کد خبر: ۶۷۷۲۲۴
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۴۶
تعداد بازدید: ۶۴۰
انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 برای اصلاح طلبان تلخ بود، زیرا این جریان – در نگاهی عمل گرایانه – شکست خورد و در قضاوتی کلی، نتوانست بیش از هشت سال گفتمان خود را بر فضای کلان سیاسی کشور حاکم کند و به همین خاطر ناچار شد با قوه مجریه خداحافظی کند.
سکه های همیشه رایج احمدی نژاد انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 برای اصلاح طلبان تلخ بود، زیرا این جریان – در نگاهی عمل گرایانه – شکست خورد و در قضاوتی کلی، نتوانست بیش از هشت سال گفتمان خود را بر فضای کلان سیاسی کشور حاکم کند و به همین خاطر ناچار شد با قوه مجریه خداحافظی کند. 

در همین رابطه نبایستی فراموش کنیم خروج اصلاح طلبان از قدرت در حالی رخ داد که دولتی اصلاح طلب بر سریر قدرت بود و مولد گفتمان اصلاح طلبی انتخابات را برگزار می کرد و به دنبال آن، وزارت کشور، استانداری ها و فرمانداری ها در اختیار این جریان سیاسی قرار داشت و لذا این شرایط به خوبی می توانست شانس یا به تعبیری بهتر، موانع بر سر راه پیروزی این جریان سیاسی را کاهش دهد یا هموار کند.

بلافاصله پس از شکست این گفتمان در انتخابات، تحلیل ها درباره علل مغلوب شدن در عین وجود کارنامه ای قابل دفاع کلید خورد. این حقیقت غیرقابل کتمان است که در آن انتخابات گفتمان اصلاحات از نظر عددی، اکثریت آراء مردم را به خود اختصاص داد، زیرا اگر تعداد آرای نامزدهای متکثر اصلاح طلب را جمع بزنیم و با جریان رقیب خود قیاس کنیم، به وضوح درخواهیم یافت که اصلاحات، پیروز انتخابات مذکور بود.

سکوهای همیشه رایج احمدی نژاد

واقعیت این است که علی رقم اقبال اکثریت رأی دهندگان و مردم به جریان اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 فردی پیروز شد که بیشترین فاصله را با گفتمان اصلاح طلبی داشت. به تعبیری انتخابات سال 1384 را نباید به معنای شکست گفتمان اصلاح طلبی دانست. آنچه در واقعیت رخ داد، چیزی جز پیروزی یک «فرد» نبود و نباید آن را پیروزی جریان رقیب اصلاحات، یعنی اصولگرایی تلقی کرد.

محمود احمدی نژاد همان فردی بود که موفق شده بود بدنه اصولگرایی را همراه خود کند اما از همان زمان نیز منش وی به گونه ای بود که چندان اصولگرایان را وارد بازی های خود نمی کرد و بیشتر این جریان بود که رغبت داشت، به احمدی نژاد نزدیک شود و از توانایی های او به نفع خود بهره بگیرد. بدون تردید بیان ساده و عامیانه احمدی نژاد به نفع جریان اصولگرایی بود و موجب می شد بخشی از جامعه جذب او شوند.

نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در دو مرحله برگزار شد. تا پیش از ورود انتخابات ریاست جمهوری نهم به مرحله دوم، از اساس، ستادهای اصلاح طلب، شهردار تهران را رقیبی جدی برای خود محسوب نمی کردند و اگر بنا بود از جانب اردوگاه اصولگرایان تهدیدی احساس کنند، بیشتر آن را در نامزدی فردی چون محمد باقر قالیباف می پنداشتند و نه محمود احمدی نژاد؛ زیرا بر مبنای برآورد این ستادها، بدنه عمومی اصولگرایان قالیباف را حمایت می کردند.

البته این تحلیل تا حد زیادی درست نیز بود زیرا تا روزهای پایانی دور اول انتخابات هم تمامی انرژی رسانه های نزدیک به اصولگرایان به حمایت از قالیباف می پرداخت و برای ستادهای وی کمک می گرفت ولی گویا در روزهای پایانی رقابت های انتخاباتی، چرخشی استراتژیک رخ داد و پایگاه اصولگرایان به سمت احمدی نزاد چرخید و آرای تشکیلاتی خود را به او اختصاص دادند.

با نگرشی عمل گرایانه باید اعتراف کرد در عین حال که احتمال پیروزی گفتمان اصلاحات در آن انتخابات بسیار بالاتر از رقیب خود بود اما چند خطای عمده استراتژیک سبب شد که اصلاحات مغلوب آن رقابت شود و برای مدت هشت سال، هژمونی گفتمانی خود را از دست بدهد و احزاب و تشکل های قوام یافته و فعال آن به ضعف و تعطیلی وادار شوند و در نهایت نیز ضربه مهلکی بر پیکره تشکیلاتی آن وارد شود.

