانه به جبههها اعزام میشدند تا با کمک موسیقی توان روحی رزمندگان را افزایش و روحیه حماسی مردم را تقویت کنند.»
اشرفزاده با تاکید بر اهمیت آثار هنرمندانی هم چون شجریان تصریح میکند: «همین هنرمندان با تولید آثار موسیقیایی خاص امید را در دل مردم روشن نگه میداشتند. کاری که تصنیفهایی همچون «سپیده» محمدرضا شجریان با مردم کرد هیچ اثر دیگری نمیتوانست بکند. هنرمندانی که اثرشان را برای مردم تولید میکنند در غم و شادی، پیروزی و شکست و روزهای بد و خوب آنها سهیم هستند و همین چیزها را در هنر خود نشان میدهند. در نتیجه بیمهری به این هنرمندان یعنی بیتوجهی به همه اتفاقاتی که این عزیزان در شکلگیری آن نقش داشتهاند.»
خواننده آلبوم تحقیقی و پژوهشی «خاتون» در پایان اضافه میکند: «مسائلی از جمله گرایشهای سیاسی و فکری یک هنرمند شاید گاهی خلاف تفکر حاکم و رایج باشد اما حداقل به پاس خدمتهای گذشته او حق نداریم زیر سوال ببریمش. خدمتهایی که تاریخ گواه آن است. این سالها میگذرند و مديرها و صاحبان ميزها تغيير میكنند اما هنرمندان كه شناسنامه فرهنگی كشورند ماندگارند.»