این روزها فضای رسانهای پایتخت پر شده از خبرهایی مبنی بر واگذاری ۱،۱۰۰،۰۰۰ متر مربع زمین، خانه ویلایی و آپارتمان به ارزش چند هزار میلیارد تومان توسط شهرداری تهران به افرادی خاص، واگذاریهایی که ارزش مالی آن توسط احمد حکیمیپور یکی از اعضای شورای شهر تهران ۲ هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان برآورد و به عنوان تضییع حقوق شهروندان یاد شده است و البته قوه قضائیه نیز به این موضوع ورود کرده و سعی در روشن شدن ابعاد ماجرا دارد.
اما شهردار تهران در مقام دفاع از عملکرد خود این واگذاریها را قانونی خوانده و حتی طی سخنانی به مناسبت روز کارمند اظهار میکند: «وقتی بحث خدمات میکنیم، نباید بین کارمندان، کارگران، شورای شهر و شهرداری تفاوتی قائل باشیم.»
او همچنین میگوید: «اکنون نزدیک به ۳۰ هزار نفر در بیش از ۱۰۰ تعاونی شهرداری تهران ثبت نام کردهاند و کار آنها بر اساس مصوبات شورای شهر، مجلس شورای اسلامی و آئیننامه واگذاری مسکن که از سوی دولت ابلاغ شدهاست، انجام میشود. این قوانین به مجموعه شهرداری تهران اختیار داده است که در حوزه پروانه و املاک شهرداری تهران اقدام کرده و مشکل مسکن کارکنان خود را حل کند.»
شاید پر بیراه نباشد که بگوییم شهردار تهران با چنین بیانی اعضای شورای شهر را که سمت نظارت براین نهاد را عهدهدارهستند؛ در ردیف کارکنان و کارگران خود دانسته و واگذاری زمین و مسکن به این افراد را نیز در ادامه حل مشکل مسکن کارکنان شهرداری تهران برشمرده است.
نگاه بالا به پایین شهردار به شورای شهر
حال این سوال مطرح است که آیا شهرداری میتواند؛ اعضای شورا را که در اصل هفتم قانون اساسی از شوراها به عنوان ارکان تصمیمگیری کشور یاد شده است – با کارکنان و حقوقبگیران این نهاد یکی بداند. اگر چنین است؛ پس به چه علت این اعضا خود را نمایندگان مردم نامیده و با رای مستقیم شهروندان انتخاب میشوند و به چه علت شهردار توسط این افراد انتخاب میشود. مگر جز این است که اعضای شورای شهر ناظر و بالادست شهرداری تهران بوده و باید اقدامات این نهاد را رصد و بررسی کنند.
شاید همین نگاه بالا به پایین و شاید برخی بده بستانهاست که کار را به جایی رسانده که امروز اعضای شورای شهر از عدم ارائه گزارشی دقیق توسط شهرداری تهران درباره هزینه نهایی اجرای پروژههایی همچون تونل نیایش و بزرگراه صدر خبر میدهند واز طرف دیگرنیز هیچ برخورد جدی از طرف شورا و بهویژه هیات رئیسه آن برای الزام شهرداری به ارائه این گزارشها صورت نمیگیرد.
به نظر میآید؛ همین رویکرد کار را به جایی رسانده که وقتی به خاطر مثله شدن دخترک ۵ ساله در آبنمای یکی از پارکهای تهران انگشت اتهام به سمت شهردار و نحوه انتخاب پیمانکار توسط او گرفته میشود به جای عذرخواهی و اظهار تاسف رسمی شهردار تهران شاهد آن هستیم که معاون وی در جلسه علنی شورای شهر و در مقابل اعضای شورا و هیات رئیسه آن فریاد برآورد که در سوانح جادهای ۱۸ هزار فاطمه میمیرند؛ چرا کسی وزیر کشور و وزیر راه را مقصر نمیداند و با این اظهار نظر خبرنگاران حاضر در جلسه را در بهت فرو میبرد و قالیباف نیز به سکوت خود در این رابطه ادامه میدهد.
