گفتگوی روزنامه دنیای خودرو با ماریا پترسون را در ادامه میخوانیم:
آیا پیش از ایجاد حساب کاربری اینستاگرام، انتظار این همه استقبال را داشتید؟
صادقانه بگویم، خیر! انتظار داشتم به عنوان یک خلبان زن مورد توجه قرار بگیرم، اما نه تا این حد. البته تصاویری که از علاقه به ورزش یوگا و مناظر دیدنی که در طول سفرهایم به اشتراک گذاشتهام، در این محبوبیت بیتاثیر نبودهاند.
چه اتفاقی افتاد که به فکر سلفی گرفتن افتادید؟
من عاشق سفر هستم و بسیار علاقهمند بودم تجریبات خودم را با دنیا به اشتراک بگذارم. به همین خاطر یک دوربین «گوپرو – GoPro» خریدم و آن را گوشه کابین خلبان نصب کردم. اوایل فکر نمیکردم این عکسها تا این اندازه مورد توجه قرار بگیرند، اما پس از گذشت مدتی، از علاقهای که مردم نشان میدادند، شگفتزده شدم.
چند درصد از سلفیهایتان با شکست روبهرو میشود؟
اتفاقا قسمت خندهدار داستان همین است! تقریبا 99 درصد سلفیها خراب میشوند.
بیشترین بازخوردها را از چه کسانی داشتید؟
بیشترین بازخوردها از جوانان است، دختران و پسرانی که علاقه بسیاری به پرواز دارند، اما هنوز راه صحیح و اصولی را پیدا نکردهاند. یکی از بیشترین سوالاتی که از من میشود این است که چگونه خلبان شویم؟
آیا به آنها مشاوره هم میدهید؟
بله، اگر داخل کامنتهای (نظرها)اینستاگرام را دیده باشید، تا جایی که بتوانم سعی کردهام پاسخ سوالات را بدهم، حتی بسته به منطقه جغرافیایی شخص موردنظر بهترین مدرسه پرواز را برای ثبتنام معرفی میکنم. بسیار خوشحالم این میزان علاقه نسبت به این شغل وجود دارد و علاقه دارم تمام سوالات را نیز پاسخ دهم، اما متاسفانه وقت محدود است، به همین دلیل اقدام به راهاندازی یک وبسایت شخصی کردهام تا بهطور کلی به سوالات پاسخ دهم.
پیشنهادتان به کسانی که علاقه زیادی به پرواز دارند، چیست؟
به نظر من بهترین کار این است که در ابتدا نسبت به پیدا کردن نزدیکترین فرودگاه هواپیماهای شخصی اقدام کنند. این فرودگاهها معمولا هر هفته یک روز بازدید رایگان دارند تا علاقهمندان بتوانند از امکانات آن بازدید کنند.
همچنین میتوانند با پرداخت هزینهای به صاحبان هواپیماهای شخصی، مدت زمانی حدود نیمساعت را در کنار خلبان به پرواز بپردازند. اگر این کار را انجام دادند و پس از آن در هنگام راه رفتن روی زمین نگاهشان مدام به آسمان بود، بدانند این شغل برای آنها بسیار مناسب است.
علاقهمندان چگونه تلاشهایشان را به استخدام شدن در شرکتهای هواپیمایی به ثمر برسانند؟
اگر قدم اول را با موفقیت پشت سر گذاشتند، دومین قدم گذراندن مراحل تست سلامتی است. پیشنهاد میکنم حتی قبل از ثبتنام در کلاسهای آموزشی پرواز این کار را انجام دهند.
کلاسهای پرواز بسیار گران هستند و شرایط آن در هر کشوری متفاوت است. به طور مثال، در اروپا، بسته به کشور و سطح مدرسه، کلاسهای پرواز حدود 50 تا 150 هزار یورو هزینه میبرند. برخی مدارس معروف نیز هزینههای بسیار بیشتری را در بر دارند، اما مزیت بزرگ آنها این است که به دلیل قراردادهایشان با شرکتهای هواپیمایی معروف، امکان پیدا شدن شغل برای کارآموز بسیار بیشتر است.
چگونه گواهینامههایتان را کسب کردید؟
قدم به قدم! برای کسب گواهینامههای پرواز، دو راه وجود دارد. یک راه این است که تمام هزینهها را در یک مرحله پرداخت کنید و تمام کلاسها را به طور پیوسته پشت سر بگذارید. راه دوم هم این است که قدمبهقدم گواهینامهها را دریافت و پیش از هر مرحله هم هزینه مربوط به آن را پرداخت کنید. خود من هم از همین راه استفاده کردم، زیرا تاثیری در کاهش هزینه کلاس ها ندارد.
میتوانید به صورت یک دورهای تمام گواهینامهها اعم از پیپیال، ایتیپیال، مولتیانجین، اینسترومنت، سیپیال و امامسی را بگذرانید یا بسته به علاقه خودتان به ترتیب برای اخذ آنها اقدام کنید. از همان اول تکلیفم را با خودم روشن کردم و میدانستم چه کاری میخواهم انجام دهم، بنابراین قدم به قدم برای اخذ گواهینامهها اقدام کردم.
یکی از مزیتهای اصلی گذراندن کلاسها به صورت قدمبهقدم این است که هرگاه در میان راه از تصمیم خود مبنیبر خلبان شدن پشیمان شدید، هزینهای که کردهاید هدررفت کمتری داشته باشد. تمام کلاسهای پروازم را در سوئد گذراندم و تمام هزینههایش را هم خودم پرداخت کردم. هنگامی که در تصمیم برای خلبان شدن مصمم شدم، تمام درآمدم را برای ثبتنام در کلاسها پسانداز کردم. تمام تلاشهایم نتیجه داد و از این که امروز در چنین شرایطی به فعالیت مشغول هستم، بسیار خرسندم.
با توجه به پیشرفت تکنولوژی و ابداع هواپیماهای اتوماتیک، آیا نگران آینده شغلیتان نیستید؟
ممکن است بسیاری از همکاران من از این بابت نگران باشند، اما سوال من از شما این است. آیا خودتان سوار چنین هواپیماهایی خواهید شد؟ از سوی دیگر، فهرست فروش شرکتهایی مانند بوئینگ، ایرباس و ... تا مدتها پر است، بنابراین تا زمانی که این فهرست پر از سفارش است، هیچ نگرانی وجود ندارد.
از چه چیز شغل خلبانی بیشترین لذت را میبرید؟
تماشای مناظر خارقالعاده، لذتبخشترین بخش این شغل است. هر روز صبحانهام را در حالی در ارتفاع 38 هزار پا میخورم که آفتاب از سمت شرق در حال طلوع است، در حالی که مردم در غرب کرهزمین در خواب هستند. هر روز با چیزهایی گوناگونی از جمله مقصدهای جدید، طلوع چشمگیر خورشید، ماه کامل و ... روبهرو هستم.
مناطق مورد علاقهتان کجا هستند؟
یکی از مناطقی که همیشه دوست داشتم به آنجا بروم، ماداگاسکار بود. یکی از مناطق بسیار زیبایی که تجربه سفر به آن را داشتهام کلمبیاست، طبیعت زیبا و مردم بسیار میهماننوازی دارد. از پرواز به لسآنجلس و نیویورک هم بسیار لذت بردم، این دو شهر در یک کشور واقع شدهاند، اما بسیار با هم تفاوت دارند. لسآنجلس سواحلی زیبا، شهری دیدنی و هوایی بسیار مناسب دارد. هر جا خورشید در آن حضور داشته باشد، من خوشحالترین آدم روی زمین هستم.
سختیهای یک خلبان زن در چنین شغل مردانهای چیست؟
کمی چالشبرانگیز است، اما این چالشها را سدی بر سر راه خود نمیبینم، بلکه آن را سکوی پرتاب در نظر گرفتهام. در آغاز هرچه میگفتم میخواهم خلبان شوم، کسی مرا جدی نمیگرفت. حتی برخی ادعا میکنند به دلیل زن بودن موفق به کسب این شغل شدهام، این صحبتها من را بسیار ناراحت میکند. من به اندازه خلبانان مرد درس خوانده و تلاش کردهام.
هدفتان برای پنج سال آینده چیست؟
در پنج سال آینده باز هم همین شغل را ادامه خواهم داد، زیرا از شرایط و شرکتی که در آن کار میکنم بسیار راضی هستم. قطعا به کسب گواهینامههای حرفهایتر خواهم پرداخت و امیدوارم بتوانم در اوقات فراغت به مکانهای بیشتری سفر کنم و دنیا را بهتر ببینم. در پایان، سلفیهای بیشتری خواهم گرفت تا بیشتر با مردم در ارتباط باشم.