خودتان را تصور کنید که وسط یک استادیوم شلوغ ایستادهاید. بین صد هزار هواداری که فریاد میکشند که حداقل نصف آن فریادها شما را تشویق نمیکند، میخواهید مسابقه بدهید. بعضی از آن ۵۰ درصد حتی از شما متنفر هستند. نه اینکه فقط متنفر باشند، به شما میگویند که چرا و چقدر از شما متنفرند. حتی ممکن است حرفهای نفرتانگیزی هم درمورد خانوادهتان بزنند.
درواقع در بیزنس هر روز وارد آن استادیوم میشوید. به آنها «متنفرها» میگویند و شاید شما تعداد کافی از آنها برای خودتان نداشته باشید. بله درست خواندید. توصیه ما این است که متنفرهای بیشتری داشته باشید. چرا؟ چون بین میزان موفقیت شما و تعداد کسانی که از شما متنفرند ارتباط مستقیم وجود دارد.
کارشناسان زیادی به شما خواهند گفت که اگر میخواهید عالی باشید، باید دوست داشته باشید که از شما متنفر باشند. منظورمان این است که باید دوست داشته باشید که مورد تنفر قرار بگیرید چون این به آن معنا است که در مسیر درست قرار دارید. همه افراد موفق منتقدان خود را دارند – حتی مایکل جردن و استیو جابز – با اینحال به طور قابلتوجهی موفق هستند.
متنفرها افرادی هستند که راه به سمت موفقیت را میدانند ولی هیچوقت خودشان سوار هواپیمایی که به آنجا میرود نمیشوند.
هیچوقت نمیبینید آدم معمولیای به برنامه جیمی کیمل (Jimmy Kimmel) برود و درمورد نظرات و توویتهای بدجنسانه مردم را بخواند. همه ما با چنین نظراتی روبهرو هستیم و با تکنولوژی امروز به راحتی از طریق رسانههای اجتماعی از آنها مطلع میشویم.
داشتن متنفرها ارزش واقعی دارد. جین سیسکل (Gene Siskel) منتقد فیلم معروف و بزرگ، نقدهای بسیار بدی درمورد فیلم «سکوت برهها» نوشت. واقعاً از آن فیلم متنفر بود. سکوت برهها برای اسکار نامزد شد. مجله رولینگ استونز به آلبوم Nevermind نیروانا فقط سه ستاره داد و بعد که مردم او را بخاطر این نقد تحقیر کردند اعتراف کرد که این آلبوم یکی از بیست آلبوم برتر همه زمانها بوده است. رولینگ استون Led Zeppelin قرن دهه هفتاد و جیمی هندریکس متعلق به قبل از آن را دوست نداشته است. آنها هم اعتراف کردند که احتمالاً قضاوت درستی از آنها ارائه ندادهاند.
همه اینها این واقعیت را تایید میکنند که ما در بیزنسمان به متنفرها نیاز داریم ولی نمیتوانیم اسیر حرفهایی شویم که منتقدین درمورد کارمان میگویند. متنفرها خیلی باارزشاند چون آنها انعکاس واقعی هنجارهای فرهنگی ما هستند. درست است، راحت باشید و بدانید که متنفرها هنجار هستند.
چرا متنفرها متنفرند؟
انتقاد تنفر از خویشی است که به بیرون برگشته است. باور ما این است که تنفر اغلب نشانه ضعف، دشمنی و ترس است. متنفرها به این دلیل از شما متنفرند که شما کاری را میکنید که آنها نمیتوانند بکنند یا از تلاش کردن برای آن میترسند.
متنفرها بخش طبیعی روند رشد و پیشرفت بیزنس شما هستند. وقتی کارتان را تازه شروع کردهاید، منتقدانی خواهند بود، وقتی موفق شوید، کسانی از شما متنفر میشوند و وقتی ایدآل و عالی شوید، همه آنها تحسینتان خواهند کرد. سوال این است: میخواهید برای بزرگ و موفق کردن برندتان منتقدان و متنفرهایی برای خودتان داشته باشید؟
یک راه برای جلوگیری از مورد تنفر قرار گرفتن وجود دارد. این است که در حاشیه بمانید، هیچ کاری نکنید، هدفی نداشته باشید، متوسط باشید تا هیچکس نه قضاوتتان کند و از شما متنفر باشد.
انتقاد و تنفر بهایی است که برای رشد و پیشرفت بیزنستان میپردازید. پس اجازه ندهید صدای متنفرهایتان دستپاچهتان کند. اگر به حرفهایشان گوش دهید فقط به آنها قدرت میدهید. سروصدایشان را نادیده بگیرید و از آنها برای شعلهورتر کردن آتش موفقیتتان استفاده کنید. آنها به این دلیل از شما متنفرند که کارهای بزرگ انجام میدهید. درواقع آنها یکی از بهترین بازخوردهایی هستند که میتوانید داشته باشید.
موضوع موردنظر: هرچه متنفرهای بیشتری برای نامزد ریاست جمهوری وارد بازی شوند، رایهای داخل صندوق رای به نفع او بیشتر خواهد شد. نشریه نیوزویک عنوان کرده بود که متنفرهای یک نامزد بیشتر از طرفداران او هستند. متنفرهای هاوارد استرن هم خیلی بیشتر از طرفداران او به برنامههای رادیوییاش گوش میدهند چون میخواهند بدانند که چه میگوید. داشتن متنفرهای زیاد برابر است با موفقیت زیاد.
یادتان باشد: ممکن است به شما شک کنند، ممکن است با شما بجنگند، ولی هیچوقت نمیتوانند متوقفتان کنند.