برنده یا بازنده در کدام مسابقه آقای چمران؟
رد پای این رویکرد که دنبال شود به سخنان امروز رئیس شورای شهر تهران میرسیم که ضمن انتقاد از رسانهها به دلیل انتشار اخبار مربوط به واگذاری املاک که صد البته نخستین بار توسط خود اعضای شورای شهر عنوان شد؛ خطاب به منتخبان مردم در شورای شهر میگوید: «اگر علیه هم حرف بزنیم؛ مطمئن باشید که همه بازنده خواهیم بود» و دغدغه رسانهها برای جلوگیری از حیف و میل بیتالمال را حمله به ساحت اعضا تلقی میکند. سخنی که میتواند؛ اینگونه تلقی شود که رئیس شورا، نمایندگان را از بازگویی اطلاعاتشان در رسانهها- که حلقه واسط مردم و مسئولانند – نهی کرده و آنها را به نوعی اتحاد توأم با سکوت! دعوت میکند.
حال باید این موضوع بررسی شود که آقای رئیس از برنده یا بازنده بودن در کدام مسابقه سخن میگوید و آیا آنچه مهم است؛ برنده بودن اعضای شورای شهر است یا رفاه حال شهروندان تهرانی؟
به نظر میرسد؛ نهادی که از کاهش اختیارات خود طی برنامه ششم توسعه گلایه داشته و اعتقاد دارد؛ این نهاد نباید به دولت وابسته باشد با سخنان روز گذشته قالیباف و اظهارنظرهای برخی اعضای شورای شهر به صورتی خطرناک در لبه پرتگاه شائبه و تردید قرار گرفته است. شائبه نسبت به این موضوع که مبادا برخی از اعضای شورای شهر تهران وابسته به شهرداری بوده و تردید نسبت به این موضوع که آیا اساسا اعضای شورای شهر یا حداقل برخی از آنان نمایندگان شهروندان تهرانی هستند یا شهرداری و وحشت از آنکه مبادا روزی برسد که قالیباف؛ شهردار تهران نه تابع شورای شهر که تعیین کننده مشی این نهاد باشد.
چه کسی به رفاه تهرانیان میاندیشد؟
اما جملات جالب شهردار به مناسبت روز کارمند ادامه دارد، او در این مراسم تاکید میکند: «برای رفاه کارمندان همه تلاش خود را به کار میبندم و حتی آبرویم را هم خواهم گذاشت تا کار کارمندان به درستی انجام شود.»
به نظر میرسد؛ آنچه در میان سخنان شهردار تهران به دست فراموشی سپرده شده، رفاه حال شهروندان تهرانی و انتظارات و توقعات آنان است که با امید و اطمینان امور شهر خود را به دست عدهای سپرده و از آنان توقع دارند که به بهترین وجه ممکن از این امانت نگهداری کنند.»
امروز این سوال به ذهن متبادر میشود که آیا شهردار تهران برای رفاه شهروندان تهران هم همچون کارمندان خود آبرو را به میان میگذارد؟ آیا شرایط زندگی مردم تهران در این کلانشهر نیز برای مدیریت شهری اهمیت دارد؟
این روزها شهر تهران دیگر محل آرامش مردم شهر نیست و حتی نفس کشیدن هم در آن سخت شده است. آلودگی هوا از یک سو و وجود سفیدبالکها از سوی دیگر زندگی و سلامت ساکنان این کلان شهر را به چالش کشیده است.