حال با روی کار آمدن دولت حسن روحانی، گفتمان اصلاح طلبی فرصتی را به دست آورده است تا در شرایطی که سایه شوم تهدید گفتمانی از سرش دور شده است، بتواند زخم های گذشته خود را التیام بخشد و بار دیگر خود را احیا کند؛ به طوری که در انتخابات مجلس دهم پیروزی نسبی جریان اصلاحات در به دست آوردن تعدادی از کرسی های مجلس، بسیاری را حیرت زده کرد و امیدها را برای قوام یافتن مجدد گفتمان اصلاحات در قوه مجریه و پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری زنده ساخت.

با ورود به سال پایانی دولت روحانی و آغاز فعالیت های مرتبط با انتخابات ریاست جمهوری، زمزمه های ورود مجدد محمود احمدی نژاد به انتخابات مطرح شده است. این بار هم بسیاری از روزنامه نگاران و صاحب نظران اصلاح طلب حضور او را جدی نگرفته و آن را از پیش شکست خورده می دانند. هر چند که امروز جامعه ایران، تجربه این دولت را به خاطر دارند و تصویر دقیق تری از شعارها و منش او مقابل چشمشان است و شاید برای انتخاب وی، احتیاط بیشتری به خرج دهند ولی نکته ای که نباید از نظر پنهان داشت، غفلت اصلاح طلبان از نقاط ضعف گفتمان خود است و همین طور احتمال تکرار استراتژی های غلطی که یک بار در انتخابات نهم ریاست جمهوری منجر به شکست آنها شد. برخی از این استراتژی ها که امروزه نیز از زبان برخی از تحلیلگران شنیده می شود را می توان برشمرد:

1. قدرت شعارهای عامیانه

بی توجهی به شعارهای عامه پسند، چشم اسفندیار انتخابات نهم ریاست جمهوری بود. اصلاح طلبان نسبت به دامنه نفوذ شعارهای عامه پسند بی تفاوت نشان می دادند و از اساس آن را تهدیدی برای گفتمان خود تلقی نمی کردند؛ اما آنچه اتفاق افتاد، تهدیدی برای گفتمان اصلاح طلبی بود. در آن انتخابات محمود احمدی نژاد با پوشیدن لباسی ساده و بر ساخت تقابل فقیر و غنی، توجه بدنه اجتماعی را به خود جلب کرد و بدین واسطه برای خود رأی گرفت.

اشتباه استراتژیک اصلاحات به حدی پررنگ بود که در آن سوی شعارهای عامه پسند و ساده احمدی نژاد، یکی از نامزدهای اصلاحات از «حقوق بشر» سخن می گفت و مباحثی پیچیده را برای جامعه بازگو می کرد. این روزها آنچه همچنان موجب نگرانی است، بی اعتنایی اصلاح طلبان به شعارها و استدلال های ساده احمدی نژاد و جریان نزدیک به اوست.

احمدی نژاد هنوز هم ساده حرف می زند و شعارهایش عجیب و عامه پسند است. اصلاح طلبان، نباید نسبت به خطر شعارهای مردم پسند غافل و بی توجه باشند، زیرا هنوز هم همانند سال 1384 سرانه مطالعه در جامعه ایران پایین است و حتی مردم ایران کمتر از آن سالیان، مجله و روزنامه و کتاب می خوانند و همین دو شاخص کافی است که بدانیم جامعه ما با بحران اطلاعات روبرو است. همین حقیقت موجب خواهد شد که از ابعاد مختلف یک ماجرا اطلاع نداشته باشند.

به علاوه عمده ترین رسانه مورد استفاده آنها صدا و سیما و ماهواره است که هیچ کدام گفتمان اصلاحات را تشریح نمی کنند و در قالب رقیب اصلاح طلبان، نقش ایفا می کنند. بنابراین همچنان شعارهای عوامانه قدرت دارند و نباید نقش آنها را در پیروزی جریان سیاسی نزدیک به احمدی نژاد فراموش کرد. هر چند که روشن است این جریان خود نباید به این ابزار و تاکتیک چنگ بزند ولی به همان اندازه باید نسبت به خطر آن هوشیار باشد.

سکوهای همیشه رایج احمدی نژاد

2. شعارهای معیشت محور

در جامعه ای که در حال توسعه و با بحران های متعدد معیشتی روبرو است، مسائل اقتصادی همواره حرف اول را می زند. به همین دلیل نامزدی که به ساده ترین شکل این مسئله را تبیین کند، پیروز خواهد بود. این مسئله نیز یکی دیگر از خطاهای استراتژیکی بود که اصلاح طلبان در انتخابات نهم ریاست جمهوری مرتکب شدند و آن را در اولویت دوم تبلیغات خود قرار دادند اما در عوض، رقیب تنها به مسئله معیشت توجه کرد.

او در سیمای جمهوری اسلامی مقابل دیدگان مردم مشکل جوانان را اشتغال خواند و نه مدل مو و لباس شان و این پیام را صادر کرد که همه هم و غمش، اصلاح وضعیت معیشت خانوارها خواهد بود. به احتمال قوی او و یارانش با همین شعار وارد کارزار خواهند شد زیرا یقین دارند این شعار (در شرایطی که متاسفانه همه تلاش های دولت یازدهم ثمر چندانی نداشته است) همیشه جواب خواهد داد، حتی در شرایطی که هیچ برنامه ای ارائه نشود، می توان حس همدردی مردم را جلب کرد. به دست آوردن حس همدردی توسط احمدی نژاد منجر به پیروزی او در آن انتخابات شد.

