به گزارش
خبرداغ به نقل از خبرآنلاین، درست است که کتاب و ادبیات همچنان علاقهمندان خود را دارد، اما اقتباسهای سینمایی تاثیری قابل توجه در بازار کتاب دارد. هرچند «فروشنده»، تازهترین فیلم اصغر فرهادی، اقتباس نیست اما مؤلفههای فراوانی در آن وجود دارد که ناخودآگاه تماشاگر را به نمایشنامه «مرگ فروشنده» آرتور میلر ارجاع میدهد، حتی اسم فیلم نیز برگرفته از نام همین نمایشنامه است. حالا بعد از اکران این فیلم، نمایشنامه آرتور میلر هم کمکم به صدر پرفروشهای بازار کتاب راه پیدا کرده است.
این کتاب در سال ١٣٥١ با ترجمه عطاءالله نوریان منتشر شد و در سال ١٣٨٢ بار دیگر از سوی نشر قطره به بازار آمد. هر چند کتاب تا قبل از اکران فروشنده، شهرت و مقبولیت فراوان داشت و به چاپ سیزدهم هم رسیده بود، اما این هفته خبرگزاریها اعلام کردند که این نمایشنامه متقاضیان بیشتری پیدا کرده است.
گویا کسانی که فیلم را دیدهاند در هر حال میخواهند بدانند چه ارتباطی بین فیلم اصغر فرهادی و این نمایشنامه وجود دارد. البته از این دست تأثیر و تأثرات در بازار سینما و کتاب جهان فراوان است. نمونههای فراوان میشود مثال زد که یک فیلم سینمایی، آمار فروش یک کتاب را تحتتأثیر قرار داده؛ مثل تأثیر فیلم «پدرخوانده» بر کتاب ماریو پوزو یا فیلم «بر باد رفته» بر اثر مارگارت میچل، اما ایران از این قاعده مستثناست چون اقتباسهای سینمایی یا ارجاع به کتابهای ایرانی در آثار سینماگران ایرانی بسیار کم بوده است.
دلایل این بیتوجهی خود بحثی مفصل است و بررسیهای فراوان میطلبد اما در همین گستره محدود نیز میتوان چند اثر داستانی را مثال زد که یا موجب شهرت یک نویسنده شدهاند یا بر مقبولیت او اضافه کردهاند؛ بهعنوان مثال علاقهمندان حرفهای رمان و داستان، جعفر مدرس صادقی را با رمان «گاوخونی» میشناختند و از آن بهعنوان رمانی قدرتمند نام میبردند، اما فیلم بهروز افخمی بر شهرت این نویسنده افزود.
از دیگر موارد میتوان به «قصههای مجید» نوشته هوشنگ مرادی کرمانی اشاره کرد. بعد از ساخت مجموعه «مجید» به کارگردانی کیومرث پوراحمد و پخش آن از صدا و سیما، شهرت پیشین این نویسنده جنبهای عام پیدا کرد؛ تا جایی که حالا تمامی اهل فرهنگ و بخشی از عوام هم این نویسنده صاحبنام ایرانی را میشناسند. از دیگر سینماگران ایرانی که همواره در آثار سینماییاش به آثار داستانی توجه داشته، داریوش مهرجویی است. گلی ترقی پیش از ساخت فیلم «درخت گلابی»، نویسندهای مطرح و مقبول بود، اما فیلم داریوش مهرجویی بر شهرت و اعتبار او افزود. داریوش مهرجویی بعدها سراغ «پری» رفت و همین امر سبب شد کتاب «فرانی و زویی» دیوید جروم سلینجر، بار دیگر مورد توجه قرار بگیرد. هرچند این نویسنده آمریکایی بعدها از داریوش مهرجویی به جهت اقتباس غیرقانونی از کتابش شکایت کرد، اما فیلم مهرجویی مؤلفههای بومی فراوان داشت و درنهایت سلینجر نتوانست با این شکایت راه به جایی ببرد. مهرجویی بعد از آن سراغ «مهمان مامان» هوشنگ مرادی کرمانی رفت و یکی از سرزندهترین آثار خود را براساس این کتاب ساخت. اما گاهی نویسندگانی نیز بودهاند که تنها بین اهالی ادبیات نام و نشانی داشتهاند.
ازجمله آنها میتوان به ناهید طباطبایی اشاره کرد. او خود در گفتوگویی میگوید کتاب «چهلسالگی» قبل از ساخت فیلمی براساس آن، سهبار تجدید چاپ شده بود، اما بعد از اقتباس علیرضا رئیسیان از این فیلم، کتاب به چاپ دوازدهم رسید. درواقع همانقدر که یک اقتباس سینمایی میتواند، در فروش کتاب مربوطه تأثیر بگذارد، به شهرت و مقبولیت نویسنده نیز میافزاید.
حالا هم اگرچه نمایشنامه «مرگ فروشنده» آرتور میلر شهرت فراوانی دارد، اما تازهترین فیلم اصغر فرهادی سبب شده تماشاگران بار دیگر به این کتاب توجه کنند. کتاب «مرگ فروشنده» تاکنون با ترجمههای دیگری هم منتشر شده؛ ازجمله ترجمه محمدعلی کشاورزی، حسن ملکی و ترجمه مشترک آزیتا گوهری و محمدصدیق سپهرینیا؛ با این حال ترجمه عطاءالله نوریان همچنان اقبال بیشتری دارد و بعد از اکران فیلم «فروشنده»، متقاضیان آن نیز بیشتر شدهاند.