اما این تنها معضل تهران نیست؛ فروش تراکم، ترافیک پرحجم، ساختوسازهای غیرقانونی و غیرمجاز و کارشناسی نشده، از بین بردن باغات شهر، کاشت درختان نامتناسب با شرایط اقلیمی تهران، استخدام روزانه اراذل و اوباش برای برخورد خشونتآمیز با دستفروشان، عدم مناسبسازی معابر برای معلولان و حوادث تلخ شهری همچون نشست زمین در تقاطع خیابان کلهر ـ نواب و مرگ راننده لودر، مرگ ۲ کارگر زن در آتش سوزی تولیدی، قتل علی چراغی، سقوط ترن هوایی در پارک ارم، تا مرگ دردناک کودک ۵ ساله در پارک کوهسار منطقه ۱۵ تهران و... همه و همه نفس این شهر را بریدهاند.
همین چند ماه پیش بود که یکی از اهالی منطقه سعادتآباد تهران طی تماسی تلفنی با ایلنا از تخریب باغی ۸ هزار و ۵۰۰ متری در این منطقه خبر داد که با پیگیریهای به عمل آمده مشخص شد که از حدود دو سال پیش کمیته محیط زیست شورای شهرتهران درباره لزوم حفاظت از این باغ با شهرداری مکاتبه و بر ضرورت برخورد با متخلفان و تخریبکنندگان باغ تاکید کرده است. مکاتباتی که به آن پاسخی مناسب داده نشد و تخریب باغ ادامه یافت.
مدت زیادی از این خبر نگذشته بود که باز هم اهالی سعادت آباد از بلندمرتبهسازی غیرقانونی در این منطقه خبردادند، در این مورد نیز با پیگیریهای خبرنگار ایلنا مشخص شد؛ در حالی کار ساخت این ساختمان ۱۰ طبقه در حال انجام است که براساس طرح تفصیلی پهنه محل وقوع ملک، حداکثر طبقات مجازی که باید در این منطقه ساخته شود؛ ۶ طبقه بوده و جالبتر آنکه تصمیم برای ساخت طبقات غیرمجاز در کمیسیون شهرسازی و معماری شهرداری منطقه گرفته شده بود.
با مجوز شهرداری ساختوساز روی گسل ادامه دارد
اما مشکلات این شهر در سایه بیتدبیری شهرداری و عدم نظارت دقیق بر این عملکرد این نهاد از سوی شورای شهر تا جایی پیش میرود که چندی پیش رئیس سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور با حضور در صحن شورای شهر تهران نسبت به ساختوسازهای بدون مطالعه در تهران هشدار میدهد.
محمدتقی کرهای همچنین از ساخت برج میلاد - نماد شهر تهران- بر روی گسل و احداث اتوبان امام علی (ع)، چمران و... روی رود دره خبر میدهد.
سید امیرمحسن ضیایی؛ رئیس جمعیت هلالاحمر نیز با اشاره به اینکه تمام گسلها و خطرات در تهران مطالعهشده و موجود است از ادامه روند ساختوسازها بر روی گسلهای شهر و با مجوز شهرداری تهران انتقاد میکند.
در تعریفی از شهرداری آمده است: شهرداری، سازمانی محلی است که بر طبق اصل عدم تمرکز اداری و به منظور اداره امور محلی از قبیل عمران و آبادی، بهداشت شهر و رفاه ساکنان آن شهر، لذا اگر چه رفاه تمام کارگران، کارمندان و مردمان این مرزو بوم امری مهم و حقی شهروندی است، اما چه خوب است که شهردار تهران به جای به میان گذاشتن آبرویش برای رفاه حال کارکنان این نهاد و اعضای شورای شهر، عرض و آبرو، توجه و همت خود را صرف بهبود شرایط زندگی شهروندان تهران کند که در معرض انواع ناملایمات ناشی از بیتوجهیها و بیتدبیریهای شهرداری تهران قرار داشته و چه بسا جانشان در سایه این آشفتگیها در معرض خطری جبرانناپذیر قرار گیرد که اگر چنین شود؛ مسئولیت مدیریت شهرداری تهران در برابر خدا و مردمی که امور خود را به آنان سپردهاند؛ در تصور نیز نمیگنجد.
گزارش: شادی مکی