3. انتخاب افق های کوتاه مدت

یکی از مهم ترین خطاهای اصلاحات، تعیین افق های کوتاه مدت سیاسی بود. در آن انتخابات در عمل چند جریان داخلی اصلاحات رقیب یکدیگر شدند و حتی در دور دوم نیز هاشمی رفسنجانی به نفع جریان اصلاحات کنار نکشید و شرایطی دست به دست هم داد تا بخشی از رأی دهندگان به هاشمی نه بگویند و در عمل رأی «آری» به احمدی نزاد بدهند.

سه نامزد اصلاح طلب به ترتیب 17، 14 و 3 درصد آرا را کسب کردند و اگر این آراء جمع می شد، پیروزی اصلاحات قطعی بود. آن شکست سبب کسب تجربه برای اصلاح طلبان شد و پیروزی آنها در انتخابات ریاست جمهوری 92 و انتخابات مجلس 94 حاصل کاربست همین تجربه بود. اشتباه استراتژی اصلاحات در آن بود که می خواستند انتخابات ریاست جمهوری را بدل به وزن کشی درون گروهی کنند و افقی کوتاه مدت از انتخابات ریاست جمهوری را پیش پای خود بگذارند ولی این استراتژی چیزی جز شکست برای این جریان به همراه نداشت.

سکوهای همیشه رایج احمدی نژاد

4. دو قطبی سازی جامعه

واقعیت این است که محمود احمدی نژاد توانایی فوق العاده ای در دو قطبی سازی دارد. او در سال 88 و در آن مناظره معروف هم همین فرمول را به کار بست و رقیب خود را به یک عقبه تشکیلاتی بهره مند از قدرت و ثروت منسوب کرد. او روی دو قطبی های فقر – غنا، کوخ نشین – کاخ نشین، دارا – ندار، تهرانی – شهرستانی، شهری – روستایی تمرکز کرد و از گسل های اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاسی برای خود رأی ساخت.

اصلاح طلبان باید مانع دو قطبی سازی جامعه شوند و اگر چنین اتفاقی هم افتاد، موضع خود را صریح و شفاف بیان کنند تا حریف خلع سلاح شود. فراموش نکنیم که به دلیل عملکردهای بد که بخشی از آن هم به پای اصلاح طلبان قدیم و جدید نوشته می شود، تعداد زیادی از افراد این جامعه خود را شهروند درجه دوم حس می کنند و طبعا از هر جریانی که به سمت قطب آنان گرایش داشته باشد، استقبال خواهند کرد.

5. مظلوم نمایی

روز دیگر سکه دو قطبی سازی، مظلوم نمایی است. احمدی نژاد چه در دوره انتخاباتی و چه در تمام 8 سال ریاست جمهوری، خود را مظلوم و مورد هجمه صاحبان «زر و زور و تزویر» نشان می داد. این رفتار البته از آشنایی عمیق مشاوران احمدی نژاد با روانشناسی اجتماعی مردم ایران نشأت می گرفت. مردم ایران، قدرت را تحسین می کنند اما با مظلوم همدل هستند و اگر فرصتی دست دهد، کنار مظلوم قرار می گیرند تا «داد خود بستاند از ظالم». 

سکوهای همیشه رایج احمدی نژاد

خطای استراتژیک رسانه های اصلاح طلب در سال 84 این بود که بدون توجه به این روانشناسی اجتماعی، درباره سر و شکل و خاستگاه احمدی نژاد داد سخن سر دادند. امروز هم کمابیش آن خطاها در حال شکل گرفتن است و افزایش لطیفه ها و کارتون ها و طنزها علیه احمدی نژاد شرایط را برای بهره برداری حداکثری او از «مظلومیت رسانه ای» فراهم می کند.

در نهایت باید گفت که اصلاح طلبان بایستی حافظه تاریخی مردم را زنده نگه دارند. جامعه ای که از مطالعه روزنامه و کتاب و ... فاصله بگیرد با خاطره فراموشی روبرو می شود. اصلاح طلبان باید این مسئله را خطری جدی برای حیات سیاسی خود بدانند و دائم نتایج یک انتخاب غیرواقع بینانه را گوشزند کنند اما نه تا آنجا که رقیب بتواند داد مظلومیت سر دهد.

شاید عاقلانه ترین راه، برجسته سازی عواق چنین انتخابی بر اساس واقعیت های 8 سال صدارت احمدی نژاد باشد. انتخابات پیش رو برای اصلاحات جدی است و می تواند فرصتی مغتنم برای بسط و تداوم گفتمان اصلاح طلبی در ایران باشد. 
منبع :برترین ها
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظر شما
در زمینه ی انشار نظرات مخاطبان رعایت چند نکته ضروری است
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید خبر داغ مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است خبر داغ از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب, توهین یا بی احترامی به اشخاص ,قومیت ها, عقاید دیگران, موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه های دین مبین اسلام باشد معذور است. نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نام:
ایمیل:
* نظر: