به گزارش
خبرداغ به نقل از خبرگزاری ایسنا: امیر دژاکام پس از تماشای نمایش ایوب آقاخانی دربارهی آن سخن گفت.
این کارگردان و مدرس تئاتر پس از دیدن نمایش «زنانی که به بزها خیره شدهاند» گفت: نمایشنامهی این اثر درام محض است، البته همهی آثار نمایشی مبتنی بر پایهی درام هستند اما درامی که ما اینجا میبینیم، پیچیدگیهای خاص روانی دارد که اگر در خصوص آنها صحبت کنم اثر را تحلیل کردهام و دوست ندارم تحلیلم را با زاویهی نگاه خود دربارهی این اثر از جهت معنایی بیان کنم.
او ادامه داد: آنچه مد نظر من است، ساختار ادبی است که در متن با آن مواجه میشویم،ساختاری که آرام آرام آغاز میشود و با کلمات نرم و جملاتی آغاز به بافتن یک ابریشم میکند و از منظر ادبی این یک درام بسیار زیبا با طرح داستانی جذاب را شکل میدهد.
وی در ادامه گفت: بازیهای بازیگران خیلی خوب و باور پذیر است؛ با صراحت تمام میگویم که طراحی صحنه را نمیپسندم ؛ موسیقی و نورپردازی را ابدا نمیپسندم ، کامپوز صحنه نیز مورد پسند من نیست ؛ آنچه که برایم بسیار حایز اهمیت است ، بازی متفاوت ایوب اقاخانی است، او به عنوان یک بازیگر روشنفکر سعی کرده بود در بازیاش تفاوت ایجاد کند و کاملا روی کاراکترهای صدایی تسلط داشت و صدای کاسهی سر را برای شخصیت «ادیب» و تشدید کنندهی پایینتر را برای کاراکتر «کاووس» انتخاب کرده است.
دژاکام با اشاره به بازی نگار فروزنده ادامه داد: نگار فروزنده بازی بسیار نرم و سینمایی روانی داشت ،بهاره رهنما هم مثل همیشه دوست داشتنی بود و همچنین من علقهای به بازی بهارهی رهنما دارم چرا که بازیهایش همواره باور پذیر است و آنچه را که بیان میکند، جوری طرح میکند که مخاطب میپذیرد.
این هنرمند در پایان به همهی تیم اجرایی و عوامل نمایش «زنانی که به بزهها خیره شدهاند» خسته نباشید،گفت.
«زنانی که به بزها خیره شدهاند» نمایشی در ژانر اجتماعی و به نویسندگی و کارگردانی ایوب آقاخانی است که با بازی بهاره رهنما، نگار فرزونده و ایوب آقاخانی از ۱۶ شهریور در تماشاخانه ناظرزاده کرمانی ایرانشهر روی صحنه رفته و تا ۱۶ مهرماه ساعت ۲۰:۳۰ ادامه خواهد یافت.
در خلاصه این نمایش آمده است: سفر اجباری... جاده... روز بد... شوکا... تصمیم... تلفن... تلفن... تلفن؛ گذشتهی تمام نشده؛ آیندهی رمزآلود... وقتی یه زخم کوچولو میافته تو دهن، کافیه زبون لمسش نکنه تا زخم زودتر خوب شه ولی اشکال ماجرا اینه که زبون مرتب میره سراغش... نمیشه بیخیالش شد...